از راويان خوب
ابراهيم دمشناس
قباد آذرآيين نويسنده مسجدسليماني، اولين آثارش را در ميانههاي دهه 50 خورشيدي منتشر كرد. آخرين اثر منتشر شده او رمان «فوران» در سال گذشته نشان از تداوم فعاليت هنري او در پنج دهه گذشته دارد. پنج دهه دست و پنجه نرم كردن با كلمات و روايات، در فضاي فرهنگي، ادبي و هنري ايران در اين ساليان پرتلاطم سياسي، انقلاب و جنگ، فرصت بينظيري است براي نويسنده كه جهان ادبي خود را طراحي و قلمي كند. قباد آذرآيين در صفحه جغرافيايي نوشتن را آغاز كرد كه پيش از زندگي و زيست ادبي او محلي از نوشتار نداشت.
جنوب غربي ايران با اكتشاف نفت با سرعتي شتابنده رو به صنعتي شدن گذاشت و با اقتصاد جهاني پيوند خورد و مراودات نزديكي با فرهنگ و فن غرب استعماري پيدا كرد. يك دهه پيش از او جرياني ادبي در خوزستان به راه افتاد كه موسوم شد به مكتب جنوب يا خوزستان.
آثار و نوشتار قباد در واقع عمدتا ادامه و تحت تاثير اين جريان ادبي است.
با شروع جنگ به پايان اين ادبيات ميرسيم.
با فروپاشي و پراكنده شدن حاصل از جنگ كه دامن خوزستان را ميگيرد و ارادهاي به پايان دادن كوتاهمدت آن نيست، آن فضاي فرهنگي- ادبي حاصل از رفاه نفتي از بين ميرود.
البته تجربه جنگ فرصت خوبي است براي نوشتن كه قباد در بعضي از داستانهايش به آن ميپردازد، اما او عمدتا در فضاي پس از جنگ به اقتضاي ماضي به همان تجربه نفتي توجه ميكند؛ مثلا در مجموعه هجوم آفتاب درباره بازخريد كارگران و سالي دو ماه.
در اين داستانها كه عمدتا برميگردد به فضاي كارگري مسجدسليمان و حومه تجربه جمعي غنياي از صنعتي شدن و فروپاشي زيست و اقتصاد سنتي و زندگي ايلي منتقل ميشود و اين اعتبار آذرآيين يكي از راويان جنوب در گذار از سنت به تجربه مدرنيته است.
به اعتبار اينكه او نسل دوم ادبيات اين جغرافياست برخوردار از مجال بازانديشي در روايت نسل پيش همچون بهرام حيدري، احمد محمود و غريفي بوده اما در مقام روايت اين جهان به نقل آن اكتفا كرده و در افق نويسندگان نسل اول جنوب نوشته است.