از مهرماه سال گذشته و در پي بروز اعتراضات و اتفاقات ناگوار و تغيير فضاي اجتماعي و سياسي كشور بازيگران هم فارغ از اين ماجراها نبودند، آنها براي همراهي با مردم و هم از روي دغدغه و تمايلات و خواستههاي شخصيشان در صفحات شخصيشان اعتراض مدني خود را اعلام كردند. اواسط ارديبهشت امسال بود كه پژمان بازغي به عنوان رييس انجمن بازيگران سينماي ايران انتخاب شد. بازغي در عجيبترين و سختترين شرايط اجتماعي، سياسي و اقتصادي مسووليت مهمترين صنف سينماي ايران را بر عهده گرفت. در شرايطي كه به قول بازغي نزديك به 85 درصد بازيگران انجمن بيكار هستند و تنها 15 درصد از آنها كار ميكنند.او ولي براي برطرف كردن مشكلات عديده بازيگران برنامههاي زيادي دارد. فريدون جيراني در گفتوگو با او درباره حواشي اخير بازيگران مصاحبه كرد، همچنين از او درباره مشكلات معيشتي آنها پرسيد. در اين گفتوگو صحبتهايي درباره مرحوم كيومرث پوراحمد هم شد كه اين مصاحبه پيش روي شماست.
پژمان بازغي به برنامه سينما 25 و اعتمادآنلاين خيلي خوش آمدي، صحبتي با بينندهها داري؟
درود بر شما و به همه كساني كه قرار است اين برنامه را ببينند. اميدوارم صحبتهاي خوب و مفيد باشد. هميشه برايم جذاب بوده كه روبهروي شما بنشينم و با افتخار از مصاحبه با شما لذت ببرم.
بازيگر خوب اين سينما هستي. الان هم كه مسووليت انجمن بازيگران را قبول كردي كه داستان پيچيدهتر شده است. از انجمن بازيگران شروع كنم، در چند روز اخير ظاهرا سوءتفاهمي شد كه تو با بيانيه خانه سينما مخالفي. فكر نميكنم با بيانيه خانه سينما مخالف باشي؟
خير، متاسفانه شيطنت مطبوعاتي شد. من در آن جلسه عرض كردم دوستان بازيگر انجمن خانه سينما در حوزه بازيگري در مورد واگذاري شبكه نمايش خانگي به صداوسيما گفتند كه «پايان مرگ و تفريحات ما» كه به نظر من اين داوري زود بود.
خانه سينما يك بيانيه صادر ميكند، چون يك خانه است از اصناف تشكيل شده و طبيعي است كه خانه سينما به نفع اعضاي خودش بيانيه صادر كند كه اگر اين اتفاق بيفتد، مساله امنيت شغلي و شرايط ساخت تغيير خواهد كرد، اما اول اينكه من نبايد در آن جلسه حضور پيدا ميكردم. اينكه مرا دعوت كردند با خودم گفتم حداقل دفاعي از صنف خودمان كنم. ما انجمن صنفي بازيگران سينما هستيم. اين موضوع مربوط به پلتفرم و تلويزيون بود و از آنجايي كه بسياري اعضاي ما مشتركا هم در تلويزيون و هم در پلتفرم كار ميكنند من لازم دانستم اين را يادآوري كنم كه اصل يك اساسنامه انجمن صنفي بازيگران سينما، حفظ امنيت شغلي است. اتفاقاتي كه از سال گذشته افتاده تلويزيون با يكسري از اعضاي ما زوايايي پيدا كرده كه اين نگرانكننده بود كه اگر پلتفرمي بخواهد مجموعهاي بسازد آيا از دوستاني كه خوشايندشان نيست در آينده استفاده خواهد كرد يا خير؟ كه در واقع جوابمان را گرفتيم. آنها در پاسخ گفتند كه اصلا چنين چيزي نيست و تلويزيون حتما از كساني كه عضو انجمن بازيگران هستند، استفاده خواهد كرد و به من اطمينان دادند آن مسائل حل شده است.
آن مسائل يعني مشكلاتي كه بازيگران داشتند؟
بله.
يعني الان هيچ كس در تلويزيون محدوديت ندارد؟
چند نفر محدوديت دارند، چون پرونده قضايي دارند و پرونده صيانتي ندارند.
مسائل پرونده قضايي جدا از پرونده صيانتي است. پرونده صيانتي مربوط به ارشاد و تلويزيون ميشود، اما پرونده قضايي مربوط به قوه قضايي ميشود كه درصدد هستيم كارگروه كميته حقوقي انجمن بازيگران را تشكيل دهيم كه تعاملاتي داشته باشيم و اتفاقات را تلطيفتر كنيم.
پس در آن جلسه مقصودت بيانيه خانه سينما نبود، مقصودت بازيگراني بودند كه بدون اطلاع نظر داده بودند.
بله.
چون بعضي از خبرگزاريها تيتر زده بودند كه تو عليه بيانيه خانه سينما نظر داده بودي. فكر نميكنم تو مخالف آن بيانيه بوده باشي؟ چون كليت بيانيه خوب بود.
بيانيه درستي بود، اما يكسري دوستان ما بدون اينكه مصوبه را خوانده باشند يا مطلع باشند هول و ولا را بين علاقهمندان سينما به وجود آوردند كه ما ديگر نميتوانيم پلتفرم كار كنيم و پلتفرمها كارشان ساخته شده و زير نظر تلويزيون قرار گرفتهاند. خب تلويزيون رسانه فراگيرتري است، اما براي تماشاي پلتفرمها بايد اشتراك خريد تا محصولات را تماشا ميكنيد. كاملا همه چيز مشخص است كه شما در چه ساعتي چه برنامه زندهاي، چه فيلمي و چه برنامهاي ديديد.
اما تلويزيون امواج است و با يك آنتن به راحتي ميتوانيد اين امواج را در منزل داشته باشيد. بحث ما اين نبود كه بيانيه خانه سينما اشتباه است. من هيچ وقت راجع به بيانيه خانه سينما صحبت نكردم دوستان و همكاران كمي عجولانه تصميم گرفتند كاش اجازه ميدادند اين مصوبه علني ميشد بعد تصميم ميگرفتيم.
طبيعتا ما هم براي ارشاد بيانيه خواهيم داشت، اما كليت مربوط به انجمن بازيگران سينما نميشد.
الان مساله ما با انجمن بازيگران اينجاست كه يكسري خانمهايي هستند كه وزارت ارشاد بخشنامه به بعضي تهيهكنندهها داد كه از اين بازيگران استفاده نكنند كه اگر استفاده كنند به آنها پروانه ساخت داده نميشود شما تلاشي دراين رابطه داريد؟ چون ارشاد حقي ندارد كه نگذارد بازيگر بازي كند وقتي بازيگر قانون سينما را رعايت كند و در فيلم حضور داشته باشد من فكر نميكنم وزارت ارشاد حقي داشته باشد و جلوي فيلم را بگيرد؟
ما جلساتي داشتيم به اتفاق يكسري از اعضاي هياتمديره خدمت مسوولان وزارت ارشاد رسيديم و همين گلايه را كرديم و گفتيم اين نميشود كه وزارتي كه ما زيرمجموعه آن هستيم چنين چيزي را بگويد.
مگر اينكه پرونده قضايي با پرونده صيانتي فرق ميكند. اسامي كه وزارت ارشاد منتشر كرده پرونده قضايي دارند يعني خارج از دست ارشاد است.
اسامي را منتشر نكرده و به طور كلي گفته است.
اسامي كاملا مشخص است كه چه كساني هستند و آنها هم كساني هستند كه مدعيالعموم و دادستان براي آنها پرونده قضايي تشكيل داده است.
پرونده از دست وزارت ارشاد خارج ميشود.
صد درصد و زيرنظر قوه قضاييه قرار ميگيرد. ما الان زيرنظر قوه مجريه هستيم كه شامل هيات دولت ميشود و وزير ارشاد هم يكي از اعضاي هيات دولت است. وقتي پرونده از قوه مجريه به قوه قضاييه داده ميشود در واقع يكي ديگر از قواي سهگانه روي آن تاثير ميگذارد.
در مورد اين پروندههاي قضايي شما مذاكره ميكنيد؟
صد درصد كه اين اتفاق افتاده است. ما گفتيم كه باتوجه به عفو رهبري بسياري از اين پروندهها بايد مختومه اعلام شود. الان مساله ما بزرگتر است، مساله ما فيلمهايي است كه به جشنوارههاي خارجي ميروند.
چرا؟
در هيچ جاي قراردادهايي كه امضا ميكنيم هم به عنوان بازيگر يا كارگردان ذكر نشده منوط به ضميمه پروانه ساخت باشد. اشكالش از جايي پيش ميآيد كه ما سامانه ثبت قرارداد نداريم.
يك زماني ما ماليات پرداخت نميكرديم، اما الان بايد خيلي سفت و سخت ماليات پرداخت كنيم، پس نكته پنهاني وجود ندارد، چون اگر چيزي را پنهان كنيد به عنوان كتمان مالياتي بايد غرامت پرداخت كنيد.
الان وقتي شما ميخواهيد حق عضويت صندوق هنرمندان را پرداخت كنيد به محض اينكه يك آيتم را پر نكرده باشيد هشدار قرمز ميدهد، چنين سامانهاي اگر در ارشاد طراحي شود كه هر يك از عوامل قرارداد تيپي را ميخواهند امضا كنند و اين در سامانه ارشاد مثل سامانه ثبت فيلمنامه اگر قرارداد تيپ وجود داشته باشد و به عوامل گفته شود كه اين فيلم فاقد پروانه ساخت است، تكليف روشن ميشود كه اين مشكلات به وجود نيايد. البته چندين و چند سال است كه خانه سينما درصدد اين است كه با انجمن تهيهكنندگان قرارداد تيپ امضا كند كه هم زمان كاري و هم تعطيليها مشخص باشد، كف و سقف قراردادها مشخص باشد. يك قرارداد تيپي كه دو طرف از آن سود ببرند و مشكلات مربوط به پروانه ساخت را نداريم.
يعني الان ارشاد به شما اخطار داده كه در فيلمهايي كه پروانه ساخت ندارد، بازي نكنيد.
بله و ميگويند مسووليت پاي خودتان است. ما از تهيهكننده ميپرسيم پروانه ساخت داريد؟ ميگويد پروانه ويديويي گرفتيم و بعد براي سينمايي اقدام ميكنيم در حالي كه پروسه پروانه ساخت اصلا ربطي به عوامل ندارد. از من و شما دعوت ميشود براي كار در فيلم تبعات به تهيهكننده برميگردد.
تهديد كردند؟
تهديد نكردند، اما به صورت غيررسمي گفتند فيلمهايي كه پروانه ساخت ندارد، اما بازي كنيد مسووليت پاي خودتان است. ولي آييننامه يا مصوبه نيست.
به انجمن گفتند كه به اعضا بگويد؟
ما درخواست كرديم كه شرايط به چه شكلي است؟ چون دوستان گلايه ميكنند كه از فرودگاه ميآمديم پاس ما را نهاد رياستجمهوري گرفت يا مشكل ممنوعالخروجي داريم، راهكار اين مشكل چيست. به هر حال ما نهاد قضايي يا حزب سياسي نيستيم، ما انجمن بازيگران هستيم و مجبوريم كار صنفي كنيم، الان هم تمام تلاشمان را ميكنيم تا طبق اساسنامهاي كه وزارت كار و ارشاد تاييد كردهاند و در مجمع عمومي انجمن صنفي بازيگران سينما به تصويب رسيده، حداقل در آن چارچوب يك نظامي را رعايت كنيم.
الان انجمن بازيگران شرايط خاصي دارد، چون فضاي جامعه سياسي است و بازيگران خواستهها و تمايلات و نگراني دارند، در شرايطي كه شما تحويل گرفتيد، انجمن بازيگران در شرايط فعلي سينما چه ميخواهد بكند؟
انجمن را در ملتهبترين شرايط سياسي و اقتصادي تحويل گرفتيم.
اقتصادي يعني چه؟
در حال حاضر جامعه دچار يك تورم 62 درصدي است و اين طبيعتا سبد خانوار سينما را كمتر ميكند، چون سرمايهگذارهايي كه در سينما سرمايهگذاري ميكردند در حال حاضر ترجيح ميدهند در جاهاي اقتصادي ديگر كه سوددهي بيشتر و زمان كمتري ميبرد، سرمايهگذاري كنند. چندين و چند مرحله بد را گذرانديم. اول كرونا يعني تعطيلي سينماها باعث شد اكرانها محدود شود و ترس مردم از سينما باعث شد فروش فيلمها افت كند.البته بستري فراهم شد به نام اكران آنلاين كه در زمان كرونا موافق بودم.
بسياري از فيلمهايي كه فرصت ديده شدن در سالنهاي سينما را نداشتند به صورت آنلاين توسط خانوادهها تماشا شد، اما آن هم باعث ضرر فيزيكي شد، چون سينما به لحاظ سختافزاري كه سالن نمايش جزو آن است از مخاطب خالي ماند و بسياري از سالنها تعطيل و بسته شد، نمونهاش مثل سينما عصرجديد كه ميخواهند تغيير كاربري دهند كه سينماي خاطرهانگيز همه ما بود.
من از جلوي اين سينما رد شدم و تعطيلي سينما عصرجديد خيلي تلخ بود.
به اندازه آتش گرفتن سينما آزادي تلخ بود ولي حداقل سينما آزادي ساخته و مدرن شد.
ولي اين سينما ديگر ساخته نميشود و گويا ميخواهد به پاركينگ تبديل شود.
كلا تغيير كاربري داد و ديگر سالني به اسم عصرجديد وجود نخواهد داشت. اينها تبعات دوران كروناست و در ادامه تغيير وضعيت سياسي و تغيير رييسجمهور و سياستمداران به اضافه امروز و شرايط اقتصادي نامناسب كلا سطح سينما را پايين آورد. هر چند پلتفرمها كمك حال بود ولي باز اضطراب و نگراني براي بچهها وجود دارد كه اگر پلتفرمها هم داراي موضعگيري مشخصي مثل تلويزيون باشند باز هم افت نيرو خواهيم داشت.
يعني الان انجمن بازيگران هم با بحران معيشت روبهرو است و هم با بحران سياسي.
بله در واقع بحران سياسي نبايد به ما ارتباط داشته باشد. هنرمند معمولا هر كار سياسي را با آثاري كه در آن حضور دارد، ميزند. اگر اين نكات به مسائل شخصي و سليقهاي تبديل شود، باعث ميشود همينجور تعداد بيكاران در انجمن افزايش پيدا كند با توجه به اينكه ما هيچ وقت مورد حمايت دولت و سازمانهاي دولتي نبوديم، اسپانسري وجود ندارد. اما در جواب شما كه گفتيد در شرايط پيچيده و بحراني فعلي چه لابيهايي ما بايد بكنيم. ما بايد در راستاي اهداف خانه سينما پيش برويم يعني خداي ناكرده ما حرفي نزنيم تا خانه سينما به خطر بيفتد.
شما جزو وزارت كار هستيد؟
خدا را شكر ما جزو صنف كارگران فصلي وزارت كار هستيم. اساماس كه ميآيد پول را واريز كنيد در تايتل نوشته شده «حساب كارگران فصلي وزارت كار» كه خيلي تاسفآور است، اما ماليات در بيشترين شرايط بايد پرداخت كنيم. اما بيمه و از كارافتادگي نداريم به عنوان كارگران فصلي بيمه پايه تامين اجتماعي است.
اما آقاي جيراني در حوادث و اتفاقات سياسي اخير ما كار خاصي نميتوانيم بكنيم، چون اساسنامه اين اجازه را به ما نميدهد كه بيانيه سياسي صادر كنيم. يعني اگر بخواهيم بيانيه سياسي صادر كنيم اداره كار ميتواند بگويد انجمن بازيگران خانه سينما را نميخواهم، چون خارج از ضوابط اساسنامه كار ميكند، چون در اساسنامهاي كه مشترك با خانه سينما، وزارت ارشاد و وزارت كار در مجمع عمومي به تصويب رسيده است، اين اجازه را به ما نميدهد.
اما كارگروه حقوقي داريم براي بچهها راه مياندازيم كه براي اتفاقاتي كه ميافتد ارتباط با قضات و قوه قضاييه داشته باشند. اينكه بچههاي ما به دادسرا بروند ياحكم برايشان صادر شود، اتفاق خوبي نيست.
خانم بايگان بايد به دادگاه ميرفتند.
بله، تلاش ميكنيم تلطيف كنيم، چون بعضي كلمات در سيستم حقوقي باري دارد كه بار حقوقي آن ممكن است عواقبش بيشتر از آن چيزي باشد كه ما فكر ميكنيم. داريم تلاش ميكنيم آن كلمات را در اتهامات حذف كنيم كه تبديل به جريمه و مختصر اتفاقي باشد كه براي آنها ميافتد.
حبس و زنداني را حذف كنيد.
داريم تلاش ميكنيم كه اين اتفاق نيفتد. مثلا ميگويند جريحهدار كردن عفت عمومي كه اين خودش در قانون يك تعريف و حكم مشخص دارد، در حالي كه عملكرد بازيگران ميتواند اعتراض مدني تعريف شود.
اين كارگروه تشكيل شده است؟
بله به شكل غيررسمي.
ميخواهيد درِ آينده رسمي كنيد؟
بله، دوستاني كه قرار است در دادگاه همكاران ما شركت كرده و به آنها كمك ميكنند.
از بازيگران هستند؟
از بازيگران هستند و مشاور حقوقي هم خواهيم داشت، براي آن دسته از دوستاني كه نه توان گرفتن وكيل را دارند و نه ميتوانند وثيقه جور كنند.تلاشهايي است كه حداقل با كارت معتبر انجمن بازيگران خانه سينما مشكلات حل شود، وثيقه داشته باشد، چون ما فرار كه نميكنيم، در دسترسترين آدمهاي جهان هستيم. وقتي ميگويند اين رقم را بريزيد اين حالت مجرمانه به خودش ميگيرد تلاش ميكنيم دوستانه باشد.
براي بحران معيشت چه كرديد؟
چندين و چند پيشنهاد به وزارت ارشاد داديم، منتظريم به نتيجه برسد تا جلسه مطبوعاتي بگذاريم چون به شكل منظم جلسات هياتمديره را برگزار ميكنيم. خيلي كارها هست كه به صورت زيربنايي ميشود، انجام شود.
با احترام و تشكر به هياتمديره قبلي كه در دوران كرونا تلاش زيادي كردند و در مضيقه بودند.
اما صريح بگويم آقاي جيراني براي بخش معيشت بازيگران هيچ اتفاقي نيفتاده است. تمام ارگانها و سازمانها بايد دو درصد مسووليت اجتماعي هزينه كنند يا در ورزش يا در فرهنگ و هنر.
موضوع معيشت خيلي تلخ است هم در كانون كارگردانان و هم در انجمن بازيگران.
كلا در سينما تلخ است. برخلاف چند درصد اندكي كه از سينما درآمد مناسب دارند و به هر حال بيشتر مورد توجه مردم و صاحبان صنايع هستند مابقي بچهها در شرايط دشواري زندگي ميكنند. من هميشه يك سوال ميپرسم دو وزارتخانه كه ستارهساز هستند اول ورزش و دومي وزارت ارشاد است. ستارههاي ورزشي و ستارههاي فرهنگي اما تفاوت اين دو از زمين تا آسمان است.يك تيم ملي در هر رشتهاي وقتي افتخاري كسب ميكند قطعا از سوي وزارتخانهاش تقدير و تشكر و جوايز داده ميشود، اما ما تنها كشور آسيايي در خاورميانه هستيم كه زير پنج سال دو اسكار گرفتيم نه از عواملش تقدير شد و نه مراسمي برايشان برگزار شد.
خبر اين موفقيت را در تريبونهاي رسمي اعلام نكردند.
در حالي كه ارزش و تاثيرگذاري هر دو در قشر جوان جامعه يكسان است، همانقدر كه سينما روي فرهنگ جامعه تاثيرمي گذارد به همان اندازه ورزش هم ميتواند فرهنگسازي كند ارقامي كه در ورزش جابهجامي شود حالا فوتبال گل درشتتر است در ردههاي ديگر ورزشي هم ارقامي كه رد و بدل ميشود قابل قياس با ارقام سينما نيست. در حالي كه هر دو وزارتخانه ستارهساز هستند و ما بايد ببينيم كه چرا بودجه ما كمتر است و وزارت ارشاد نميتواند از ستارههايش محافظت كند و چراهاي ديگر...
راهكار پيدا كرديد؟
فعلا مذاكره را هم شروع نكرديم بايد جلسهاي بگذاريم با وزير ارشاد و معاونين سازمان سينمايي و روساي سازمان سينمايي. به همان اندازه كه بازيگران ستارهساز وزارت ارشاد هستند به همان اندازه در ورزش ستارهساز است. چرا اين تفاوتها وجود دارد كه يكي حواله ماشين فلان را ميتواند از وزارتخانهاش بگيرد چه قدرتي در آن وجود دارد كه در ارشاد اين قدرت شكل نگرفته يا به آن فكر نشده است.
فكري براي تغيير انجمن داريد؟ انجمن چند عضو در حال حاضر دارد؟
542 نفر.
از اين 542 نفر فكر ميكنيد چند نفر سر كار هستند؟
به نظرم زير 15 درصد.
اي واي.
و بسياري از اعضاي ما هستند كه سنشان بيشتر است يا كار كمتري ميكنند. گلهاي كه داشتيم پيش مسوولان ارشاد مطرح كرديم، به آنها گفتيم آقا صندوق هنر ميگويد اگر سه سال كار نكنيد عضويت شما را لغو ميكنم. يك بازيگر كه سنش بالا رفته و درگير بيماريهاي مختلف است و سالها نتوانسته كار كند امروز روز نيازمند بيمه درماني شماست وگرنه در جواني كه خودش از پس خودش برميآمده، صحبتهايي كنيم تا ما بتوانيم براي اين محدوديت سني بگذاريم يا بايد قانون وجود داشته باشد يا وجود نداشته باشد... اين اما و اگرها را متوجه نميشوم. اينكه ميگويند بازيگر سه سال بايد كار كند. بازيگري را ميشناسيم كه تصادف كرده و پلاتين توي پاهايش است، روزي بوده كه او براي سينما بازي كرده اما الان نميتواند، چون نميتواند سه سال بازي كند نبايد حق عضويت دريافت كند؟ اين نكات را ميبينيم و هيچ كاري هم نميتوانيم برايش كنيم.انگار ذرهذره جلوي چشم ما آب ميشوند.
اگر دو درصد مسوولیت اجتماعي براي بعضي ارگانها تكليف شود، اين مشكلات حل ميشود.
در آييننامهها تغييري ميخواهيد بدهيد؟
در حال حاضر كارگروه كودك و نوجوان را راهاندازي ميكنيم. از كودكان كه حضور مستمر در كارها دارند حمايت كنيم، اما در عضويت ما با شرايط 18 سال قيد شده است اين نقض غرض را بايد حل كنيم.
ما در فيلمها از كودكان استفاده ميكنيم اما از حق و حقوق انجمن نميتوانند برخوردار شوند، چون 18 سال نشده است ميخواهيم به آييننامه تبديل كنيم نبايد اين تفكر به وجود بيايد كه تهيهكننده براي بچهها كم ميگذارد بعضي وقتها بچهها منبع درآمد پدر و مادر ميشود و از اين كار به كار بعدي ميروند و بعضي اوقات از بچهها بيش از اندازه كار گرفته ميشود و به شكل كالا به آنها ديده ميشود در حالي كه طبق قانون وزارت بهداشت و بهزيستي بايد اين بچهها كودك كار محسوب شوند و زير نظر مشاورين قرار بگيرند. ما كارگروه كودكان و نوجوان راهاندازي ميكنيم كه با بهزيستي به نتيجه برسيم از حقوق بچهها دفاع كنيم. اميدواريم با يونيسف هم به نتيجه برسيم تا بتوانيم در جهان ثبت شود.
غير از كارگروه كار ديگري هم قرار است بكنيد؟
جشن هنرپيشه را ميخواهيم برگزار كنيم كه فقط مختص اعضاي انجمن صنفي بازيگران سينماست كه با كارت انجمن در اين جشن حضور خواهند داشت.
بهترين بازيگر سال را انتخاب ميكنيد؟
هم بهترين بازيگر سال، قصد داريم تقدير و تشكر از پيشكسوتان بازيگري و كساني كه دستاوردهايي در حوزه بينالملل يا عرصههاي داخلي داشتند، همينطور بازيگران از دست رفته. بهطور كلي جشن كاملا تخصصي است براي بازيگران سينما.
آماري از پيشكسوتان داريد؟
كارگروه فرهنگي و هنري داريم كه مسووليتش با خانم كوثري و لاله اسكندري است و ستاره در كارگروه حقوقي است. آقاي جيراني بزرگترين مشكل ما اين است كه دست خالي نميتوانيم كاري كنيم و خودمان خجالت ميكشيم.
موسسه پيشكسوتان از شما جداست؟ كه آقاي ارجمند دربارهاش صحبت ميكند؟
بله جداست. چندين موسسات مختلف بازيگري وجود دارد به دليل شاكله ساخت انجمن بازيگران از مقبوليت بيشتري برخوردار است، چون هم زيرنظر وزارت كار و هم زيرنظر وزارت ارشاد است.
اصلا بگو عضويت در انجمن بازيگران چگونه است؟
طبق اساسنامه هر بازيگري كه بخواهد عضو انجمن بازيگران خانه سينما بشود بايد شش نقش اول سينمايي اكران شده داشته باشد.
يعني اگر نقش دوم نداشته باشد، عضو نميشود؟
در كنار انجمن صنفي بازيگران، انجمن بدلكاران و بازيگران هم هستند. يكسري بازيگران پسزمينه هستند كه سالهاست كار ميكنند، اما بازيگر اصلي نبودند ولي مردم ميشناسند. الان بحث ما در انجمن درباره عضوگيري از بازيگران پسزمينه است كه هشتاد بازي سينمايي دارند، اما هيچ وقت نقش اول نبودند. در اساسنامه آييننامه اجرايي مديران حداكثر دو سال طراحي شده است ما مديران ميتوانيم در دوره جديد تصميم بگيريم، اما نميتوانيم اين تصميمگيري را به اساسنامه اضافه كنيم، چون اين تصميمگيري بايد در مجمع تصويب شود. كمي پيچيده است.
به تازگي فريماه فرجامي را از دست داديم، ميخواهم بدانم قبل از فوت انجمن در جريان بيماري او بود؟
كارگروه فرهنگي و رفاهي داريم، اطلاعاتي كه از طرف خانوادهها به ما ميرسد بسياري از آنها دوست ندارند اوضاعشان مطبوعاتي شود بعضي هم دوست دارند از آنها احوالپرسي شود. ليست داريم از اعضا كه دچار بيماري هستند و داروها و خدماتشان گران است. ما تلاش ميكنيم با دو، سه موسسه خصوصي اين اتفاق بيفتد، اما اين نكته را بگويم كه عموما اين خدمات به شكل مقطعي است كه خيلي سفت و محكم نيست. اينكه با وزارت ارشاد چند بيمارستان به هنرمندان اختصاص داده شود نه اينگونه نيست.
خودت فريماه فرجامي را ديدي؟
خانواده فرجامي تمايل نداشتند كه ما با او ديدار داشته باشيم. آقاي دهكردي و خانم كوثري تماس گرفتند كه براي عيادت برويم اما استقبال نشد. جوياي حال و احوال بوديم. خيلي متاثركننده بود.
مراقب اعضا هستيد؟
ليستي داريم كه هر هفته از دوستان انجمن احوالپرسي كنيم.
مرزبندي قبل و بعد از انقلاب هم داريد؟
خير.
يعني هنرمندان قبل از انقلاب را هم شامل ميشود؟
سازوكاري را براي همه هنرمندان كه پيشكسوت هستند، طراحي ميكنيم.همانطور كه گفتم ما يك مشكل قضايي داريم و يك مشكل صيانتي. اين دو مقوله متفاوت از هم است. از نظر ما همه كساني كه در حوزه صدا و تصوير كار كردهاند مخصوصا سينما جزو اعضاي ما محسوب ميشوند. ما قصد داريم از چند نفر كه در ايران ماندند، اما نتوانستند در سينما كار كنند به دلايل مسائل قضايي از آنها به عنوان اعضاي افتخاري بهره ببريم.
اخيرا با مرتضي عقيلي صحبت ميكردم.
نميخواستم اسم ببرم. اما ميخواهيم از هنرمندان قبل از انقلاب استفاده كنيم. خانم پوري بنايي همايون و آقاي عقيلي كساني هستند كه در كشور ماندند و مهاجرت نكردند، اجازه كار نداشتند.
براي مرتضي عقيلي اجازه كار داده شده، نميدانم چقدر صحت دارد.
اميدواريم براي همه اتفاق خوب بيفتد، چون سرمايه سينما هستند و روزي نشود كه مثل آقاي بهمن مفيد را از دست بدهيم و بگوييم از تجربياتشان استفاده نكرديم. كساني كه پاي وطنشان ماندند.
مهمترين اين است كه فردين و ملكمطيعي را از دست بدهيم، يادم است يكسال قبل از مرگ، فردين را در خانه مرحوم دري ديدم كه تكيده شده دلش براي صداي دوربين تنگ شده بود. 78 او را ديدم كه فروردين 79 فوت كرد. ناصر ملكمطيعي با خودش حل كرده بود كه ديگر بازي نميكند، اما فردين با خودش مسائل را حل نكرده بود و براي بازيگري خيلي دلش تنگ ميشد.
دلشان براي بازيگري تنگ ميشد. ولي براي ناصر خان وسوسه وجود داشت حضورشان در اكران خصوصي به نظرم يك آدمي اگر از سينما بريده باشد نه اكران خصوصي ميرود و نه تئاتر تماشا ميكند ولي اين وسوسهها براي آن عزيزان هميشه بوده است. اميدواريم به ما افتخار دهند هم از آنها در مراسمي تشكر كنيم و هم كارت انجمن را به آنها تقديم كنيم.
از سال 77 تو در سينما و تلويزيون و اين اواخر نمايش خانگي هستي و با كارگردانان بزرگي همچون كيميايي و درويش و حاتميكيا كار كردي، اما تو از بازيگراني هستي كه با جوانها و فيلمسازان اول زياد كار كردي چرا؟ انگار خودت هم علاقه داري؟
اينكه مرز بگذاريم چه كسي بهترين بازيگر يا فيلمساز است به سليقه و نگاه شخصي برميگردد. اينكه يك كارگردان فيلم اول، فيلمساز خوب خواهد شد يا نه به علاقهاش به سينما برميگردد. با همه كساني كه كار كردم شوق سينما را در چشمها و نوشتههايشان ديدم. به قولي روي كاغذ فيلم، فيلم بود و با جزييات و با عشق نوشته شده بود.
پژمان كدام نقشهايت را دوست داري؟
با احترام به همه نقشها ، بعد از دوئل كه هم سينماي دفاع مقدس است و هم يكي از بهترين فيلمهاي آقاي درويش است، ريسمان باز، مرگ كسب و كار من است، ندارها، ناهيد، اسرافيل، دو ساعت بعد مهرآباد، خندههاي آتوسا، خورشيد آن ماه، را دوست دارم، چون تجربههاي متفاوتي بودند.
پژمان تو آخرين بازيگري هستي كه با كيومرث پوراحمد كار كردي چه تحليلي از او داري؟
تا به امروز نميخواستم به اين باور برسم كه او نيست. خيلي دوستش داشتم و دارم. آدم ويژهاي بود. پوراحمد پر از اميد بود و بعضي چيزها درباره او را باور نميكنم. زمان فيلمبرداري وقفهاي حين ساخت فيلم او افتاده بود. به واسطه التهابات اصلا تمايل نداشت ادامه كار را ضبط كند ما با او صحبت كرديم تا او راضي شود.
دوستان بازيگر انجمن خانه سينما در حوزه بازيگري در مورد واگذاري شبكه نمايش خانگي به صداوسيما گفتند كه «پايان مرگ و تفريحات ما» كه به نظر من اين داوري زود بود.
ما هم براي ارشاد بيانيه خواهيم داشت، اما كليت مربوط به انجمن بازيگران سينما نميشد.
باتوجه به عفو رهبري بسياري از اين پروندهها بايد مختومه اعلام شود.
انجمن را در ملتهبترين شرايط سياسي و اقتصادي تحويل گرفتيم.
خانواده فرجامي تمايل نداشتند كه ما با او ديدار داشته باشيم.
از هنرمندان قبل از انقلاب كه پاي كشورشان ماندند، ميخواهيم استفاده كنيم.
در هيچ جاي قراردادهايي كه امضا ميكنيم ذكر نشده منوط به ضميمه پروانه ساخت باشد. اشكالش از جايي پيش ميآيد كه ما سامانه ثبت قرارداد نداريم.
خدا را شكر ما جزو صنف كارگران فصلي وزارت كار هستيم. اساماس كه ميآيد در تايتل نوشته شده «حساب كارگران فصلي وزارت كار» كه خيلي تاسفآور است.