منتقدان دولت وارد فاز جديد شدند
FATF؛ مقدمه «فتنه 98»؟!
عليرضا كيانپور
تريبونهاي نماز جمعه اين هفته تهران و مشهد يكي از سياسيترين روزهاي خود طي چند ماه گذشته را پشت سر گذاشتند. دو اتفاق و رويداد ناگوار هفته گذشته يعني ابتدا درگذشت آيتالله هاشمي شاهرودي، رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و سپس سانحه تصادف اتوبوس در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات كه منجر به درگذشت 10 نفر شد، ازجمله مسائلي بود كه بخشي از خطبههاي نماز جمعه تهران، مشهد و بسياري از نقاط كشور را به خود اختصاص داد. در اين ميان اما حوادث پس از انتخابات بحثانگيز رياستجمهوري سال 88 نيز مورد تاكيد تقريبا تمامي خطبا و وعاظ نماز جمعه در سراسر كشور قرار گرفت. موضوعي كه باتوجه به قرار گرفتن در آستانه سالگرد مراسم 9 دي تا حدودي قابلپيشبيني بود اما شايد آنچه در عمل از زبان دو خطيب نماز جمعه تهران و مشهد و البته يكي از سخنرانان پيش از خطبه بيان شد تا حدودي فراتر از انتظار بود. آنجا كه احمد خاتمي، خطيب موقت نماز جمعه تهران پس از سخنان انتقادي محمدحسين صفارهرندي عليه برجام و دولت، بخش قابلتوجهي از خطبه دوم نماز جمعه را به آنچه 9 سال قبل در خيابانهاي تهران و برخي شهرستانها رخ داده بود، اختصاص داد. همزمان با اين سخنان و در حدود 1000 كيليومتر دور از پايتخت، احمد علمالهدي، خطيب جمعه مشهد نيز پس از آنكه همچون احمد خاتمي بهتفصيل درباره حوادث پس از انتخابات سال 88 سخن گفت، نسبت به تكرار مشكلات و بروز بحرانهاي سياسي و اجتماعي در سال آينده هشدار داد و در اظهارنظري عجيب، FATF را مقدمه و زمينهساز آنچه «فتنه 98» ميخواند، دانست.
در روزي كه احمد خاتمي ضمن صحبت درباره حوادث پس از انتخابات سال 88، نسبت به عملكرد «حاكمان استكباري» كشورهاي غربي انتقاد كرد و گفت كه آنها «درحال بردن آبروي حضرت مسيح(ع) هستند»، علمالهدي نيز با اشاره به تعبير «باطلالسحر فتنه» كه از جانب مقام معظم رهبري براي «9 دي» استفاده شده است، گفت: «فتنه ۸۸ گذشت و ۹ سال هم از آن سپري شد ولي مهمتر از آن، فتنه ۹۸ است كه در ۱۰ سالگي فتنه ۸۸ است. رهبري فرمودهاند كه دشمن در حال زمينهچيني براي فتنه است؛ يعني دشمن درصدد است سال آينده فتنهاي از جنس سال ۸۸ ايجاد كند.»
بحث از «فتنه 98» در شرايطي كه هنوز چند ماهي تا فرا رسيدن سال نو و نوروز 98 باقي است، اگر از سوي اپوزيسيون و گروههايي كه از خارج كشور به دنبال براندازي هستند، پيش كشيده و پيگيري شود، نه عجيب است، نه بعيد. اما اينكه يكي از روحانيون معتمد نظام از هماكنون با استفاده از اين اصطلاحات و تعابير و بهويژه با اين سطح از دقت در تعيين محدوده زماني وقوع بحراني در آينده سخن بگويند، محل تامل است. البته آيندهنگري و توجه به آنچه ممكن است فردا و فرداها به وقوع بپيوندد، خصيصهاي ضروري براي هر فعال سياسي و مقام مسوول حاكميتي است. آنچنان كه مقام معظم رهبري نيز همان طور كه از قول علمالهدي نقل كرديم، در اين رابطه هشدار دادهاند و علاوه بر ايشان بسياري از ديگر مقامهاي حكومتي نيز درست يك سال قبل در روزهايي كه تهران و برخي شهرستانهاي كشور درگير اعتراضات خياباني ديماه 96 بودند از احتمال تكرار اين ناآراميها سخن گفته و اظهار نگراني كرده بودند. با اين همه اينكه با چنين قطعيتي، هشدار رهبري در مورد بروز مشكلات در آينده را مترادف با «فتنه 98» بخوانيم، كمي عجيب مينمايد. آن هم در شرايطي كه در بحبوحه اعتراضهاي خياباني ديماه 96، حسن روحاني، رييسجمهوري و متعاقبا بسياري از ديگر مسوولان و چهرههاي سياسي درباره منبع و منشأ اوليه بروز اعتراضات سخن گفته و تاكيد كرده بودند كه اعتراضات ابتدا با هدف حمله به دولت در داخل طراحي شد اما در ادامه برخلاف خواست طراحان از مسير منحرف شد و كليت نظام را هدف قرار داد. اعتراضاتي كه البته چند هفتهاي بيشتر دوام نياورد و سال 97 شروع نشده، به پايان راه خود نزديك و آرام شد.
جالب اينكه علمالهدي در بخشي از سخنان ديروز خود به اين اعتراضات و بهخصوص انحراف آن پس از چند روز اشاره كرده و گفته است: «در پنجم ديماه سال قبل ديديد كه عدهاي به خاطر مسائل اقتصادي در ميدان شهدا (در مشهد) جمع شدند ولي عدهاي ناگهاني به آنها پيوستند. من در همين تريبون نماز جمعه به آنها گفتم كه هر كس شعار داد به دنبال آنها نرويد؛ ولي عدهاي قليلي به دنبال دشمن رفتند. دشمن هم جريان لاييك را به ميدان فرستاد تا جايي كه براي نظام جلاد ستمشاهي شعار دادند.»
گفتيم كه صحبت از بروز بحراني سياسي- اجتماعي 10 سال پس از ناآراميهاي 88 و دو دهه پس از حوادث كوي دانشگاه در تيرماه 78 مسبوق به سابقه است. با اين همه نگفتيم و نميدانيم كه ريشه اين تحليلها و پيشگوييهاي سياسي چيست و آيا داراي پشتوانه تئوريك جامعهشناسانه است يا نه؟ آن هم در شرايطي كه بحث در اين رابطه، گاه حتي چنان با ادبيات و رويكردي راديكال دنبال شده كه عدهاي معتقدند بايد هر 10 سال يكبار منتظر بروز چنين مسائلي در كشور باشيم. با اين همه اما به نظر ميرسد عمده اين تحليلها بر پايه نوعي تبليغات سياسي درخصوص حوادث پس از انتخابات سال 88 بيان شده و ميشود. گويي چون اعتراضات به نتايج انتخابات 88 حدودا 10 سال بعد از اعتراضات دانشجويي سال 78 رخ داده، از اين پس بايد هر 10 سال با انگيزه سياسي و اجتماعي يا بدون چنين انگيزههايي منتظر حوادثي مشابه باشيم.
فارغ از اينها اما شايد يكي از مهمترين بخشهاي سخنان ديروز علمالهدي آنجا بود كه «FATF» را «مقدمه فتنه ۹۸» دانست و در اين رابطه گفت: «نقش دشمن براي فتنه ۹۸ چيست؟ اين نقش توسط معاون وزارت خزانهداري امريكا بيان شده است. معاون مبارزه با تروريسم و جرايم سازمانيافته وزارت خزانهداري امريكا گفته است براي تنگنا قرار دادن ايران به حضور كامل FATF در ايران نياز است. اگر اين FATF در ايران تكميل شود، وسيلهاي براي تنگناي شديد قرار گرفتن ايران است.» اوادامه داد: «عدهاي ناآگاه CFT را در مجلس تصويب كردند كه خوشبختانه تا به امروز به تصويب شورا و مجمع تشخيص مصلحت نظام نرسيده است. امريكا با اذناب اروپايي به افراد ما ديكته كرده كه FATF را در ايران راهاندازي كند و دولت هم پياش برود تا امريكا در سال ۹۸ بهانهجويي كند، اجماع جهاني عليه ما ايجاد شود، افراد سودجو بلبشو ايجاد كنند و اين مساله، زمينهاي براي حضور جريانهاي لاييك و هدف قرار گرفتن رهبري شود و خواص بيبصيرت هم زمينه را ايجاد كنند تا ما شاهد فتنهاي مانند فتنه ۸۸ شاهد باشيم.»
حمله به FATF البته به هيچ عنوان بحث تازهاي نيست و حتي خود علمالهدي هم پيش از اين بارها و بارها در خطبههاي نمازجمعه مشهد و نيز از طريق تريبونهاي ديگر تلاش دولت و مجلس براي تسهيل روابط بانكي با جامعه جهاني را زير سوال برده و همچنين است اوضاع و احوال تحليلها و اظهارات بسياري ديگر از منتقدان دولت. اما شايد آنچه در گفتار جديد علمالهدي تازگي دارد، ارتباط دادن انتقادها عليه FATF به ناآراميهاي احتمالي سال آينده باشد. در اين ميان البته لحن و ادبيات خطيب جمعه مشهد در مورد مجلس و دولت كه اولي، يعني نمايندگان مجلس را با صراحت، رسما «ناآگاه» خوانده و دومي را تلويحا مورد عتاب قرار داده، حائز اهميت است. اين سخنان اما در روزي كه سخنان چندي قبل نادر طالبزاده، فيلمساز و فعال سياسي اصولگرا درمورد آنچه «ممنوعيت صحبت از FAFT در صداوسيما» خوانده بود در رسانههاي نزديك به جبهه پايداري به عنوان خبري تازه و با قيد «اعلام براي نخستينبار» بازنشر ميشود، اهميتي دوچندان مييابد. همين ديروز بود كه كانال خبري «قرارگاه سايبري عمار» با انتشار ويديويي از اين چهره سياسي و فرهنگي نوشت: «نادر طالبزاده براي اولينبار خبر داد: از دو ماه پيش صحبت درباره لوايح FATF در صداوسيما ممنوع است!» طالبزاده بيش از يك ماه پيش در جمع اعضاي تشكل اصولگراي «انجمن اسلامي دانشجويان مستقل» گفته بود: «اخيرا قانون گذاشتند كه در شبكههاي تلويزيون حق حرف زدن درباره FATF و CFT را نداريد. مگر شبكههاي ما، شبكههاي غربي است كه نميشود درباره مسائل روز صحبت كرد؟!»
البته با وجود سپري شدن نزديك به يك ماه از زماني كه اين كارگردان تلويزيون براي نخستين بار از ممنوعيت بحث از FATF در صداوسيما خبر داده بود، هنوز هيچ مقامي از اين سازمان صحبتي در تاييد يا تكذيب گفتههاي او مطرح نكرده اما شايد مهمتر از صحت يا كذب اين گفتار، آن باشد كه لااقل بخش قابلتوجهي از لوايحي كه توسط دولت تدوين و در مجلس تصويب شده و حتي بعضا به تاييد شوراي نگهبان نيز رسيده اما حالا از سوي جريانهاي مخالف دولت مورد حمله قرار گرفته و در آخرين اظهارات، آن را مقدمه فتنهاي عليه كشور ميخوانند، قوانين داخلي كشور است. بهخصوص در همين بحث پولشويي كه مصوبات مجلس صرفا اصلاحيهاي است بر «قانون مبارزه با پولشويي» مصوب سال 86 و مجلس اصولگراي وقت. موضوعي كه بارها نيز گفته شده و با اين همه همچنان عدهاي با حمله عليه آن، مسير را دشوارتر نيز ساخته و ميسازند و سوالي جدي را پيش ميكشند كه به راستي اين همه مخالفت براي مبارزه با پولشويي و تصويب و اصلاح قوانين براي مقابله با اين جرايم چيست و از كجا ناشي شده است؟!