وفاق
بهترين ترجمان اصلاحات
سيد محمد علي ابطحي
موضوع وفاق در شكل بنيادين خود يك امر اصلاحي است؛ يعني مجموعه كساني كه به ايران، جمهوري اسلامي و قانون اساسي اعتقاد دارند، ميتوانند موضوع و محتواي وفاق را شكل دهند. در حقيقت مجموعههاي برانداز و افراطي در چارچوب وفاق ملي قرار نميگيرند. مهمترين كاري كه مفهومي ذيل عنوان «وفاق» ميتواند انجام دهد آن است كه فضا را براي تندروها و راديكالها تنگ كرده و مديريت، تصميمگيري و سياستگذاري را براي افرادي كه دلشان براي ايران، نظام و مردم ميسوزد، فراهم كند. در واقع، وفاق زمينهاي فراهم ميكند تا طيفهاي مختلف حول محور اشتراكات و نظرات مشتركي كه دارند، كار كنند. لازم نيست كه مجموعه ديدگاههاي اين طيفهاي مختلف با هم يكي باشد، اما بدون ترديد جناحهاي مختلف نقاط مشترك و ديدگاههاي يكساني هم با هم دارند كه ميتواند محور همكاريها و فعاليتهايشان باشد. دستيابي به چنين جايگاهي، طبيعتا به تسامح دوطرفه نياز دارد، اين تسامح موردنياز است تا پروندههاي تلخ گذشته كه مناقشهبرانگيز است از سوي دو طرف بيرون نيايد و بحث و مناقشه درخصوص آنها صورت نگيرد. درواقع براي تحقق وفاق ملي، ميبايست بيشتر روي نقاطي كه اتفاقنظر درخصوص آنها وجود دارد، تمركز شود. چنين رويكردي است كه به وفاق ميانجامد و آن را محقق ميكند. گزارهاي كه امروز بيشتر از هر مساله ديگري مورد نياز ايران مدل 1403 است، بحث وفاق است. معتقدم بحث وفاق ملي كه دكتر مسعود پزشكيان اخيرا مطرح كرده، بهترين ترجمه و بهترين ترجمان اصلاحات در دوران معاصر و شرايط فعلي است. از سوي ديگر بايد توجه داشت كه وفاق نه به صورت تكبعدي و انفرادي و تكساحتي بلكه به كمك همه طيفها، گروهها و جناحها است كه محقق ميشود. اين بايد و اين ضرورت به كمك نيروهاي حاكميت، NGOها، احزاب و بدنه اجتماعي كه مردم هستند و ساير كنشگران اثرگذار در حوزههاي مختلف اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و... به منصه ظهور رسيده و عينت پيدا ميكند.
هنوز زود است كه بتوان درباره تركيب مديران دولت صحبت كرد. بنده هم به عنوان يك فعال سياسي با برخي از انتصابات موافقم و با برخي از آنها مخالفم.
آقاي پزشكيان متفاوت عمل كرده و شعار وفاق و آشتي ملي را سر داده است. طبيعي است كه انتصابات كابينه وفاق، بايد با حضور همه جريانات سياسي باشد.
توافق ميان افراد و گروههايي شكل ميگيرد كه در خصوص مسائل مختلف داراي اختلاف هستند. اما بر سر چهارچوبي توافق ميكنند. پيش چشم آوردن اختلافات تاريخي جز تخريب و برهم زدن اتفاق و وحدت فايدهاي ندارد.
با وجود اينكه از ملي شدن صنعت نفت، بيش از 70 سال ميگذرد، جناحهاي مختلف، تفاسير خاص خود را از آن ارايه ميكنند. نميشود كه يك گروه به ساير گروهها بگويد بايد روايت خاص من را از ملي شدن صنعت نفت بپذيريد.