روابط عمومي و دولت چهاردهم
خسرو رفيعي
امروزه عصر نوين توسعه تكنولوژيهاي نوين اطلاعاتي و روان سازي اطلاعات در تمامی امور زندگي و شبكههاي انفورماتيك تا دور دست نقاط جهان نفوذ كرده و يادمان نرود مارشال مک لوهان چندين سال پيش دهكده جهاني را مطرح كرده است و ما آن را باور نكرديم و امروز مشاهده ميكنيم كوچكترين حركتي در هر گوشه جهان در كمترين زمان همه را آگاه ميکند و نميتوانيم اطلاعاتي را از مخاطب و مردم پنهان كنيم و قطعا جايگاه روابط عمومي بيشتر مفهوم و وظيفه خود را آشكار ميكند. دولت سيزدهم با همه قوت و ضعفهايش در بين راه به پايان رسيد و براي انتخاب رييسجمهور آينده انتخابات برگزار شد. امروز بار ديگر، با دولتي ديگر روبهرو هستيم. بعد از انقلاب به يك باره رشته روابط عمومي تعطيل شد و سازمانهايي كه داراي روابط عمومي بودند به روابط عمومي و ارشاد اسلامي تبديل شدند و بدون هيچ توجيهي فعاليتهاي روابط عمومي به فراموشي سپرده شد. دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي در سال 1359 منحل شد و در آن زمان شادروان دكتر نطقي گفت: «حسن زنده است، شناسنامهاش را باطل ميكنند؟» همچنين گفت: «روابط عمومي همه جا هست حتي زير پلاكارد مينويسند روابط عمومي مسجد باب الحوائج، آن وقت شما روابط عمومي را تعطيل ميكنيد؟» و دو رشته روابط عمومي و روزنامهنگاري از دفترچه كنكور حذف و يك رشتهاي راه انداختند به نام علوم اجتماعي با گرايش ارتباطات! اين ماجرا از سال 1361 تا 1368 ادامه داشت. تا سال 1368 گرايش ارتباطات كه در داخل علوم اجتماعي بود تبديل به يك رشته شد با دو گرايش روابط عمومي و روزنامهنگاري و اين روند تا سال 1384 ادامه داشت و وروديهاي سال 1384 توانستند در رشته مستقل روابط عمومي ثبت نام كنند و رشته روابط عمومي با تلاش دكتر حسينعلي افخمي كه از سال 1379 مامور نوشتن شرح دروس بود پس از تاييد دكتر معتمدنژاد و تصويب وزارت علوم در سال 1383، در سال 1384 دانشجو گرفت و پس از آن ساير دانشگاهها نيز براي اين رشته توانستند دانشجو بگيرند. كارشناسي ارشد اين رشته هم در بيانيه سال 1383 مديران روابط عمومي كه چندين بند داشت از دولت و وزارت علوم درخواست شده بود كه
راه به جايي نبرد تا سرانجام در سال 1400 با تلاش دكتر حسينعلي افخمي و همكارانشان در دانشگاه علامه طباطبايي با پنج گرايش راهاندازي و از سال 1401 دانشجو پذيرفته شد تا دكتراي اين رشته را چه زماني ميپذيرند و چه كساني براي اين موضوع همت ميكنند و مورد قبول وزارت علوم قرار ميگيرد كه كمكم باور كنيم روابط عمومي نياز اين سرزمين است. بديهي است قبول كنيم روابط عمومي در دهه اول انقلاب هيچ جايگاهي نداشت و فقط براي تشريفات و تبليغات و تا حدودي فعاليتهاي پشتيباني و خدمات و بعضا فعاليتهايي ارشادي شكل مي گرفت و از شناخت و پاسخ به مخاطب خبري نبود. در طول اين ايام برخي فارغالتحصيلان روابط عمومي كه به عنوان مدير روابط عمومي در سازمانهاي دولتي مشغول انجام وظيفه بودند به صورت خودجوش باتلاش، پيگيري و توجيه مديران ارشد خود كه اعتقاد به رضايت مردم داشتند، توانستند تغييرات قابل ملاحظهاي در ساختار روابط عمومي خود داده و به صورت مستقل تا حدودي فعاليت هاي اين رشته را پايهريزي كنند. هرچند فعاليتهاي خدماتي و تشريفاتي هنوز از روابط عمومي جدا نشده است. در سال 1370 با تشكيل انجمن روابط عمومي ايران كه به همت دكتر نطقي، شادروان ملازم مديركل دفتر تبليغات دولت وقت و تعدادي از شاگردان دكتر نطقي مانند آقاي جواد قاسمي، دكتر علي دارابي، دكتر صحفي، صمدي، دكتر پرداختچي، دكتر ميرسعيد قاضي، مطهرينژاد و... راهاندازي شد، جهش قابل ملاحظهاي در ساختار و تشكيلات و وظايف روابط عموميها ايجاد شد.
در طول 30 سال گذشته دولتهاي مختلف با بخشنامه به سازمانهاي تحت پوشش و وزارتخانهها جايگاه روابط عمومي را تحت پوشش نفر اول (وزرا و مديران ارشد) قرار دادند و حضور مديران روابط عمومي را در جلسات هيات مديره الزامي كردند كه تاكنون نتيجه ويژهاي از آن گرفته نشده است. يكي از تلاشهاي انجمن در آغاز كار دولتها اعلام آمادگي براي همكاري بوده و تاكنون به همه دولتها نامه داده و ميزان توانمندي انجمن را اطلاع داده است. متاسفانه بیشتر دولتها به اين آمادگي پاسخ ندادهاند و چنين احساس ميشود كه آنها به دليل عدم تمايل به پاسخگويي و تعامل با مردم و شايد به دليل عدم شناخت وظايف روابط عمومي هنوز تشريفات يا تبليغات و حداكثر رسانه، پنداشتهاند و بيشتر روابط عمومي را براي توجيه و تكذيب نياز دارند. با ورود فناوريهاي نوين در روابط اجتماعي مانند اينترنت، شبكههاي مجازي و اجتماعي متاورس، هوش مصنوعي، شبكههاي بزرگي مانند گوگل، فيسبوك، واتساپ، اينستاگرام، تلگرام، شبكه x و... ديگر نمي توانيم بدون اين ابزار موفقيتي داشته باشيم. ما ايرانيان بايد به جهانيان نشان بدهيم ما فرزندان كوروش بزرگ هستيم كه بيش از 2500 سال قبل ارتباط با مردم را شناخته بود. او كه ميگفت: «وظيفه بزرگ من خلق انگيزه براي دستيابي به هدفهاي والا در كنار رسيدن به اهداف فردي است.» و همچنين او ميگويد: «بردگي شايسته انسان نيست، زنان و مردان در هر پست و مقامي باهم برابرند، آزادي، سربلندي و بينيازي سه خواسته بزرگ انسان است خواه پادشاه، خواه برده، اگر فرمانده بتواند اين سه خواسته را براي افرادش فراهم كند، همگان او را خواهند ستود و فرمان او را به جان خواهند خريد.» امروز اگر به ارتباطات و خواسته مردم توجه نكنيم و از قضاوت مردم در مورد عملكرد خود چشمپوشي كنيم، دموكراسي مفهوم خود را از دست ميدهد و فرهنگ ما از هم پاشيده ميشود. دولت چهاردهم بهرغم چالشها و قوتهاي قبلي شروع به فعاليت ميكند و اگر اين دولت هم مانند دولتهاي قبلي نداند چگونه بايد با مردم تعامل كرده و اعتماد مردم را به دست آورد و شفافسازي را در دستور كار خود قرار ندهد قطعا به بيراهه ميرود. يكي از نكات بسيار ارزشمندي كه بايد به آن توجه كنند انتخاب مديران روابط عمومي متخصص، توانا و حرفهاي است و انجمن روابط عمومي ايران، اولين نهاد مدني كشور پس از انقلاب كه با استادان برجسته و مديران توانمند اين رشته تشكيل شده است بار ديگر آمادگي خود را براي همكاري اعلام و براي دولت جديد آرزوي موفقيت ميكند.
شايد فردايي بهتر را پيش رو داشته باشيم.
رييس انجمن