بياخلاقي اپيدمي شده
سعيد معيدفر
جامعهشناس
ميگويند كه مقالات علمي كپي ميشوند و در حوزه دانشگاه، خريد پاياننامه يا دزدي از مقالات ديگر، بسيار رايج شده. ميبينيم كه در رسانه ملي آنچه حق ديگران است زيرپا گذاشته ميشود و كسي هم معترض نيست و سالها پشت سال، اين رويه ادامه دارد. متوجه ميشويم كه در صفهاي مختلف كه آدمها بدون توجه به رعايت نوبت يكديگر، فقط به قصد راهانداختن سريع كار خود، از يكديگر سبقت ميگيرند و كسي به حقوق ديگران توجه نميكند و در نهايت ميشنويم كه يك فيلم سينمايي در 24 ساعت 600 هزاربار دانلود غيرقانوني ميشود تا 600 هزارنفر بدون پرداخت حق و حقوق فيلمساز، فيلم را رايگان ببينند و پولي پرداخت نكنند. همه اينها نمايش رواج يك بياخلاقي در جامعه ايراني است؛ بياخلاقياي كه ناهنجاري است اما آنقدر باب شده كه ديگر به چشم ناهنجاري به آن نگاه نميكنيم و اتفاقا برعكس، آن را يك هنجار ميبينيم كه اگر خلاف آن باشد، نادرست و غيرطبيعي است. ما تخلف ميكنيم و احترامي به حقوق ديگران نميگذاريم و قواعد و قوانين را محترم نميشماريم و اگر كسي بخواهد مسيري متفاوت از اين مسير حركت كند، دچار دردسر و مشكل ميشود و نميتواند صحيح و سالم به مقصد برسد. رعايت قانون و احترام به حقوق ديگران را فراموش كرديم. از طرف ديگر دچار فردگرايي افراطي شدهايم. ميخواهيم تنها و تنها خودمان سريع و راحت و بدون هزينهاي به مقصد برسيم و براي رسيدن به اين خواست، حاضريم كه حقوق ديگران را تضعيف كنيم و در جامعه اختلال ايجاد كنيم. اين رفتارها و بداخلاقيهاي اجتماعي، همهگير هم شده است. از صدر تا ذيل جامعه، همه هم به دنبال منافع شخصي خود هستند و هم بياخلاقي و زيرپا گذاشتن حقوق ديگران را يكنوع عقلانيت اجتماعي ميدانند؛ اتفاقي كه بسياربسيار ريشهاي است و از مديريت غلط اجتماعي و آموزشهاي نادرست اجتماعي به كودكان ناشي شده است. اتفاقي كه نميتوانيم آن را تنها مختص به حوزه خاص بدانيم. اين بياخلاقي اپيدمي شده و در تمام حوزهها و در زندگي اجتماعي هرروز آن را تجربه ميكنيم و به درماني عاجل و ريشهاي نيازمند است.