• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4098 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۶ خرداد

درود بر حسين صفا و محسن چاوشي

سيدعبدالجواد موسوي

انصاف اين است كه همه ما در حق خوزستان جفا كرده‌ايم. اين دولت و آن دولت هم ندارد. اين هنرمند و آن هنرمند هم. خوزستان به حداقل آن چه مستحقش بوده نرسيده. هر كه از راه رسيده قول‌ها داده و وعده‌ها اما خوزستان هنوز هم با 30 سال پيشش تفاوت
چنداني ندارد. زخمي است و محروم و تنها. و شايد در اين ميان روزنامه‌نگاران و هنرمندان بيشتر از ديگران مقصر باشند چرا كه به اندازه كافي عمق فاجعه را به تصوير نكشيده‌اند.

چند سال پيش دعوت شدم براي همكاري نوشتن فيلمنامه‌اي. موضوع داستان در خوزستان مي‌گذشت. داستان را خيلي جدي گرفتم. براي درك بهتر موقعيت به خوزستان سفر كردم تا لوكيشن قصه را از نزديك ببينم. كارگردان محترم و نام‌آور سينماي ايران در نهايت به بهانه اينكه من زيادي تلخ‌انديش و سياه‌بينم قيد همكاري با من و در كل آن فيلم را زد و ترجيح داد به جاي پرداختن به مصائب مردم محروم جنوب يك فيلم خوش‌ساخت هاليوودي و جايزه بگير بسازد.

و حالا محسن چاوشي و حسين صفا يك تنه بار همه كم‌كاري‌هاي دوستان هنرمند را بر دوش كشيده‌اند. اين دو بزرگوار البته قبل‌تر از اينها هم ترانه‌هاي انتقادي روانه بازار كرده‌اند اما اين‌بار ماجرا كاملا از لون ديگري است. من نمي‌دانم چه چيزي آنها را برانگيخته تا اين اتفاق را رقم بزنند اما يقين دارم درد و رنج در اين ميانه نقش
مهمي داشته. سفارش‌دهنده‌اي در كار نبوده و شايد به همين دليل حاصل همكاري اين دو بزرگوار حقيقتا شنيدني از آب درآمده و مهم‌تر از آن قابل تامل. در اين ترانه ديگر از تعارفات معمول و مرسوم و ادبيات رسمي
خبري نيست. كارد به استخوان رسيده و تعارف از ميان برخاسته و كلمات بوي خون و خاكستر به خود
گرفته‌اند.

بر حسين صفا و محسن چاوشي درود مي‌فرستم و اميدوارم گوش‌هايي كه بايد اين ترانه را بشنوند اين حرف‌ها را جدي بگيرند واگرنه شايد همين فردا هم
دير باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون