دو سال بعد از زلزله آذر96
مهدي زارع
در شامگاه 29 آذر 1396، رخداد زمينلرزهاي با بزرگاي 5.0 در حدود 40 كيلومتري غرب تهران، در ساعت 23:27 موجب شد تا حدود 20 ميليون نفر از هموطنان اين زلزله را احساس كنند! مردم تهران و پيرامون آن تقريبا بدون استثنا اين زلزله را حس كردند و بعد از وقوع آن بخشي از مردم تهران از ترس رخداد زمينلرزهاي بزرگتر از شب تا صبح در خودروهاي خود در تهران و خيابانها و بزرگراههايش گشت زدند. اين كار هم موجب مسدود شدن حركت عادي در خيابانها و شريانهاي اصلي تهران شد و هم موجب شد تا فرداي آن روز آلودهترين روز سال 1396 در تهران شود. زلزله متوسط (با بزرگاي 5) اگر در مناطق كمجمعيت كشورمان رخ دهد، معمولا موجب تلفاتي در اثر خرابي نميشود، ولي اين زلزله باعث شد تا در شهر ملارد در غرب استان تهران 4 نفر به دليل زير دست و پا رفتن كشته شوند و فرداي آن روز متوفيات ثبت شده در گورستان بهشت زهراي تهران نشان داد كه 50 نفر بيشتر فوت كردهاند: در مقايسه با متوسط افراد فوت شده در روزهاي آخر پايين و ابتداي زمستان تهران (كه در اين سالهاي اخير با مشكل آلودگي هوا مواجه است). بنابراين زلزلهاي با بزرگاي 5 كه تقريبا در هيچ جاي ايران كشتهاي برجاي نميگذارد، در تهران و پيرامون آن موجب حداقل 54 كشته شد! همين يك شاخص به خوبي نمايانگر ميزان آسيبپذيري بالاي محدوده تهران است. متوسط سالانه رخداد زمينلرزههايي با بزرگاي بيش از 4.5، در طي 15 سال اخير بر پايه مطالعه پارامترهاي لرزه خيزي از سوي نگارنده نشان ميدهد كه اولا: لرزه خيزي ايران از بعد از رخداد زلزله 21 آبان 1398 ازگله سرپل ذهاب، حدود 1.5 برابر رشد (از نظر تعداد رخداد زلزلهها در كل كشور) نشان ميدهد.
نكته دوم آنكه در بررسي لرزه خيزي كشور متوجه ميشويم كه بر اساس ميزان تغيير شكل پوسته و تنش آزاد شده در زلزلههاي گوناگون در كشور در طي دو سال گذشته ميتوان ارزيابي كرد كه هنوز به لحاظ ميزان زلزلههاي شديد با بزرگاي بيش از 6.5 متناسب با ميزان تغيير شكل حاصله در گسلها، زلزله كافي رخ نداده است. اين كمبود قاعدتا در زمان (ماهها و سالهاي) پيش رو بايد برطرف شود كه براي رخداد آنها بايد آماده شويم. نكته سوم آن است كه افزايش تعداد متوسط سالانه زمينلرزهها در محدوده تهران و پيرامون در طي دو سال گذشته، حدود 2 برابر تعداد متوسط سالانه در طي 15 سال قبل از آن بوده است. (مقايسه شود با اين افزايش كه براي كل كشور 1.5 برابر متوسط سالانه تا قبل از 21-8-96 بوده است). بنابراين ميتوان ميزان تغيير شكل پوسته و در نتيجه گسلش و زمينلرزهها را در محدوده تهران، بيش از متوسط كلي قابل مشاهده در كشور ارزيابي كرد. شهر تهران به دليل شرايط تكتونيكي، زمينشناختي، بهطور بالقوه در معرض تهديد مخاطرات طبيعي متعدد است. از طرفي، تراكم روزافزون جمعيت و وجود بافت فرسوده و ناپايدار در اين شهر ميزان ريسك سوانح طبيعي را به شدت افزايش داده و همچنان بيشتر ميكند. از سوي ديگر پديدههايهاي گوناگوني از ايجاد هراس و نگراني تا ويراني كامل زيرساختهاي شهر (مانند چيزي كه در 5 ديماه 82 در بم رخ داد و البته فروريخت ساختمان پلاسكو در 30-10-95 كه نمادي موردي از آسيبپذيري در پايتخت بود) قابل انتظار است. البته اگر زمينلرزه در پايتخت رخ دهد ميتواند اساس حكمراني و اراده امور را متلاشي كند (مانند چيزي كه در 22 ديماه 1388 در پايتخت كشور هاييتي در پي يك زمينلرزه با بزرگاي 7.1 در نزديكي پايتخت – پرت او پرنس- رخ داد. در تهران حدود 1000 ساختمان بلندمرتبه وجود دارد كه حدود 480 ساختمان بلندمرتبه در سالهاي 1384-1396 احداث شده است. بر اساس اعلام وزارت راه و شهرسازي 25 درصد از 979 ساختمان در مناطق با بافت عمدتا فرسوده مانند منطقه 12 هستند يعني همان منطقهاي كه ساختمان پلاسكو در آن وجود داشت و ممكن است از نظر دسترسي راه نيز مشكلي نداشته باشند. در عين حال ممكن است اين حادثه در الهيه اتفاق بيفتد كه يكي از مسائل اصلي در اين منطقه دسترسي است در حالي كه ساختمان پلاسكو در جوار دو خيابان اصلي و بزرگ جمهوري اسلامي و سعدي واقع شده بود. حدود يكسوم از ساختمانهاي بلندمرتبه در نزديكي يا روي پهنههاي گسل شمال تهران واقع شدهاند، در منطقه مركزي به ويژه در جنوب غرب و جنوب شرق تهران بالاترين ريسك را شاهد هستيم. بايد توجه كنيم كه زلزله تهران شبيه هيچكدام از زلزلههاي طبس 1357، منجيل 1369، بم 1382 و ورزقان 1391 و ازگله 1396 نخواهد بود. بر پايه مطالعه و شبيهسازي سادهاي كه اخيرا با همكاري دانشجويانم صورت گرفت با فرض رخدادي شبيه زمينلرزهاي با بزرگاي 7.3 (مشابه زمينلرزه 21 آبان 1396 ازگله سرپل ذهاب) در محدوده شهري تهران و فرض آسيب فقط به حدود 20 هزار ساختمان 5 طبقه و حدود 10 هزار ساختمان 5 تا 10 طبقه و فقط 10 ساختمان بيش از 10 طبقه در تهران، خسارت مالي وارده در حد 577 ميليارد دلار تخمين اوليه زده شد! كه اين حدود نزديك به دو برابر توليد ناخالص داخلي سالانه ايران در سالهاي 98-97 است! سناريوهاي گوناگون و شناخت سناريوي مختلف از خوشبينانه تا بدترين سناريو، كمك ميكند تا اگر عزمي براي آمادگي در برابر خطر زلزله در كشور و شهر تهران وجود داشته باشد، خودمان را با برنامه و به تدريج آماده كنيم. زلزله 29 آذر96 ملارد فقط يك تلنگر و يادآوري بود.