بزنگاه
بند اول نامه، كه به سه صفحه ميرسيد، خيلي محشر از آب در آمد. نوشتم كه 29 سال دارم و نوه اونوره دوميه هستم. نوشتم كه به تازگي از ملك كوچك پدري خود در جنوب فرانسه، به دنبال مرگ همسرم راهي امريكا شدهام تا بهطور موقت- اين موضوع را روشن كردم - با يكي از خويشان عليل خود زندگي كنم. نوشتم كه نقاشي را از دوران كودكي شروع كردم اما به نصيحت پابلو پيكاسو، كه يكي از صميميترين و عزيزترين دوستان پدر و مادرم بود، هيچگاه نمايشگاهي داير نكردهام.
دلتنگيهاي نقاش خيابان چهل و هشتم- جي. دي. سالينجر
فلاشبك
شهاب حسيني: پرواز اندازه آدمو برملا ميكنه، هرچي بالاتر ميري، بالا و بالاتر ميري دنيا از ديد تو بزرگتر ميشه و تو از ديد دنيا كوچكتر! شوق پرواز- يدالله صمدي