• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3197 -
  • ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۴ اسفند

پيشنهاداتي براي برگزاري يك مسابقه طراحي و ساخت اسباب بازي

وقت‌تان تمام شده... بفرماييد

صنم حقيقي

خبر رسيد كه سومين مسابقه ملي بازي و اسباب بازي دردانشگاه صنعتي شريف برپا خواهد شد. به‌واسطه بازي معلومات عمومي كه امسال وارد بازار كرده بودم و اينكه يكي ازبهترين دانشگاه‌هاي ايران مسوول برگزاري مسابقه بود، تصميم گرفتم شركت كنم. بازي من در داوري غيرحضوري مرحله اول از بين 163 تيم قبول شد و جزو 80 بازي بود كه به مرحله دوم راه پيدا كرد. بازي در مرحله دوم رد شد. اين يادداشت گلايه‌اي از رد شدن نيست. انتقادي است بر نحوه برگزاري مسابقه و داوري. داوري در سالني پرجمعيت و شلوغ برگزار شد و بازي‌ها، كه اكثرا كار دست بودند، روي چهار ميز موازي پهن شده بودند. بعضي بي‌سليقه روي هم قرار گرفته بودند و دركنارشان كاغذ‌هاي پاره و نايلون‌هاي بسته‌بندي ديده مي‌شد. طنابي دور اين ميزها كشيده شده بود و اجازه دست زدن به هيچ بازي‌اي داده نمي‌شد. بايد دنبال صاحب بازي مي‌گشتي كه شيوه بازي را بپرسي. يك نصف روز در كنار منتخبين كه از سراسر كشور آمده بودند سر مي‌كردي ولي زمينه‌اي براي تبادل اطلاعات وجود نداشت. دركنار در ورودي سالن، ساك‌هاي سفر شهرستاني‌هاي از راه رسيده، كنار راه پله روي هم ريخته شده بود. 56درصد از شركت‌كنندگان و قبول‌شدگان مرحله دوم، شبانه از شهرستان آمده بودند و مكان مناسبي براي ساك‌هاي سفرشان تعبيه نشده بود. اتاق داوران با پرده‌اي از بقيه سالن جدا شده بود به‌شكلي كه خالق بازي در حين دفاع، به خاطر صداي بلند جمعيت داخل سالن، قادر به شنيدن صداي داوران نبود. مدير محترم مسابقه بايد مدام حضار را به سكوت دعوت مي‌كرد. اتاق دربسته‌اي نبود كه داوران آنجا بنشينند كه از اضطراب شركت‌كننده‌ها كم شود. جمعيت جوانان و نوجوانان بسيار مشتاق و هيجان‌زده تنها نكته مثبت آن روز بود. يكي قدم مي‌زد و مشغول حفظ كردن قاعده بازي‌اش براي ارايه به داوران بود. يكي كنار بازي‌اش ايستاده بود و منتظر بود صدايش كنند و از جايش تكان نمي‌خورد. يكي از داوري برمي‌گشت و در بغل خاله‌اش هق هق گريه مي‌كرد. پدري دستي به سر دخترش مي‌كشيد و آرامش مي‌كرد.
رفته رفته اعتراضات شركت‌كنندگان را شنيدم. از آنجا كه تعريف درستي از تفاوت «بازي» با «اسباب بازي» در راهنماي مسابقه داده نشده بود، بعضي بازي‌ها به اشتباه در دسته‌ اسباب بازي قرار گرفته بودند. درطول داوري، شركت‌كنندگان پنج دقيقه فرصت دفاع از بازي خود داشتند و نصف اين مدت بايد به داوران توضيح مي‌دادند چرا معتقدند بازي‌شان در دسته اشتباه قرار گرفته است. تا بيايند و به بازي‌شان برسند وقت‌شان تمام مي‌شد. «بازي» قوانين دارد، برد و باخت دارد، هدف خاصي دارد و امتياز در آن مطرح است. «اسباب بازي» تنها اسباب سرگرمي است. نكته به اين مهمي در مسابقه‌ رعايت نشده بود. وقتي نوبت به من رسيد ساعت هشت شب بود. چهار ساعت ديرتر از برنامه. از نگاه داوران مشخص بود حتي يك‌بار قبل از داوري به اين بازي نگاه نكرده بوده‌اند. سوال‌ها مطرح شد. «شما شغل‌تان چيست؟»... «چرا در كنار حرفه اصلي‌تان بازي طرح كرده‌ايد؟ شايد حوصله‌تان از حرفه خودتان سر رفته!»... «قيمت بازي چند است؟»... «چرا آنقدر گران است؟»... «كيفيت لازم نيست آنقدر بالا باشد كه بازي گران شود»... «دفعه بعد در قيمت آن تجديدنظر كنيد»... «وقت‌تان تمام شده»... «بفرماييد». نحوه برگزاري اين مسابقه، ارايه بازي‌ها و داوري آن درخور اين‌همه فكرخلاق و پر‌ذوق نبود. هدف از اين مسابقه «ايجاد زمينه‌اي مناسب براي آشنايي با مفاهيم بازي و اسباب بازي و ايجاد طرح‌هاي نو، ايجاد خلاقيت، ارتقاي سطح كمي و كيفي توليدات داخلي، حمايت از توليد ملي و سرمايه ايراني» اعلام شده بود. هيچ‌كدام از اين اهداف جايي در اين داوري نداشت. راهنماي داوري مسابقه به‌درستي عنوان كرده بود كه بايد به جنبه يادگيري بازي، به ساخت و توليد، به طراحي و به ويژگي‌هاي بازي حين داوري توجه شود. توجه نشد. بايد از ايده، از انگيزه ساخت، از سختي‌هاي تامين سرمايه، از مشكلات عرضه بازي به بازار، از نقش اين بازي در ارتقاي سواد و از برنامه آينده‌ طراح براي بازي، پرسيده شود. پرسيده نشد. بايد در جهت «ارتقاي سطح كيفي توليدات» از كيفيت تقدير شود و گوشزد شود كه كيفيت به هيچ بهايي قرباني قيمت پايين نشود، چرا كه بازي نبايد بعد از دو، سه بار استفاده متلاشي شود. اشاره‌اي به آن نشد. بايد توصيه مبني بر «تجديد‌نظر در قيمت»، با راه‌حلي براي كم كردن هزينه توام شود. راه‌حلي داده نشد. پس از 9 ماه تداركات براي برگزاري مسابقه، بايد برنامه‌ريزي به‌نحوي انجام شود كه داوران با بازي به‌اندازه كافي آشنا شده باشند كه بتوانند ارزيابي درستي از زير و ‌‌زبر آن كنند. آشنا نبودند. بايد تفاوت «بازي» و «اسباب بازي» بين داوران مشخص باشد. مشخص نبود. ايده برگزاري مسابقه بازي و اسباب بازي، ايده نابي است درخور تقدير ولي راه را غلط رفته‌اند. مسابقه‌اي كه در آن استعداد و خلاقيت محك زده مي‌شود، مسووليت سنگيني را در پي دارد. مسابقه بايد برازنده آن‌همه ذوق و خلاقيت شركت‌كنندگان باشد، كه مبادا عطاي طراحي بازي را با اين داوري سطحي به لقايش ببخشند. نحوه داوري بايد تمام سوالات مطرح شده را درنظر بگيرد و «اهداف» مسابقه آن درحد شعارهاي تكراري در دفترچه آن باقي نماند. غيرازاين اگر باشد، قطعا از فرارهمين استعدادها درآينده شكايت خواهد شد. به اميد داوري و مسابقه‌اي بهتر درسال 1395.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون