• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4125 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۲ تير

براي مرگ كه ناقوس مي‌زنند؟

علي مسعودي‌نيا

چندي پيش بختي يافتم و رمان «شب‌هاي وحشي» جويس كرول اوتس را خواندم. رماني درباره روزهاي پاياني زندگي چهار نويسنده؛ آميزه‌اي از تخيل و واقعيت با آن قلم سحرآميز و گيراي خانم اوتس. يكي از آن چهار نويسنده ارنست همينگوي بود. اوتس روز پاياني زندگي او را بسيار تاثيرگذار و درخشان از كار درآورده است؛ پيرمردي بيزار و خسته از همه‌چيز كه به تمام آرزوهاي هنري و حرفه‌اي و شخصي‌اش رسيده است، اما حالا ديگر زندگي برايش پوك و پوچ است و ميل عجيبي به مرگ در او بيدار شده و به سمت انتحار مي‌راندش. مدام در فكر است كه چگونه تفنگ قديمي شكاري‌اش را بردارد و در مجالي مغتنم به خودش شليك كند. آن فصل كه تمام مي‌شود با خودت مي‌گويي اين هم وضعيت عجيبي است براي يك انسان! گروه زيادي از آدم‌ها در حزن و افسردگي و عقده ديده نشدن، شناخته نشدن، كشف نشدن و قدر نديدن به آغوش مرگ پناه مي‌برند و عده‌اي ديگر، مثل ارنست همينگوي، تا ته ماجرا مي‌روند، قله‌ها را فتح مي‌كنند و بر صدر مي‌نشينند و باز همان حس به سراغ‌شان مي‌آيد. لابد همينگوي به اين فكر رسيده بود كه ديگر كاري توي اين دنيا ندارد. خداوندگار داستان كوتاه، رمان‌نويس جريان‌ساز، خبرنگار تراز اول و در كنار تمام اينها مردي ماجراجو و پرشر و شور كه هر بار زندگي سر راه آمالش مانعي گذاشت، كل زندگي را عوض كرد. اين همان روندي است كه در رمان‌هايش هم به چشم مي‌آيد. لجاجت و سرسختي قهرمان «پيرمرد و دريا» را به خاطر بياوريد، يا پاكباختگي عصياني ناخداي «داشتن و نداشتن»، يا سر پرشور و روحيه آشتي‌ناپذير قهرمان «براي مرگ كه ناقوس مي‌زنند» يا جسارت و تابوشكني زن و مرد رمان «وداع با اسلحه» و البته آن تسليم روحاني و شكوهمند قهرمان «برف‌هاي كليمانجارو» را كه انگار روندي مي‌سازند از سلوك و دريافت شخصي ارنست همينگوي. در باب رذايل و فضايل اخلاقي او بسيار گفته‌اند. اما فارغ از اينكه چگونه آدمي بود و چگونه زيست، در ساحت داستان‌هايش انساني است شريف، تيزبين، دانا و متعهد كه به موقعيت تاريخي بشر نگاهي موشكافانه و منتقدانه دارد و بارها و بارها مفهوم سعادت و رستگاري انسان را در مواجهه با تقدير، ظلم و مخمصه‌هاي كوچك و بزرگ مورد تحليل قرار مي‌دهد. از منظر تكنيك داستان‌نويسي، خاصه در عرصه داستان كوتاه، دنيا هنوز كه هنوز است نويسنده‌اي به قدرت و قوت او نديده است؛ او استاد اعظم برش‌هاي كوتاه از زندگي آدم‌هاي معمولي يا افول‌كرده است و سرخوردگي آنان را از تكاپوهاي پيشين‌شان به بهترين نحوي به تصوير مي‌كشد؛ تصويري كه دست‌كم با روايت جويس كرول اوتس از برهه پاياني زندگي او همخواني دارد؛ از آن دست پوچي‌ها كه اداي پوچي نيست... پوچي واقعي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون