• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4520 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۵ آذر

نقدي بر مديريت بحران

مهدي زارع

تلفات زياد در زلزله‌هاي ايران به دليل آسيب‌پذيري بالا، تاب‌آوري پايين و زيرساخت ضعيف از ديدگاه فيزيكي و اجتماعي در مواجهه با سوانح طبيعي به ويژه زمين‌لرزه است. بدنه تشكيلاتي براي سر و سامان دادن به مديريت بحران در كشور ما در بسياري از موارد با عدم شناخت مخاطرات، ريسك‌ها و بحران‌ها عملا فرآيندي روزمره را ايجاد مي‌كنند كه راه برون‌رفتي از آن را متصور نمي‌سازد. همه كارها عملا به مديريت بعد از حادثه و واكنش(و نه پاسخ علمي) منتهي مي‌شود. متاسفانه رشد آموزش عالي و تحصيل گروهي از نيروهاي اجرايي در حين خدمت برخلاف فايده‌هاي گوناگوني كه داشته و دارد، آسيب مهم‌تري به نام «توهم دانايي» نزد چنين نيروها و مديراني كه حالا با عنوان‌هاي مهندس و دكتر در پست‌هاي سازماني سابق يا بالاتر جاي گرفته‌اند، منجر شده است. تخريب كمتر در سوانح موقعي ممكن بود كه اولا واقعيت موجود در ايران و لرزه‌خيزي ايران را به عنوان بخشي از طبيعت فلات ايران مي‌پذيرفتيم و با آن كنار مي‌آمديم و دوم آنكه «توجه به علم و دستاورد‌هاي فناوري و عقل و رفتار عاقلانه» از گذشته آغاز مي‌شد و در برنامه‌هايي مختلف براي افزايش تاب‌آوري و كاهش آسيب‌پذيري عملياتي مي‌شد كه متاسفانه و همچنان يا چنين رفتاري وجود ندارد و يا ميزان توجه به اين موارد و رفتار عاقلانه بسيار اندك است... مديريت بحران يك علم تخصصي بين‌رشته‌اي(ميان مديريت و جامعه‌شناسي و مهندسي سوانح طبيعي) است و اجراي آن براساس روش علمي دستورالعمل‌ها و استانداردهاي علمي معني‌دار است. هر كس كه مسووليتي داشت و در زمان مسووليتشف سانحه‌اي رخ داد و بر حسب اضطرار نوعي از رفتار و پاسخي درست يا غلط را نشان داده الزاما و به مفهوم علمي مدير بحران نيست ...

چراكه مديري در زمان خدمتش به هر حال در خاطرات و تجربيات خود حضور در بحران‌ها و سانحه‌ها را مي‌تواند به عنوان تجربه شخصي ذكر كند بدون اينكه ارزيابي از عملكردش بر مبناي روش علمي شده باشد. متاسفانه با فقدان كار‌هاي پژوهشي به تعداد كافي در زمينه مديريت بحران در ايران، فضاي غالب همچنان فضايي اجرايي و بدون توجه به مباني و چارچوب‌هاي علمي و تخصصي در زمينه مديريت بحران است. بهانه هم وجود دارد: مدل‌هايي كه براي كار در زمينه مديريت بحران در جهان مطرح مي‌شود در ايران آزموده نشده و قابليت كاربرد ميداني ندارد. كسي نيز آنقدر پژوهش آكادميك نكرده تا خود و گروهش به عرصه نظريه‌پردازي در اين مورد وارد شوند. مديريت كاهش ريسك سانحه در كلانشهر‌ها مساله‌اي مفصل‌تر و كاملا متفاوت است كه به باور نگارنده هنوز در ايران به ‌طور جدي بدان نپرداخته‌ايم و اجراي آن عزم و اراده‌اي ملي و حاكميتي مي‌خواهد چراكه در كلانشهر‌ها(به ويژه در تهران) تصميم‌هاي كلان توسعه شهري صرفا از شهرداري صادر نمي‌شود، نگاه و عزم اجرايي كلان و ملي براي كاهش ريسك سانحه براي كلانشهر‌ها مورد نياز ماست. اكثر حاشيه شهرهاي بزرگ و مراكز استان‌هاي ما به دامنه كوه‌هايي مي‌رسد كه محل گسل‌هاي فعال هستند و متاسفانه نه تنها در اين نواحي شهرسازي جديد صورت گرفته بلكه بافت به ‌شدت آسيب‌پذير جديد(مثلا مسكن مهر و مسكن اميد و از اين پس احتمالا طرح مسكن ملي) نيز اكثرا در اين نواحي ساخته شده‌اند(موقعيت شهرهاي جديد پرديس و پرند را در استان تهران به ياد آوريد).

در روز 11 تير ماه 1336(در سنگچال- بندپي مازندران- در جنوب بابل) در منطقه كوهستاني شمال البرز مركزي زمين‌لرزه‌اي با بزرگاي 7.0 حدود هزار و 200 نفر تلفات به جا گذاشت. 60 سال بعد زلزله 21 آبان 1396 ازگله سرپل ذهاب(با بزرگاي 7.3 و 620 نفر تلفات) نشان داد كه هر گاه زمين‌لرزه‌اي با بزرگاي بيش از 6 در محدوده‌اي مسكوني رخ داده است(و تراكم جمعيت روستايي يا شهري در آن ناحيه قابل ملاحظه بوده) تلفات مهمي بر جاي گذاشته است. متاسفانه از اين نظر طي اين 6 دهه ايمني مردم در مناطق مختلف لرزه‌خيز ايران اولويتي در هيچ برنامه توسعه ايران نداشته و اساسا غير از مقاطعي كوتاه هيچ كدام از دولت‌هاي 60 سال اخير داراي ايده و مدل توسعه‌اي مشخص و پايدار براي ايران نبوده‌اند. در بعد پژوهشي هم برخلاف پيشرفت پژوهشي در زمينه شناخت مخاطرات طبيعي در ايران، مساله پژوهش در علم بين‌ رشته‌اي مديريت بحران و مديريت كاهش ريسك سانحه همچنان در حاشيه بوده است. بعد از زلزله 1341 بويين‌زهرا) پيشگام مطالعات ميداني زلزله‌هاي ايران زنده‌ياد مهندس معين‌فر مطالعات شناسايي مناطق زلزله‌زده را مستمرا پيگير شد و از گزارش‌هاي ايشان و همكاران‌شان مي‌توان فهميد كه وقتي زمين‌لرزه‌هايي با بزرگاي كمتر از 7 در منطقه‌هاي عمدتا روستايي رخ داده، تبعات سنگيني در سطح ملي توانسته ايجاد كند. مي‌توان تصور كرد كه هنگام زمين‌لرزه‌اي شديد در محدوده‌اي شهري(به ويژه در كلانشهري مانند تهران يا تبريز) چه پيامدهاي سنگيني قابل انتظار خواهد بود. چنين اتفاقي در مناطق پرجمعيت شهري مي‌تواند چنان آسيب شديدي به آن كشور وارد آورد كه با ورشكستگي يا لطمه جبران‌ناپذير به زيرساخت آن كشور تا چند نسل زندگي ساكنان ان كشور را تحت تاثير قرار دهد. راه‌حل علمي و عقلاني اقدام جدي توسعه پژوهش در زمينه مديريت بحران و مديريت كاهش ريسك، اقدامي پايه براي هر برنامه پيشگيرانه است و تلاش براي نوشتن و اجراي برنامه‌هاي واقعي و قابل اجرا و منطبق بر علم روز در زمينه مديريت بحران در صورت وجود چنين پژوهش‌هاي دست اولي مثمر خواهد بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون