بهاره شبانكارئيان |روز گذشته ۲۷ دي ماه اولين جلسه دادگاه قتل داريوش مهرجويي و همسرش، وحيده محمديفر بدون حضور اولياي دم مقتولان برگزار شد. با اينكه اعلام شده بود جلسه در سالن كنفرانس شعبه اول دادگاه كيفري استان البرز به صورت علني برگزار ميشود، اما از حضور خبرنگاران جلوگيري شده است. جلسه دادگاه مانند اخبار حواشي آن پر از ابهام و تناقض بود تا جايي كه متهم رديف اول پرونده؛ كريم منكر قتل شد. «مانوش منوچهري» وكيل اولياي دم در مورد دادگاه روز گذشته به «اعتماد» ميگويد: «روز گذشته فقط كريم و داوود در دادگاه از خود دفاع كردند. كريم متهم رديف اول پرونده چه در مواجهه حضوري و چه در دادگاه منكر حضورش در قتل شد، اما داوود بخشي از اتهام خود مبني بر سرقت را قبول داشت. به هر حال تحقيقات بيشتري بايد صورت گيرد.» او در ادامه ميگويد: «اين اتهام انتسابي درست نيست و قتل بهزعم ما منتسب به هر چهار نفر بوده و همكاري و مشاركت اين چهار نفر با هم بنا بر محتويات پرونده منجر به اين جنايت شده است. كريم به تنهايي نميتوانسته جرم را مرتكب شود و هر چهار نفر بايد به جرم مشاركت در قتل عمدي يا دستكم معاونت در قتل محكوم شوند. تحقيقات لازم در حال حاضر صورت نگرفته و بايد منتظر باشيم تا نتيجه تحقيقات ارايه شود.» طبق كيفرخواست، كريم متهم اصلي پرونده شناخته و با اتهام قتل عمدي مواجهه شده بود. حالا او در دادگاه روز گذشته گفت: «اصلا قتل و سرقت را قبول ندارم. مامور پليس جزييات را به من گفت و من ياد گرفتم.» اين درحالي است كه گزارش مشرق نيوز در گفتوگو با متهمان اصلي در مورد كريم نوشت: «او عامل اصلي اين جنايت است.» كريم در ادامه در جلسه دادگاه قتل را به گردن داوود و اسكندر انداخت و گفت: «حالا به نظرم آنها مرتكب قتل شدند و پاي من را وسط كشيدند.» درحالي كه طبق گزارش «اعتماد» از پيگيريهاي به عمل آمده «داوود و اسكندر هر كدام زير ۱۸ سال سن دارند.» با وجود اينكه كيفرخواست داراي ابهاماتي بوده است، اما نماينده دادستان ابهامات پرونده را رد كرد و گفت: «كيفرخواست براساس حدس و گمان صادر نميشود.» با اينكه نماينده دادستان اعلام كرد كيفرخواست براساس حدس و گمان نيست، اما رييس پزشكي قانوني در جلسه دادگاه اينطور گفت: «اينكه چاقو دست چه كسي بوده و چه كسي قاتل است را ما نميتوانيم تشخيص دهيم.» جلسه دادگاه روز گذشته بدون حضور اولياي دم مقتولان برگزار شد و وكيل اولياي دم خواستار قصاص براي هر چهار متهم پرونده شد. او ايراداتي را به جريان تحقيقات و كيفرخواست صادر شده وارد كرد و گفت: «در عكسهاي صحنه جرم مشخص است در اطراف آقاي مهرجويي خون ريخته شده اما لباس او خوني نيست. چطور چنين اتفاقي رخ داده و لباس خوني نشده است، ضمن اينكه آقاي مهرجويي لباس رسمي به تن داشت. درحالي كه او هرگز در خانه اينطور لباس نميپوشيد و پوشش او نشان ميدهد منتظر مهمان بوده است. ضمن اينكه ما درخواست كرده بوديم دوربينهاي مداربسته اطراف را بررسي كنند و فيلمها را به ما بدهند اما اين كار را انجام ندادند. همچنين خواسته بوديم تماسهاي آخر داريوش مهرجويي بررسي شود و به ما بگويند آن شب منتظر چه كساني بوده است، زيرا لباسهاي رسمياش نشان ميدهد حتما منتظر فردي بوده. ما وقتي به تلفنهاي مهرجويي دسترسي پيدا كرديم، فهميديم همه شبكههاي اجتماعياش پاك شده و سوال اين است كه چرا اين اتفاق افتاده است.» منوچهري در ادامه گفت: «در كيفرخواست فقط براي كريم اتهام مباشرت گرفته شده است. كيفرخواست بايد تغيير كند چون يكي از متهمان به ميرويس در بازجوييها گفته ضربات چاقو را به گردن خانم مهرجويي زده و بايد حداقل اتهام او معاونت در قتل درنظر گرفته شود. علاوه بر اين متهمان اعتراف كردند زمان قتل دستكش به دست داشتند و ماموران آگاهي هم به همين دليل در صحنه جرم اثر انگشت پيدا نكردند اما زمان درگيري يك دستكش پاره و قطره خوني از متهم چيده شده كه گفته شده اين قطره خون با كريم مطابقت داشته است. گفته شده متهمان دستكشها را سوزاندند و چاقو را دفن كرده بودند كه آثار خون روي چاقو وجود داشته است. حال سوال اين است كه وقتي متهمان دستكشها را سوزاندند چرا چاقو را كه آلت قتل است از بين نبردند؟ كيفرخواست براساس حدس و گمان صادر شده همه چيز براساس اظهارات كريم تمركز كرده است و انگيزهاي براي قتل عنوان قوي نيست.» نماينده دادستان اما ايرادات را وارد ندانست و گفت: «دوربينها بررسي نشده چون متهمان گفتهاند از در اصلي شهرك وارد باغ نشدند بلكه از ديوار پشتي خودشان را به ويلاي آقاي مهرجويي رساندند. متهمان فقير بودند و بضاعت نداشتند و احساس كردند چاقوها گرانقميت است ميتوانند بعدا آنها را بردارند و استفاده كنند و به همين دليل چاقوها را ازبين نبردند، ضمن اينكه ماموران پليس تحقيقات را به طور كامل دنبال كردند ولي ردپاي هيچ فرد ديگري در پرونده ديده نشده است.» رييس پزشكي قانوني نيز در مورد قتل مهرجويي و همسرش اعلام كرد: «پرونده اهميت ويژهاي داشت اما ما نميتوانيم تشخيص بدهيم چه كسي قاتل اصلي است. ما به اين نتيجه رسيديم كه جراحات وارد از چاقو دسته زرد باعث قتل شده، اما اينكه چاقو دست چه كسي بوده را ما تشخيص نميدهيم.» پدر وحيده محمديفر نيز براي متهمان درخواست قصاص كرد و گفت: «خانواده محمديفر معتقد هستند مطالبي در پرونده هست كه به آنها پرداخته نشده نميخواهيم حرفي بزنيم كه موجب خدشه به امنيت كشور شود. ما از دادگاه ميخواهيم عنوان اتهامي متهمان را تغيير بدهند زيرا ممكن نيست هر دو قتل را كريم مرتكب شده باشد.»
متهم اصلي: من مرتكب قتل نشدم و اصلا سرقتي انجام ندادم
سايت جنايي در مورد اظهارات متهم رديف اول نوشت: «كريم اتهام قتل را رد كرد.» او گفت: «اصلا قتل را قبول ندارم. در آن شهرك 4 باغ دستم بود. باغ مهرجويي يكي از آنها بود. من زمان قتل در باغ فردي ديگر بودم و خواستم دوربينها را چك كنند تا اين حرفم مشخص شود اما اين كار انجام نشد. سر كار بودم و داشتم كارگري ميكردم كه من را گرفتند. من مرتكب قتل نشدم و به زور اعتراف كردم.»
قاضي: وقتي دستگير شدي چطور جزييات را گفتي؟
كريم: مامور پليس جزييات را به من گفت و تحت فشار بودم.
قاضي: بازپرس هم تو را تحت فشار گذاشت؟
كريم: نه بازپرس اين كار را نكرد. مامور پليس به من ياد داد چه بگويم. تو درس خواندي و قاضي شدي من درس نخواندم و كارگر شدم. من زن و بچه دارم قتل نكردم.
قاضي: همسايهها ديدند تو آنجا بودي و خانم محمديفر هم گفته بود از طرف يك نفر تهديد شده است.
كريم: من دو سال در باغ آقاي مهرجويي كارگري كردم. خودم شاهدانه ميكاشتم و برميداشتم. آقاي مهرجويي يك روز قبل از قتل زنگ زد و گفت شاهدانهها رسيده و من به آنجا رفتم. روز بعد هم براي ادامه كار رفتم. زنگ در را زدم. از خانه سر و صدا ميآمد. آقاي مهرجويي گفت مهمان دارم. تو برو.
قاضي: اموال مسروقه كشف شده و تو اعتراف كرده بودي كه قرار بود طلاها و گوشي را بين 4نفر تقسيم كنيد.
كريم: من اصلا سرقتي انجام ندادم.
قاضي با اشاره به لباسهاي متهم كه در زمان قتل به تن داشته: اين لباسها در تن تو ديده شده است.
كريم: اين لباسها را يك خانواده به من داده و روز قتل آقاي مهرجويي تنم بود اما مرتكب قتل نشدم.
قاضي: از كجا ميدانستي مهرجويي كشته شده است؟
كريم: مامور پليس به من ياد داد. روز مواجهه حضوري از پزشكي قانوني آمدند و از ما خون گرفتند تا با نمونه خون پيدا شده، مطابقت بدهند. آن روز داوود به من گفت عجب غلطي كردم اين كار را كردم. به او گفتم تو آدم كشتي و من را به اينجا كشاندي. اسكندر هم گفت خوب شد من بعد از قتل لباسهايم را شستم. اول فكر كردم آنها هم به زور اين حرفها را گفتند، اما حالا به نظرم آنها مرتكب قتل شدند و پاي من را وسط كشيدند.
داريوش مهرجويي و همسرش، شنبه شب در 22 مهر ماه بين ساعت 9 الي 10 توسط افرادي در ويلاي شخصيشان با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيدند.
«اعتماد» ۲۹ مهر ماه در شماره ۵۶۰۷ نوشت: «شنيدهها خبر از اين ميدهد؛ افرادي كه به عنوان متهم و عامل اصلي اين جنايت بازداشت و اعتراف كردند، ممكن است توسط فرد يا افرادي اجير شده باشند.