استعفا و محاكمه و ...
محمد كاظمي
اين روزها از زمين وآسمان بر سرمان غمهاي جانكاه ميبارد، هنوز بر اثر ضايعه بزرگ شهادت سردار رشيدمان حاج قاسم سليماني آرام نشده بوديم كه حدود 60 نفر از هموطنان عزيز در جريان خاكسپاري اين شهيد در كرمان به ديار باقي شتافتند و هنوز درحال درك اين مصيبت بوديم كه در تصادف يك اتوبوس بازهم عده ديگري جان به جان آفرين دادند و ناگهان مصيبت بزرگتري از راه رسيد و هواپيماي اوكرايني در آسمان كشورمان مورد اصابت قرار گرفت و 176 نفر مسافر آنكه باز هم اكثرشان ايراني بودند جان باختند تا حلقه مصيبتهايمان در اين مقطع سخت و سياه كامل شود و هوش از سرما بربايد. حوادث هميشه هستند و در بسياري از زمانها گريزي از آنها نيست چيزي كه اين روزها حوادث را براي ملت ايران تكاندهنده ميكند و صبر و قرارشان را از بين ميبرد اصابت موشك خودي به هواپيماي مسافربري و از آن بدتر كتمان حقيقت تا 3 روز از صاحبان عزا يعني ملت شريف ايران است اكنون همه ما متحير هستيم كه چگونه ميشود با مردم سخن گفت؟ ما پيش از اين هم در بسياري از زمينهها دچار مشكلات و نابسامانيها و بي اعتماديها بوديم ولي اين موضوع اخير واقعا غيرقابل تصور و توجيه است و هم اكنون مردم در بهت و سرگشتگي فرو رفتهاند و توان هضم آن را ندارند. چگونه مسوولان مرتبط 3 روز اين واقعيت را از ملت پوشاندهاند و در رسانهها كه همه بي خير بودهاند خلاف آن بارها گفته شد و حتي سكوت نكردند تا به موقع موضوع را به سمع ملت مظلوم برسانند! داغ اين معنا از همه مصيبتهاي پيش گفته بزرگتر و امكان رفع و رجوع آن بسيار سخت و شايد غير قابل جبران باشد. با همه توضيحاتي كه برخي مسوولان عنوان كردهاند هنوز ابهامات زيادي وجود دارد كه بايد دقيقا براي مردم تشريح شود والا وضع از همين هم كه هست بدتر خواهد شد.
در راس همه ابهامات اين معنا است كه در شرايط جنگي پيش آمده چرا به هواپيماهاي مسافربري اجازه پرواز دادهاند و چگونه يك هواپيماي معمولي با يك موشك اشتباه شده است. اگر ميزان خطاي انساني در كشور ما تا به اين حد بالا باشد چگونه ميتوانيم همچنان به هواپيماهاي ديگر اجازه نشست و برخاست دهيم؟ چه كسي، در چه سطحي اين اشتباه فاحش را مرتكب شده است وبدتر از آن عامل يا عوامل اصلي كتمان اين مصيبت بزرگ چه كساني هستند و كي به مردم معرفي ميشوند ؟ به نظر ميرسد اگر ميزان خسارت معنوي اين موضوع را فهميده باشيم كمترين واكنش مسوولانه استعفاي مرتبطين با ماجرا در هر سطح ممكن است . هركس قصور يا تقصيري داشته است نه تنها بايد استعفا دهد كه علاوه بر پاسخگويي در برابر ملت بايد محاكمه هم بشود، شايد آبي بر آتش حزن واندوه مردم باشد. در اين ماجرا ثابت شد كه بسياري از روندها در كشورما غلط هستند و بايد با قاطعيت و بهطور ريشهاي اصلاح شوند. كساني كه سالهاي متمادي در برابر تغيير و تحول مقاومت كردند امروز بايد نتيجه كار خود را ببينند و گوششان در برابر نصحيتگويان دلسوز باز شود . وقتي راههاي اطلاعرساني محدود ميشوند و روزنامهها و رسانهها براي هر كلمهاي كه مينويسند مواخذه شوند و كوچكترين اشتباهي منجر به توقيف مطبوعات ميشود و خبرنگاران براي كسب خبر و اطلاعرساني با انواع موانع روبهرو هستند بايد هم انتظار چنين فجايعي را داشته باشيم . كاش شدت اين مصيبت ما را به خود آورد و ساختار سياسي ما تن به تغييرات و تحولات مثبت دهد و مردم احساس كنند كه اگر اين همه آماج تيرهاي بلا قرار گرفتهاند حداقل همه به خود آمدهايم و ميخواهيم بديها را برطرف كنيم و كژيها را راست نماييم و بياعتماديها را برطرف و خودمحوريها را ريشهكن كنيم.