سارا معصومي
بحران مديريت شده يا مديريت بحران موجود در منطقه غرب آسيا(خاورميانه) سالهاست كه به سياست اجرايي بسياري از بازيگران فرامنطقهاي در اين منطقه تبديل و به اشكال متفاوت پيگيري شده است. خاورميانه همواره بهانهاي براي تجربه سطحي از آشوب و ناامني را داشته و شايد بتوان گفت كه يكي از انگشتشمار مناطق بحرانخيز در سطح بينالمللي است كه اعضاي اصلي آن هيچگاه حاضر به پذيرش نقش يكديگر چه در موضعگيريهاي شفاهي و چه در ميدان عمل نشدند و همين اصرار بر تامين يكجانبه منافع به خصوص با توهم خريد امنيت از بازيگران فرامنطقهاي، اوضاع منطقه را به سمت حدي از تنش و بيثباتي سوق داده كه امروز شاهد آن هستيم. جدا از آنكه ايران و عربستان سعودي به عنوان دو كشور مهم منطقهاي در حاشيه خليجفارس، بهانههاي تاريخي براي رقابت با يكديگر دارند اما نزديكي اين دو همواره خط قرمز بازيگران فرامنطقهاي و البته متحد عبري امريكا در اين منطقه بوده است. در حالي كه ايران همواره اولويت رابطه را به همسايگان بخشيده اما در آن سوي ميدان، عربستان سعودي به خصوص در دوره وليعهدي محمد بن سلمان با لنز بدبيني به ايران نگاه كرده و در نتيجه توهم دشمنپنداري ايران، دست به دامان ايالات متحده امريكا در مرحله نخست و برخي كشورهاي اروپايي مانند بريتانيا در مرحله بعد براي تبديل كردن شبهجزيره سعودي به انباري از تسليحات و تجهيزات امريكايي و اروپايي شده است.
همزمان رياض ماجراجوييهايي را به اميد مقابله با آنچه نفوذ ايران در منطقه ميداند، آغاز كرده كه در هيچكدام از اين پروندهها تاكنون بهرهاي نصيب سعودي نشده است. در يك سال و نيم اخير مجموعهاي از تحولات، زنگهاي خطر را در رياض به صدا درآورده است: در حالي كه عربستان به اعتراف ملك سلمان از زمان حمله سعودي و متحدانش به يمن تاكنون ۲۸۶ مرتبه با موشك بالستيك و ۲۸۹ مرتبه با پهپاد هدف حمله قرار گرفته، رياض در جستوجوي پاسخ اين سوال است كه چرا ميليونها دلار هزينه نظامي اين كشور كه بخش اعظمي از آن به جيب امريكا رفته از پس تامين امنيت اين كشور برنيامده است. در اصليترين اين حملات كه در نيمه سپتامبر صورت گرفت، تاسيسات نفتي آرامكو چندين بار هدف حملات موشكي متناوب از سوي
انصار الله يمن قرار گرفت. در تحولي مرتبط، امريكاي ترامپ حاضر نيست براي آنچه عربستان سعودي دفاع از خود ميداند عملا پا به ميدان منازعه محدود يا نامحدود نظامي بگذارد. در نتيجه ميتوان گفت كه افزايش ضريب آسيبپذيري سعودي به اضافه پرهيز امريكا از اقدام نظامي به نفع عربستان عليه ايران يا نيروهايي در منطقه كه رياض آنها را نيروهاي نيابتي تهران ميداند، دو دو تا چهار تاي سعوديها را بر هم ريخته و رياض به دنبال راهي براي فرار از مخمصه در يمن و كاهش تنش با تهران است. در چنين فضايي، امارات متحده عربي به عنوان اصليترين متحد عربستان در پروندههاي مهم منطقهاي از سوريه تا يمن و از قطر تا ايران سعي در معكوس كردن مسير تنشي دارد كه اين دو كشور در مواجه با ايران رفتهاند. رسانههاي منطقهاي بسياري در چند هفته اخير گزارشهاي تحليلي با محوريت عزم عربستان براي كاهش تنش با ايران را منتشر كردهاند كه در تازهترين اين موارد، خليج آنلاين كه رسانهاي نزديك به قطر به حساب ميآيد، نوشت: عربستان و امارات با توجه به منافع خود و عدم شفافيت موضعگيري امريكا به ويژه در شرايط حساس منطقه، موضع خود را در قبال ايران تغيير دادند و راه ديگري در پيش گرفتند به گونهاي كه امارات ترجيح داد، توافق با ايران را برگزيند و در مقابل، عربستان سعودي از موضع پيشين خود در قبال ايران كوتاه آمد. با وجود آنكه عربستان، ايران را به اجراي عمليات «تروريستي» در خليج فارس متهم ميكند اما توافقي كامل ميان امارات و ايران وجود دارد و ديدارهاي فشردهاي ميان اين دو كشور برگزار شده همچنين چند توافق به امضاي دو طرف رسيده است.
خليجآنلاين در ادامه مينويسد: ايران و امارات در ابتداي ماه آگوست سال ۲۰۱۹ تفاهمنامهاي در زمينه گسترش همكاريها امضا كردند كه هدف آن حفاظت از امنيت مرزهاي دريايي بود. همزمان با حضور نظاميان امريكايي در عربستان سعودي، موضع اين كشور درباره تنش با ايران تا حدودي تغيير كرده تا جايي كه برخي از خبرها از وساطت ميان عربستان و ايران حكايت داشت كه عربستان نيز به آنها عكسالعمل نشان داد. ملك سلمان در سخنراني اخير كه تاريخ آن به هفته قبل بازميگردد همزمان با طرح اتهامهايي عليه ايران اما از كاهش تنش تهران و رياض استقبال كرد.
به گزارش «اعتماد» پيامهاي غيرمستقيمي كه ايران از عربستان سعودي دريافت ميكند، متفاوت است. از يك سو برخي واسطههاي منطقهاي ميان ايران و عربستان سعودي، پذيرش بررسي طرح صلح هرمز از سوي عربستان را نشانه مثبتي ميدانند و همزمان از استقبال سعودي از برخي طرحهاي منطقهاي براي گفتوگو با ايران خبر ميدهند اما همزمان چهرههايي چون عادل الجبير كه تريبون ايرانستيزي را در اختيار دارند از تشديد فشار بر ايران با ابزار تحريم توسط امريكا استقبال كرده و اتهامهاي خود درباره فعاليتهاي منطقهاي ايران را تكرار ميكنند. در چنين فضايي عباس موسوي، سخنگوي وزارت خارجه در نشست خبري روز دوشنبه با اصحاب رسانههاي داخلي و خارجي در پاسخ به سوالي درباره ادعاهاي اخير عادل الجبير، وزير مشاور در امور خارجه عربستان عليه ايران با بيان اينكه آقاي عادل الجبير هر از گاهي سخناني بر زبان ميآورد كه خيلي با واقعيتها و سياستهايي كه در دولت عربستان عليه ما اتخاذ و اعمال ميشود، همخواني ندارد، گفت: شرط و شروطهايي كه آقاي الجبير مطرح ميكنند، مبنا ندارد و اينكه ايران خواهان گفتوگو با بازيگران منطقهاي و منطقه با ثبات و امن است نبايد سايرين را به اين توهم دچار كند كه براي تهران شرط و شروط تعيين كنند. ايران همسايگان خودش را از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، اولويت اصلي سياست خارجي خود ميداند و در عمل هم نشان داديم كه اين اولويت تا چه حد جدي است. ايران خواهان رابطه خوب بر اساس حسن همجواري و عدم مداخله در امور داخلي يكديگر است.
تلاش براي تخريب اندك فضاي مثبت موجود
حتي اگر تمام گزارههاي رسانهاي قيد شده درباره عزم سعودي براي قرار گرفتن در مسير كاهش تنش با تهران صحيح باشد باز هم نميتوان از آن با عنوان شكل گرفتن اراده سياسي در محمد بن سلمان براي پايان دادن به اختلافها با تهران ياد كرد و بايد اعتراف كرد كه تهران و رياض براي كاهش تنش در مرحله نخست به برداشتن گامهاي كوچك تدريجي اعتمادساز نياز دارند. با اين همه همين جرقههاي كوچك رسانهاي كافي بود تا بازي رسانهاي براي تحت تاثير قرار دادن فضاي مثبت به وجود آمده، آغاز شود. هر چند كه امريكاي ترامپ تمايلي به قرار گرفتن در موقعيت توسل به گزينه نظامي عليه ايران به اصرار عربستان ندارد اما هر گونه قرار گرفتن عربستان در مسير كاهش سريع تنش با تهران را در مخالفت با سياست فشار حداكثري و تلاش براي اجماعسازي عليه ايران در سطح بينالمللي ميداند. همزمان دونالد ترامپ به انتخابات 2020 نزديكتر ميشود و البته كه هيچ اقدامي نبايد منجر به كاسته شدن از حجم خريدهاي نظامي رياض از واشنگتن در سالي كه رييسجمهور به ويترين پيروزي اقتصادي نياز دارد، بشود.
در چنين شرايطي خبرگزاري رويترز در تازهترين گزارش اختصاصي تلاش كرده، بنزين بر آتش تنش ميان تهران و رياض بريزد و در گزارشي به نقل از منابع آگاه ايراني، سعي در به ظن خود مستندسازي حمله ايران به تاسيسات نفتي آرامكو در ماه سپتامبر داشت. هر چند كه انصارلله يمن مسووليت اين حملات را برعهده گرفت اما عربستان سعودي از نخستين ساعات، ايران را متهم شماره يك حمله به تاسيسات نفتي خود دانست و هنوز هم رد اين اتهامزني در سخنان اخير ملك سلمان و ديگر مقامهاي سعودي ديده ميشود. ايران در طول چند ماه گذشته همواره دست داشتن در اين حمله را رد كرده است. با اين همه رويترز در گزارشي كه روز گذشته منتشر كرد، ادعا كرده كه برخي مقامهاي نظامي ايران پيشنهاد اقدام نظامي عليه عربستان سعودي به تلافي كنارهگيري امريكا از برجام و بازگشت تحريمهاي هستهاي را داده بودند. براساس متن اين گزارش كه بيشتر به گمانهزني رسانهاي تا گزارشي مبتني بر واقعيات شبيه است 4 ماه پيش از آنكه تاسيسات نفتي آرامكو در سعودي هدف قرار بگيرد، مقامهاي امنيتي ايران در يك جلسه فوق محرمانه درباره راههاي پيش روي ايران براي تلافي اقدامهاي ضد ايراني امريكا شركت كردند.
خبرگزاري رويترز كه به خبرسازي عليه ايران شهرت دارد، ادعا كرده كه در اين جلسه مقامهاي رده بالاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شركت داشتند. نهادي كه رويترز در اين گزارش آنها را هدايتكننده برنامه توسعه موشكي ايران خوانده است. اين خبرگزاري بدون ارايه تاريخ دقيق اين جلسه صرفا ادعا كرده كه اين جلسه در ماه مه در تهران برگزار شده و محور اصلي بحث هم يافتن راهي براي تنبيه امريكا به دليل كنارهگيري از توافق هستهاي و بازگرداندن تحريمهاي هستهاي ايران بوده است.
اين خبرگزاري انگليسي ادعا كرده كه در اين جلسه يكي از سرداران نظامي اعلام كرده، وقت آن فرا رسيده كه شمشيرها را درآورده و به آنها درس عبرتي بدهيم. رويترز ادعا كرده كه 4 منبع مطلع از اين جلسه اين اظهارات را در گفتوگو با اين خبرگزاري تاييد كردهاند. به ادعاي رويترز ساير مقامهاي حاضر در اين جلسه كه اين خبرگزاري آنها را متعلق به طيف تندروها در ايران خوانده، خواهان حمله به اهداف عالي در عربستان سعودي به شمول پايگاههاي نظامي اين كشور شدهاند. در نهايت خروجي اين جلسه طرحي بوده كه در آن نبايد رويارويي مستقيم صورت ميگرفت چراكه ايرانيها اعتقاد داشتند اين اقدام ميتواند با پاسخ كوبنده امريكا روبهرو شود. رويترز ادعا كرده كه در اين جلسه قرار شده، تاسيسات نفتي عربستان هدف قرار بگيرد. رويترز در ادامه تاكيد كرده كه محتواي اين گزارش به تاييد 3 مقام ايراني آشنا به اين جلسه و يك مقام ايراني كه به نهادهاي تصميمگيرنده در ايران نزديك است، رسيده است.
اين خبرگزاري در ادامه تاكيد كرده كه هيچ مقام امنيتي در ايران حاضر نشده به درخواست اين رسانه انگليسي براي تاييد اين گزارش پاسخ بدهد و البته به نقل از عليرضا ميريوسفي، مسوول بخش رسانهاي نمايندگي ايران در نيويورك نوشته كه او در پاسخ به سوالهاي رويترز تمام اين ادعاها را با گفتن «نه، نه، نه هيچ كدام صحت ندارد» رد كرده است.
عربستان و بياعتمادي به حمايت امريكا
ظهور نشانههاي عزم سعودي براي كاهش تنش با تهران به محور تحليلهاي بسياري در چند هفته اخير تبديل شده است. جيمز دُرسي از تحليلگران مسائل منطقه نگاهي متفاوت به احتمال نزديكي ايران و عربستان دارد و در Modern Diplomacy در اين باره مينويسد: تلاشهاي سعودي براي پايان دادن به جنگ يمن كه گفته ميشود به اميد كانالسازي براي گفتوگو با ايران صورت ميگيرد، ميتواند شكافي در سياست فشار حداكثري امريكا عليه ايران باشد. سعوديها اميدوار هستند كه ميانجيگرهاي عمان و بريتانيا ميان حوثيها و رياض بتواند به احياي روند گفتوگو ميان اين دو تبديل شود. محمد بن سلمان برادر كوچكتر خود يعني خالد بن سلمان را مسوول يافتن راهي براي پايان دادن به جنگ يمن كرده و ميتوان گفت كه اين اقدام در راستاي بازطراحي سياست خارجي سعودي است. بازتعريف سياست خارجي عربستان سعودي چند محور خواهد داشت: اتخاذ سياست خارجي محتاطانهتر همچنين سياست دفاعي كه چندجانبهگرايي در آن جاي بيشتري داشته باشد. اين در حالي است كه عربستان در چند سال گذشته همواره سياست يكجانبهگرايانهاي را در سياست خارجي در پيش گرفته بود. بازگشت به سياست خارجي محتاطانه در حقيقت ابزاري است كه سعودي براي احياي وجهه خود به آن نياز دارد چراكه اين كشور در سال 2020 رهبري گروه 20 را برعهده خواهد گرفت و همزمان بايد وجهه بينالمللي خود را كه در نتيجه جنگ يمن و قتل جمال خاشقجي ايجاد شده بود، ترميم كند. يك مقام امريكايي كه در سياستگذاريهاي اين كشور در منطقه خليج فارس دخالت دارد در اين باره ميگويد: حمله به تاسيسات نفتي آرامكو، عربستان سعودي و ديگر كشورهاي حاشيه خليج فارس را به اين نتيجه رسانده كه تشديد تنش ميان ايران و امريكا ميتواند آنها را به هدفي براي تلافي تبديل كند آن هم در منطقهاي كه امريكا ميگويد، تامين امنيت آن به من ارتباطي ندارد.
نويسنده اين مطلب در بخشهايي از آن مينويسد: كاهش تنش ميان ايران و عربستان سعودي حتي در صورت وقوع همزماني ميتواند از ضمانت كافي يا ثبات برخوردار باشد كه شكاف ميان ايران و امريكا هم در مسير ترميم قرار بگيرد. همزمان يكي ديگر از عواملي كه ميتواند دوام اين كاهش تنش را تضمين كند، رسيدن به درك منطقهاي ميان بازيگران درباره عدم توسل به خشونت عليه يكديگر است. در چنين شرايطي بايد چارچوبي منطقهاي شكل بگيرد كه ايران را شامل شده و به بستري براي معماري جديد چندجانبه امنيتي در منطقه تبديل شود. حمايت سعودي و امارات از كمپين فشار حداكثري امريكا عليه ايران قطعا تضعيف خواهد شد اگر تلاشهاي كشورهاي حاشيه خليج فارس براي كاهش تنش در منطقه به خصوص با تهران ادامه پيدا كند. اگر در چند ماه آتي پروسه صلح در يمن و گفتوگوي كشورهاي حاشيه خليج فارس با ايران آغاز شود بايد انتظار كاسته شدن از ضريب تاثيرگذاري سياست فشار حداكثري امريكا را داشت.
به گزارش «اعتماد» در مقابل اين ديدگاه «جيمز دُرسي» برخي تحليلگران مانند سيدحسين موسويان، تحليلگر ارشد مسائل منطقه اعتقاد دارند كه عربستان سعودي تا زماني كه اميدوار به تاثيرپذيري ايران از سياست فشار حداكثري امريكا باشد با اين كشور پاي ميز مذاكره نخواهد نشست. بايد ديد در چند ماه آتي مجموعه تحولات منطقهاي و فرامنطقهاي، ايران و عربستان را به سمت تحقق كدام يك از اين تحليلها پيش ميبرد.
كاهش تنش ميان ايران و عربستان سعودي حتي در صورت وقوع همزماني ميتواند از ضمانت كافي يا ثبات برخوردار باشد كه شكاف ميان ايران و امريكا هم در مسير ترميم قرار بگيرد. همزمان يكي ديگر از عواملي كه ميتواند دوام اين كاهش تنش را تضمين كند، رسيدن به درك منطقهاي ميان بازيگران درباره عدم توسل به خشونت عليه يكديگر است. در چنين شرايطي بايد چارچوبي منطقهاي شكل بگيرد كه ايران را شامل شده و به بستري براي معماري جديد چندجانبه امنيتي در منطقه تبديل شود. حمايت سعودي و امارات از كمپين فشار حداكثري امريكا عليه ايران قطعا تضعيف خواهد شد اگر تلاشهاي كشورهاي حاشيه خليج فارس براي كاهش تنش در منطقه به خصوص با تهران ادامه پيدا كند. اگر در چند ماه آتي پروسه صلح در يمن و گفتوگوي كشورهاي حاشيه خليج فارس با ايران آغاز شود بايد انتظار كاسته شدن از ضريب تاثيرگذاري سياست فشار حداكثري امريكا را داشت.