فصل انتظار پيرامون پرونده هستهاي ايران
محمدجواد قهرماني
ساليان متمادي است كه پرونده هستهاي ايران به يكي از چالشهاي جدي در روابط ايران و غرب تبديل شده است. بهرغم دستيابي به توافق در سال 2015، خروج دونالد ترامپ، رييسجمهور پيشين امريكا از آن مجددا اين موضوع را به ميز چالشهاي موجود ميان ايران و غرب كشاند. همزمان با اين اقدام ترامپ و سياست فشار حداكثري وي، جمهوري اسلامي ايران نيز شروع به كاهش تعهدات برجامي خود كرد. اين روند با روابط پر چالش ميان تهران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي، بهرغم برخي همكاريها همچون توافق مارس 2023، (اسفند 1401)، همراه بوده است. آخرين مورد، تصويب قطعنامه چهارم با لحن انتقادي نسبت به فعاليتهاي هستهاي ايران توسط شوراي حكام اين آژانس در نشست قبلي و با پيشنهاد تروئيكاي اروپايي بود. حال كه نشست جديد آژانس آغاز شده و با توجه به روي كار آمدن دولت جديد در ايران، همگان اين پرسش را پيش روي خود دارند كه چه چشماندازي را ميتوان براي آينده به تصوير كشيد؟ در ابتداي ورود به بحث، ضروري است به آخرين گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي در 29 آگوست اشاره كرد كه طي آن بنا بر گزارش رسانهها، به موضوعات مختلفي پرداخته شده است. در اين گزارش ظاهرا بر افزايش بيش از 22 كيلوگرمي ذخاير اورانيوم غني شده 60 درصدي ايران و عدم تغيير رويكرد ايران در همكاري با بازرسان آژانس تأكيد شده است. مضافا، به ادعاي آسوشيتدپرس، طبق اين گزارش، تهران نصب 8 آبشار سانتريفيوژ IR-6 را در فردو تكميل كرده است؛ هر چند اين 8 آبشار هنوز عملياتي نشدهاند. رافائل گروسي نيز در اظهارات خود در نشست جاري آژانس اظهار داشت «آژانس تداوم دانش خود در رابطه با توليد و شمار سانتريفيوژها، آب سنگين و كنسانتره سنگ اورانيوم را از دست داده است.» با اين حال، بهرغم اين اظهارات يا گزارشها، نميتوان مسير روشن و دقيقي براي وضعيت پيش رو مشخص كرد. چرا كه فاكتورها و موضوعات مختلفي بر آينده پرونده هستهاي ايران تأثيرگذار خواهند بود و در نتيجه، در تبيين آينده بايد همه آنها را مورد توجه قرار داد:
اولين موضوع، مواضع دولت جديد در ايران است كه بر لزوم پايان تحريمها تأكيد دارد كه بدون ترديد بدون حل پرونده هستهاي چنين امكاني مهيا نيست. عباس عراقچي، وزير خارجه دولت جديد نيز بهرغم آنكه برجام را قابل احيا ندانسته، در عين حال تاكيد كرده برخي بندهاي آن بايد مورد بازبيني قرار بگيرند. رافائل گروسي نيز ادعا كرده كه رييسجمهوري ايران بر آمادگي خود براي ديدار با وي تاكيد كرده است. در صورتي كه گروسي تمايل به ايفاي نقشي فراتر، يعني به عنوان يك ميانجي داشته باشد، سفر احتمالي وي به تهران ميتواند باب گفتوگو و كاهش تنش را باز کند. انتخابات امريكا نيز عامل مهم ديگري است كه بر هرگونه اقدام پيرامون برنامه هستهاي ايران به طور جدي تاثيرگذار است. به نظر نميرسد دولت بايدن طي ماههاي پيش رو يعني تا برگزاري انتخابات انگيزهاي جدي براي گفتوگو پيرامون برنامه هستهاي ايران داشته باشد؛ در عين حال، همين موضوع به اين معنا خواهد بود كه تشديد تنشها در اين پرونده را نيز دنبال نخواهد كرد. يكي از موضوعات مهم و تاثيرگذار نيز پيشرفتهاي هستهاي ايران طي ساليان اخير است كه به معناي شكلگيري معماهايي ازجمله مدت زمان رسيدن به آستانه هستهاي از سوي ايران است. اين موضوع طبيعتا هرگونه فرآيند مذاكره و گفتوگو را با پيچيدگيهاي جدي مواجه ميسازد. در كنار موضوعات فوق، نوع روابط ايران با غرب به ويژه در نتيجه جنگ اوكراين نيز ميتواند بر هر دستوركاري در آينده تاثيرگذار باشد. از ابتداي جنگ اوكراين، مساله فروش پهپادهاي ايراني به روسيه به يكي از نقاط اختلاف و چالش برانگيز در روابط تهران و اروپا منجر شد. طي روزهاي گذشته موضوع امكان انتقال موشكهاي كوتاهبرد ايران به روسيه در برخي رسانههاي غربي داغ شده است. چنين موضوعاتي ميتواند اهرم فشار بيشتري دراختيار غرب قرار بدهد و مسير تنشزدايي را با چالشهاي بيشتري مواجه سازد. در نتيجه هوشياري هر چه بيشتر در جهت كاهش تاثيرگذاري بحرانهاي ديگر مناطق بر مسير پيش رو، امري بسيار مهم و تعيينكننده به شمار ميرود.
تحولات منطقه نيز بر آينده روابط ايران با آژانس و غرب تاثيرگذار خواهد بود. همانطور كه پيگيري مسير تنشزدايي با كشورهاي عربي حاشيه خليجفارس ازجمله عربستان كه با ايفاي نقش ميانجي چين صورت گرفت ميتواند يكي از موانع و چالشها بر سر دستيابي به هرگونه توافق را بر دارد، تنشهاي موجود در منطقه از جمله جنگ غزه ميتواند همچنان يك مانع به حساب بيايد. بنابراين، در مجموع ميتوان گفت اكنون فصل انتظار است؛ به اين معنا كه بهرغم انتقادات آژانس بينالمللي انرژي اتمي، ميتوان همچنان نسبت به گشايش در مسير گفتوگو اميدوار بود. با اين حال، برخي فاكتورها ميتوانند تسهيلگر باشند اما درخصوص برخي مسائل كه ميتوانند به عنوان مانع عمل كنند هوشياري بسيار لازم است. بهويژه مقامات كشور بايد از فرصتهاي پيش رو تا انتخابات امريكا ازجمله نشست مجمع عمومي سازمان ملل نهايت استفاده را ببرند تا زمينهچينيهاي لازم به منظور حركت در مسير ريلي كه بتواند منافع ملي به صورت حداكثري تامين شود را فراهم کنند. كارشناس ارشد مسائل ديپلماسي