سراغ رنگهاي شاد برويد
حكايت رنگهاي گره خورده به زندگي آدمها قصه تكراري است كه خيلي از آدمها آن را از بر هستند. اينكه رنگ سياه غم را به دل نشانه ميگيرد و زرد اشتها را زياد ميكند، داستان تازهاي نيست. مدتهاست كه مردم همه شهرها با هر سطح سواد و فرهنگي ميدانند كه رنگهاي روشن غم را ميشويند و تيرهترها از دنياي دردها روايت ميكنند. گاهي ولي بايد چيزهايي كه ميدانيم را از پستوي ذهنمان بيرون بكشيم و به كار بگيريم. آنطور كه اينديپندنت مينويسد، رنگدرماني اين روزها يكي از رايجترين شيوههاي درمان بيماريهاي روحي و رواني است. روانشناسان و مشاوران دوباره سراغ بازي رنگها رفتهاند و مردم را دعوت ميكنند داشتهها و نداشتههايشان را به رنگها گره بزنند و براي پيدا كردن اميد گمشده، شادي رنگ و رو رفته و خندههاي فراموش شده به قدرت رنگها اعتماد كنند. ليزا بايرن ميگويد: « كافيست يك روز كه با ناراحتي از خواب بيدار ميشويد، لباسهاي تيره را از تن بيرون بياوريد و سراغ رنگهاي شاد برويد. روح شما قدر اين تفاوت را ميداند.»