تلنگر به ديپلماسي
عليرضا سلطاني
سفر رييسجمهور اسلامي ايران، حسن روحاني به ژاپن، بيشتر يك سفر سياسي بود تا يك سفر اقتصادي. اين سفر سياسي است به اين دليل كه رييسجمهوري و دستگاه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، به اين نتيجه رسيدهبودند كه تلاشهاي بينالمللي براي كاهش تنشها بعد از خروج امريكا از برجام، در ماههاي اخير كاهش پيدا كرده است. روزنههايي كه تصور ميشد بتواند زمينهاي براي كاهش تنشهاي تهران و واشنگتن باشد، بستهتر شدهاند. در نتيجه آقاي روحاني تصميم گرفت براي احياي تلاشهاي ديپلماتيك براي كاهش تنشها، اين سفر را در موقعيت كنوني انجام دهد. سفر رييسجمهور به توكيو از زمان اعلامش، اما و اگرهاي زيادي را در پي داشت. در آستانه اجلاس سالانه سران مجمع عمومي سازمان ملل متحد، تلاشهاي ديپلماتيك بينالمللي براي كاهش تنشهاي ميان تهران و واشنگتن به اوج رسيد، اما اين تلاشها در حين برگزاري اين نشست، به نتيجه خاصي نرسيدند و ناتمام ماندند. عدم توفيق طرفهاي واسطه و ميانجيگران براي كاهش يك ابتكار ديپلماتيك در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل متحد، باعث شد كه انگيزههاي طرفهاي سوم براي اقدامات بيشتر كاهش پيدا كند. در طول سه ماهي كه از شكست تلاشهاي ميانجيگري ميان تهران و واشنگتن در مجمع عمومي سازمان ملل متحد اتفاق افتاد، تحركات سياسي و ديپلماتيك دولتهايي همچون فرانسه و ژاپن تا حدود زيادي با نااميدي حاصل از شكست در نيويورك، متوقف شدهبود. نااميدي و بيانگيزگي طرفهاي خارجي نسبت به حل و فصل مسائلي كه بر اثر خروج يكجانبه امريكا از برجام رخ داده است، براي ايران رويداد خوشايندي محسوب نميشود، چرا كه ايران، خواستار حل و فصل ديپلماتيك و مسالمتآميز مسائل موجود و بازگشت به تعهدات بينالمللي پيش از برجام است.
عواملي چون درگيري رييسجمهور امريكا در پرونده استيضاح و آغاز سال انتخابات در امريكا، همزمان با شكست تلاشهاي ميانجيگران بينالمللي، باعث شده است كه كاخ سفيد هم تاحدي از مساله ايران دور شود. عليرغم مشغول شدن مقامهاي ارشد دولت دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا به انتخابات و استيضاح، چارچوب خصمانه تحريمهاي ضدايراني، در طول اين مدت همچنان فعال بود و با قدرت به كار خود ادامه ميداد. فروكش تحركات بينالمللي ميان ايران و امريكا، براي ايران قابل تصور نبود. همين باعث شد تا ايران راسا دست به كار احياي اين تحركات شود. بخشي از اين تلاشها، از طريق پيگيري اقدامات تقابلي ايران در چارچوب برجام بود كه جمهوري اسلامي ايران جهت وادار كردن طرفهاي باقيمانده در برجام براي اجراي تعهداتشان در پيش گرفت. همزمان ايران تلاشهاي ديپلماتيك براي فعال كردن كانال مالي براي تجارت با اروپا را پيگيري كرد. در كنار اين تلاشها، اقدام به تبادل زندانيان با امريكا هم ابتكار ديگري بود كه از سوي ايران انجام شد و نهايتا گام آخر سفر روز جمعه حسن روحاني، رييسجمهور به ژاپن بود كه از طريق آن تلاش شد تا ظرفيتهاي بينالمللي را براي كاهش تنشها ميان ايران و امريكا و ايجاد تحول جديدي ميان دو كشور و كاهش مخاطرات، پيگيري كند. دستاوردهاي سياسي سفر روحاني به توكيو، به سرعت قابل ارزيابي نيست، بلكه به دليل نقش طرفهاي ديگر در به نتيجه رسيدن ابتكارها و ديپلماسي تهران، بايد منتظر ماند تا در روزها و بلكه هفتههاي آينده، دستاوردهاي اين سفر مشخص شود. اينكه تصور ميشد اين سفر اهداف اقتصادي را، به ويژه تلاشهايي براي از سرگيري خريد نفت توسط ژاپن از ايران دنبال ميكند، چندان با واقعيات منطبق نبود. تحركات اقتصادي در روابط ايران با كشورهايي مانند ژاپن، منوط به ايجاد فضاي سياسي مطلوب است. احياي مناسبات اقتصادي با كشورهايي همچون ژاپن كه مستقيما متحد نزديك امريكا محسوب ميشوند و چه حتي كشورهايي كه شريك راهبردي ايران در مسائل اقتصادي و سياسي ايران محسوب ميشوند همچون چين و هندوستان، در سايه تحريمهاي ايالات متحده امريكا به سختي امكانپذير است و در شرايطي كه زمينه سياسي براي رفع آثار اين تحريمها وجود نداشتهباشد، حكومتهاي اين كشورها قادر به احياي مناسبات خود با ايران نيستند. انتظار ميرود در آينده نزديك اينستكس عملياتي شود و زمينهاي براي مناسبات پولي و معاملات نفتي بينالمللي ايران فراهم شود. هر چند اينستكس يك ساز و كار اروپايي است كه ميتواند زمينه خريد اعتباري از سوي ايران در قبال پيشفروش نفت به اروپا را فراهم كند، اما اين امكان وجود دارد كه از اين ابزار براي فروش نفت خام به كشورهاي آسيايي از جمله ژاپن هم استفاده كرد. قاعدتا اگر اينستكس اجرايي شود، ميتوان تصور كرد كه تاييد دولت امريكا هم براي عملياتي شدن آن از سوي اروپاييها دريافت شده است. به هر حال اروپاييها اميدوارند اين تاييديه را به اين انگيزه كه بهانه را از ايران براي توقف اجراي تعهدات برجامي بگيرند، از واشنگتن بگيرند. اگر اين ساز و كار عملياتي شود، قطعا كشورهايي مانند چين، هند، كره جنوبي و ژاپن كه نياز زيادي به نفت خام و ميعانات گازي صادراتي ايران دارند، ميتوانند بهرهبرداري زيادي از آن داشتهباشند و در واقع ميتوان گفت اگر قرار باشد اعتباري براي ايران از طريق پيشفروش نفت در نظر گرفتهشود، مشتريان آسيايي نفت ايران، اصليترين گزينهها براي دريافت نفت پيشفروش شده هستند، چرا كه براي اروپا در شرايط تحريمها، امكان دريافت مستقيم نفت خام از ايران، محدودتر و سختتر است.