اميد به تغيير
غلامرضا حيدري
در آستانه انتخابات مجلس يازدهم، شواهد و قرايني چندان مثبت در ارتباط با ميزان مشاركت شهروندان در اين انتخابات در دست نيست. با اين همه لازم است با آسيبشناسي و واكاوي ابعاد مساله، دستكم به تحليلي نسبي در ارتباط با علل و عوامل بروز وضعيت كنوني دست پيدا كنيم. اين در حالي است كه طبيعتا چنين معضلي، تكعلتي و تكعاملي نبوده و قطعا دلايل و عواملي متعدد زمينهساز بروز آن شدهاند. در اين راستا اما به نظر ميرسد يكي از دلايل و عوامل عمده، تلاش مرموزي است كه بهطور سازمانيافته يا پراكنده نسبت به تضعيف جايگاه و شأن پارلمان و فراتر از آن، نهادهاي انتخابي حاكميت و بهطور كلي، «جمهوريتِ نظام» صورت گرفته و ميگيرد. شايد يكي از مهمترين اقداماتي كه اين جريان در راستاي تضعيف جمهوريت نظام به كار گرفته، هجمه عليه نهادهاي انتخابي و تخريب شأن و جايگاه اين دست نهادهاي حاكميتي است و شايد يكي از شيوههاي تحقق اين اقدام، ناكارآمد جلوه دادن اين دست نهادهاي انتخابي است. البته اين جريان و تلاشي كه عليه جمهوريت نظام به كار بسته، مربوط به امروز و ديروز نيست و سابقهاي طولاني دارد، چنانكه در جريان فعاليت دولت اصلاحات نيز بهقدري پيشپاي دولت و مجلس وقت و مانع و چاله ايجاد شد كه درنهايت آقاي سيدمحمد خاتمي به عنوان رييسجمهوري از اين سخن گفت كه...
برخي بهجاي رييسجمهوري، تنها يك «تداركاتچي» ميخواهند. دوره اخير نيز شاهد اين رويه بوديم و اين فضاسازيها بر بحث سياست خارجي متمركز شد، چنانكه بهرغم تلاشهايي كه براي به ثمر رساندن برجام انجام شد و باوجود آنكه اين تلاشها به نتيجه رسيد و توافق هستهاي حتي به تاييد رهبري و زيرنظر ايشان به امضا رسيد اما در ادامه سعي شد با اقداماتي، مانع استفاده از دستاوردهاي برجام شوند تا كشور از نتايج و گشايشهاي اين توافق بهرهبرداري كند تا مبادا مردم اين دستاورد را ناشي از عملكرد دولت منتخب ملت بدانند، چنانكه يكي از مهمترين مصوبات مجلس دهم، تصويب لوايح چهارگانه مربوط به FATF بود اما متاسفانه برخي تلاشها مانع به نتيجه رسيدن اين مهم شد و درنتيجه كار مهم مجلس دهم، ناتمام جلوه كرد.
در چنين شرايطي است كه ملت نسبت به حضور پاي صندوقها دچار ترديد ميشوند و احساس ميكنند قوا و نهادهاي انتخابي فاقد اثربخشي لازم و كافي است. اما آيا اين شرايط غيرقابلتغيير است؟! اعمال اين تغيير به باور من، كاري است بسيار دشوار اما نشدني نيست. شخصا نسبت به بهبود فضا نااميد نيستم و باور دارم كه انجام و تحقق اين تغييرها شدني است و اگر چنين نبود، بار ديگر خود را درمعرض راي و انتخاب ملت قرار نميدادم. با اين همه اما باور دارم كه براي بهبود اين فضا و از بين بردن غبار يأس و نااميدي ملت، عزم و ارادهاي جدي لازم است؛ ارادهاي ازسوي بزرگان نظام و رهبري و مجموعه حاكميت تا بتوان اين شرايط را دگرگون كرد.
فراموش نكنيم كه نااميدي گناهي كبيره است و شخصا معتقدم ما همه محكوميم به اميدواري؛ چراكه نااميدي براي هر كنشگر سياسي، نوعي انتحار است و شايسته كنشگري و سياستورزي نيست.