سينا قنبرپور
ميگويد: «هر روز پا روي مين ميگذاريم». او هم يكي از همان رزمندههايي است كه طي ۶ ماه گذشته در خط مقدم مبارزه با شيوع ويروس «كرونا» رزميده است. درست مثل رزمندگاني كه خطشكن بودند. خط مقدم مبارزه با شيوع ويروس كرونا همان بخش آي.سي.يو بيمارستانهايي كه بيماران مبتلا به كوويد۱۹ را تحت درمان قرار دادهاند و در كشور ما بيمارستان مسيح دانشوري مهمترين خط مقدم در اين مبارزه بوده است. حالا كه مرداد 99 به پايان رسيده است20376 نفر از هموطنانمان را بر اثر ابتلا به كوويد 19 از دست دادهايم. بيش از هر زمان ديگري متوجه قدرت و نقش كادر درمان و سرمايهگذاريهايي كه در اين سالها در اين عرصه كرديم شدهايم. در اين مدت چه بسيار متخصصاني كه به دليل ابتلا به كرونا از دست دادهايم و حالا بايد سالها زمان و انرژي صرف كنيم تا براي جايگزيني آنها نيرو تربيت كنيم. «زهرا ابطحيان» به واسطه تخصصش يعني «بيماريهاي عفوني» تمام ۶ ماه گذشته را در بيمارستان «مسيح دانشوري» مشغول درمان بيماران كوويد۱۹ در بخش آي.سي.يو و ساير بخشها بوده است. او فلوشيپ «بيماريهاي عفوني در نقص ايمني و پيوند» دارد و ميگويد: «بهترين عبارت اين است كه بگويم كرونا دنيايمان را عوض كرده است.» در آستانه سالروز ميلاد ابوعليسينا كه به «روز پرشك» نامگذاري شده است فرصتي دست داد براي قدرداني از مدافعان سلامت. ابطحيان به عنوان يكي از مدافعان سلامت به نكته ديگري هم در اين مصاحبه اشاره كرده و توضيح ميدهد: به عنوان يك فوق تخصص بيماريهاي عفوني نميتوانم با جرات و جسارت بگويم واكسن توليدشده در حال حاضر ميتواند چنين مصونيتي ايجاد كند.
در اين 6 ماه به عنوان متخصصي كه موضوع ويروس كرونا در حوزه تخصص اوست و هر روز در بيمارستان مسيح دانشوري از نزديك با بيماران مبتلا به كوويد19 سر و كار داشتهايد و براي درمان آنها تلاش كردهايد چه تغييري در زندگيتان رخ داده؟ چه چيزهايي عوض شده است؟
در يك كلام «كرونا» واقعا مرا متحول كرد. درسهايي كه از كرونا و آثار و تبعاتش بر آدمها گرفتهام عملا تغييراتي روز به روز است. چيزهايي كه ميبينم هر روزش براي من درس بزرگي است. هر روز يك چيز جديد برايم به همراه داشته است.
ميتوانيد آن را براي ما ملموس كنيد كه مثلا چه اتفاقي افتاده است. تغييري كه كردهايد چه نمودي داشته است؟ شما يكي از پزشكاني هستيد كه حوزه تخصصيشان سروكله زدن با همين ويروسهاست.
بهترين عبارت اين است كه بگويم دنيايمان را عوض كرده است. چيزهايي را ميبينيم كه قبلا نميديديم. شايد خيلي نتوانم بگويم و نشان دهم. ملموس نيست براي هيچكس. اما من واقعا شگفتيهايي ديدم كه بيشتر از هر زمان ديگري به خدا و قدرت خدا پي بردم. اينكه ما فقط وسيلهايم. نميدانم چطور بگويم كه برايتان ملموس شود. خيلي جاها در روند درمان هيچ كاري از دستت برنميآيد و اين خيلي دردآور است. فقط بايد بايستي و مشاهده كني و ياد بگيري. براي همين ميگويم در اين 6 ماه به جرات ميتوانم بگويم كه هر روزم با ديروزم فرق داشته است. به همين دليل هم اين وضعيت را دوست دارم چون تحولاتي را در خودم ايجاد كرده است.
طبيعتا وقتي اين روزها ما هر روز خبر مرگ هموطنانمان را ميشنيديم آنها جلوي چشم شما جان دادهاند. يه به عبارتي زير دست شما جان باختهاند؟
بله و بدترين قسمت آن اين بود كه هيچ كاري نتوانستيم برايشان بكنيم. بعضي روزها شده بود كه همينطور نشستهايم و فقط نگاهشان كردهايم. روزهايي را به خاطر دارم كه وصيتهايمان را به همديگر كرديم. به همكارانمان ميگفتيم اگر هركدام كرونا گرفتيم و ما را آوردند اينجا اين كار را با ما نكنيد.
كدام كار كه اينقدر برايتان سخت بود تيم درمان براي خودتان انجام دهد؟
همين كارهاي درماني كه براي بهبود بيماران مبتلا به كوويد19 انجام ميداديم. شاهد بوديم كه همكارانمان ميآمدند و به هر طريقي تلاش ميكرديم براي درمانشان به نتيجه نميرسيديم. مواردي هم داشتيم كه خيلي راحت ميآمدند و با يك درمان جواب ميگرفتيم. براي همين است كه ميگويم خيلي چيزها ياد گرفتيم. خيلي چيزهاي فراپزشكي. اينكه قدر لحظههايمان را بدانيم. قدر در لحظه بودن و در لحظه زندگي كردن. اينكه سعي كنيم خوب باشيم و حال خوب داشته باشيم و به هم كمك كنيم و اينكه بايد بسپاريم به خدا.
هر كدام از ما عادتهايي در زندگي داريم. كارهايي كه روزانه انجام ميدهيم و با انجام آنها احساس ميكنيم خودمانيم. چقدر روي اين كارهايتان تاثير گذاشت؟
خيلي زياد. در عين حال كه هميشه تلاش كردهام به ديگران حس خوب منتقل كنم و اتفاقا براي بيمارانم خيلي وقت و انرژي ميگذارم اما باز هم در اين مدت تصميم گرفتم تغييراتي بدهم و وقتي هيچ كار پزشكي از دستم براي ديگران برنميآيد دستكم به آنها حس خوب منتقل كنم. براي همين وقتي خيلي از همكارانم يا همراهان بيماران به اتاق پزشكان ميآمدند و از ترسها و نگرانيهايشان ميگفتند سعي كردم به آنها كمك كنم و داشتن حال خوب را براي آنها فراهم كنم. وقتي ميتوانم حس خوبي به ديگران منتقل كنم و شاهد باشم كه حال آنها هم خوب شده خودم هم حالم بهتر ميشود. پس اين مدت يكي از تغييراتم همين بود كه سعيم را ميكنم كه كنار ديگران باشم. يك جاهايي هم ناتوان بودهام و از اين ناتواني خيلي ناراحت شدهام.
مثل كجا؟
مثل جايي كه مريضهايي داريم كه هيچ كاري نتوانستيم برايشان بكنيم. ناگهان حالشان بد شد و جان باختند.
چه اتفاقي ميافتاد كه ميمردند؟ يعني شما به عنوان پزشك ميفهميديد كه چه فرآيند يا مكانيسمي در آنها منجر به مرگ شده؟
ببينيد، اين ويروس ناشناخته و عجيب و غريب است. با همه معادلاتي كه درباره اين ويروس صورت ميگرفت اما همه معادلهها غلط از آب درميآمد. اين ويروس سيستم ايمني بدن را بيش از حد تحريك ميكند. از يك طرف ميتواند باعث ايجاد لخته در عروق شود. بسته شدن عروق خيلي ريز تا عروق بزرگ و وقتي لخته در خون ايجاد شود خونرساني به آن عضو ديگر انجام نميشود و آن عضو ميميرد. در مواردي ريهها پر از آب ميشد. چندين مكانيسم برايش رخ ميداد و در نهايت مرگ رقم ميخورد.
و در اين مدت قرنطينه بودهايد؟
عملا به محض اينكه شيوع ويروس كرونا محرز شد و بيمارستان ما به عنوان بيمارستان ارجاعي و مركز تعيين شد قرنطينه شديم؛ به اين معنا كه در روزهاي نخست اصلا حتي نتوانستيم بخوابيم. هنوز هم خواب درست و كافي نداريم. آن موقع خيلي وضع عجيب و خاص بود. هيچچيز از بيماري نميدانستيم و عملا چيزهايي كه در فيلمها و اخبار ديده بوديم اطلاعات ما بود و همين وحشت همه ما را مضاعف كرده بود. الان به نسبت 6 ماه قبل بيشتر با آن آشنا شدهايم. حتي اگر به خانه ميرفتيم در آنجا هم گوش به زنگ بوديم. همه بيمارستان ذرهذره پر شد. همه درگير بوديم. كارگروه تشكيل شد و مرتب پروتكلهاي مختلفي را بررسي و پيشنهاد ميكرديم. خيلي وقت است كه جز بيمارستان و بيماران كار ديگري نداشتهايم و حتي خانوادهام را نديدهام. كل زندگيمان شده كرونا.
قبلا به مرگ فكر ميكرديد؟ به عبارتي به عنوان يك پزشك متخصص مرگ را چطور ميديديد؟
من اصلا از مرگ نميترسم.
نپرسيدم كه ميترسيد يا نه. پرسيدم كه به مرگ فكر كرده بوديد؟
مرگ خودم؟
مرگ به مفهومي كه در زندگي وجود دارد و شما كادر درمان خيلي در اين مدت شاهدش بوديد؟
مرگ جزيي از زندگي است ديگر. من هم مثل هركس ديگري طبيعي است كه به آن فكر كرده باشم.
به عنوان يك پزشك با همهچيز سر و كار دارم. هيچوقت هيچ پزشكي با مرگ كنار نميآيد. اما ما شفا دادن را دوست داريم. صحنههاي تلخي را ديدهايم ولي تلاش ما براي نجات از مرگ است.
ولي ميگويند شفا دست خداست.
كرونا بيشتر از قبل به ما نشان داد كه بايد خدا بخواهد تا شفايي رخ بدهد.
و حالا بعد از اين 6 ماه كه با ويروس كرونا و آثار و تبعاتش سر و كار داشتهايد چقدر به مرگ فكر ميكنيد؟
پذيرفتمش. به اين عنوان كه قسمتي از زندگي است. هركسي هم علت مرگي براي خودش دارد. زماني هست كه شما هر كاري بكني نميتواني جلوي مرگ را بگيري.
بهانهاي كه موجب شد تا تجربههاي شما به عنوان يك پزشك خط مقدم مبارزه با كرونا را مرور كنيم تولد ابنسينا است. چقدر به ابن سينا به عنوان يك طبيب فكر كردهايد؟ چقدر در كارتان شبيه او هستيد؟
به او فكر كردهام. اما هيچوقت خودم را با او مقايسه نكردهام. البته علم در فاصله حيات او تاكنون خيلي وسيع شده است. اما ابوعليسينا به نوعي مقدس است.
پيش از شيوع ويروس كرونا روزهايي را به خاطر دارم كه مردم خيلي از جامعه پزشكي دل خوشي نداشتند. حتي من روزنامهنگار هم نگاهم جور ديگري بود. اما شيوع كرونا اين وضعيت را تغيير داد.
بله ميگفتند. جوي هم عليه پزشكان ايجاد شده بود. به نظرم خيلي بيانصافي بود. همين الان هم هست. حتي شنيدم كه بيماري ميگفت شما كه با كرونا خوب بارتان را بستهايد. ميدانيد شايد گروهي از همكاران ما مثل همه مشاغل ديگر بر سر هزينههاي دريافتي ذهنيتي براي مردم ايجاد كرده باشند اما دور و بر خودمان را كه نگاه ميكنم همه از جان مايه ميگذارند. من پزشكي و طبابت، درمان و مفيد بودن را دوست دارم. وقتي مريضم حالش خوب ميشود حالم خوب ميشود. در همين مدت بالاي سر تك تك مريضها حاضر ميشدم. هميشه سعي كردم مقاومتر شوم تا بتوانم بيشتر به مريضهايم كمك كنم.
خب فكر ميكنيد كرونا باعث شده باشد نگاهي كه اشاره كردم به جامعه پزشكي تغيير كند و مردم مدافعان سلامتشان را به خاطر بسپارند.
اميدوارم كه يادشان بماند. شايد خيليها براي آنكه بالاترين رشته را انتخاب كرده باشند قدم در اين راه گذاشته باشند اما از آنجايي كه كارم در دانشگاه بوده و هست و در محيط آموزشي كار ميكنم از پرورش دادن، ترويج دادن در محيط آكادميك، كار درست كردن لذت بردهام و فكر ميكنم اين چيزي است كه مردم بايد از پزشكان در ذهنشان داشته باشند. در عين حال هميشه خودم انگيزه خودم بودم و براي پزشك شدن فشاري پشتم نبوده است. براي گذران زندگي به سراغ پزشكي نيامدم. براي همين واقعا آن دعاي خيري كه مريض و خانوادهاش برايم به جا ميگذارند لذتبخش است.
اين روزها صحبت واكسن بسيار شده است و مسابقه سياسي براي توليد واكسن تا آنجا كه روسيه از ساخت واكسن خبر داد و همين باعث شد مردم فكر كنند خب واكسن ساخته شده و ديگر ميتوانند به پايان اين بيماري اميدوار باشند. شما كه اين ويروس و اين بيماري را از نزديك ميشناسيد درباره ساخت واكسن آن هم به اين سرعت چه فكر ميكنيد؟
ما ويروسهاي مسري بسياري داشتهايم؛ مثل آنفلوآنزا كه نتوانستيم كنترلش كنيم و واكسن آنفلوآنزا در ايدهآلترين حالت 60درصد كارايي داشته است. در مورد ويروس كرونا ببينيم ما چه داريم. ما فكر ميكرديم اين ويروس سرمادوست است چون در فصل سرما آمده بود. در عين حال الان مرتب ميبينيم هر دو ماه يك بار در يك منطقه دوباره پيك بيماري رخ ميدهد. موضوع بعد اينكه ما عفونت مجدد در بيمار مبتلا شاهد هستيم. يعني اينكه ويروس مجدد دارد خودش را تغيير ميدهد كه براي بدن فرد جديد باشد و سيستم ايمني بدن فرد نتواند آن را تشخيص داده و كنترلش كند. اينها همه براي ما هشدار محسوب ميشود. در ساخت واكسن ذرههايي از آنتيژنهاي ويروس استفاده ميكنند چرا كه خود ويروس را نميتوانند استفاده كنند. قاعدتا وقتي فرد بيمار با كل ويروس دچار عفونت شود و بعد از بهبودي دوباره، دچار عفونت شود يعني كل ويروس نتوانسته در بدن او مصونيت ايجاد كند و حالا اگر واكسن كه جزيي از ويروس است را در نظر بگيريم طبيعتا نميتواند چنين مصونيتي ايجاد كند.
اين دقيقا همان چيزي است كه مردم بايد به آن توجه داشته باشند كه به اين زودي نميتوان منتظر ساخت واكسن و مصونيت از بيماري بود.
البته اين اميدواري هست كه اگر واكسني توليد شود و ويروس هم قدري با ما مهربانتر شود دستكم بتواند شدت عفونت را كمتر كند. اما اين ويروس خيلي عجب و غريب است. پس وقتي ما با عفونت مجدد در بيماران مبتلايي كه بهبود يافتهاند مواجهيم خيلي بايد با مراقبت درباره موثربودن واكسن كوويد19 سخن بگوييم. من به عنوان يك فوق تخصص بيماريهاي عفوني نميتوانم با جرات و جسارت بگويم واكسن توليدشده در حال حاضر ميتواند چنين مصونيتي ايجاد كند. ميدانم كه مردم دوست دارند خبري اميدواركننده به آنها بدهيم اما واقعبين بودن خيلي بهتر از خوشبين بودن است. ما هم دوست داريم اين اتفاق بيفتد. يكسري مطالعات ميگويد آنتيباديهايي كه بدن براي كنترل اين ويروس در بدن توليد كرده به خود بدن آسيب زده است. بنابراين ممكن است اين واكسنها كه سيستم ايمني را تحريك ميكنند به خود بدن آسيب بزنند. بنابراين بايد مطالعات دقيقي از آثار واكسن توليد شده بر بيماران به دست آيد تا به نتيجه قطعي برسيم. در اين شرايط عاقلانهترين كار پيشگيري است. همان مراقبتهاي بهداشتي، به حداقل رساندن تماس و در يك كلام ما بايد سبك زندگيمان را تغيير دهيم.
اگر بخواهيم سختترين روزي كه در 6 ماه گذشته گذرانديد را برايمان ترسيم كنيد به چه روزي اشاره ميكنيد؟
فكر كنم حدود 20 روزي بود كه شيوع رسمي كرونا شروع شده بود. وقتي مريضهاي آي.سي.يو را ميديدم متوجه شدم كه مريضهايم حالشان بدتر شده است. عملا هيچ روش درماني بر آنها اثر نميكرد. از اينكه نميتوانستم برايشان كاري كنم و حال آنها بدتر شده بود تحتتاثير قرار گرفتم. همين كه از ابتداي بخش شروع كردم به ويزيت بيماران گريه كردم. باورتان نميشود 4 ساعتي از بالا تا پايين بيمارستان مسيح دانشوري را گريه كردم. هيچكاري نميتوانستم بكنم. خب اين يك درس بزرگي براي من داشت. مثلا زن و شوهري در بيمارستان بستري بودند كه زن بهبود يافته بود و به بخش منتقل شده بود اما شوهر در آي.سي.يو جان باخته بود. زن مرتب حال همسرش را از من ميپرسيد و من نميخواستم به او بگويم چه شده است و روحيهاش تخريب شود. اينجا بود بيشتر و بيشتر به اين پي بردم كه خيلي چيزها را بايد به خدا بسپارم. بعد از آن بود كه سعي كردم مقاومتر شوم و به بيماران و همكارانم انرژي بدهم و حالشان را خوب كنم.
وقتي ما با عفونت مجدد در بيماران مبتلايي كه بهبود يافتهاند مواجهيم خيلي بايد با مراقبت درباره موثربودن واكسن كوويد19 سخن بگوييم. من به عنوان يك فوق تخصص بيماريهاي عفوني نميتوانم با جرات و جسارت بگويم واكسن توليدشده در حال حاضر ميتواند چنين مصونيتي ايجاد كند.