• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5530 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۱ تير

بررسي پرونده نامگذاري و ميل به تغيير آن در بين ايرانيان به بهانه ممنوعيت تازه براي برخي اسامي

نامت را به من‌نگو

اردشیر گراوند، جامعه‌شناس: نامگذاري دستوري دخالت در خصوصي‌ترين ساحت خانواده است

محمد   معصوميان

‌از روزي كه يادم هست نامش را دوست نداشت. در مدرسه آن‌طور كه دوست داشت اسمش را صدا نمي‌كردند. دوستانش هم براي شوخي همان‌طور كه به نظر او ناراحت‌كننده بود صدايش مي‌كردند؛ همان‌طور كه معلم‌هاي بي‌حوصله دهه 70 زمان حضور و غياب با ايراد از دانش‌آموزان اسم مي‌بردند. خاطرم هست تازه كامپيوتر و اينترنت به خانه ايراني‌ها راه پيدا كرده بود و هر نوجواني در ياهومسنجر نام مستعاري براي خود انتخاب مي‌كرد. زمان گذشته بود و نامي خارجي كه هم‌آهنگ با نام خودش بود را براي حساب كاربري انتخاب كرده بود و از ذوق اين كشف به دوستانش هم مي‌گفت به آن نام صدايش كنند. اين يك روايت ساده اما همه‌گير از نوجواناني است كه با نام خود كنار نمي‌آيند، آن را بازتاب‌دهنده تفاوت‌هايي كه در آن سن و سال در خود حس مي‌كنند، نمي‌دانند و به فكر تغيير آن مي‌افتند. آن‌طور كه مشاهدات مي‌گويد بسياري نام خود را عوض مي‌كنند و بعضي با گذشت سال‌ها ديگر موضوع را كنار مي‌گذارند شايد چون تغيير نام در ايران كار آساني نيست.

راه سومي هم هست و آن را بيشتر در افراد معروف مانند خواننده‌ها يا بازيگران و حتي شاعران يا كساني مي‌بينيم كه به اقتضاي شغل بايد نام خود را روي ديوار يا سردر دفتر كار بزنند. افرادي كه تصور مي‌كنند نام‌شان درخور موقعيت اجتماعي آنها نيست. يكي از آنها خانم پزشكي است كه به قول خودش از وقتي كه تحصيل در رشته پزشكي را آغاز كرد به روزي فكر مي‌كرد كه بايد نامش را روي تابلو بالاي يك درمانگاه بزند. از نظر او كه حالا نامش «سارا» است، اين دغدغه بسيار جدي بود و نه تنها دغدغه خودش كه بعضي از دوستان دانشگاهش هم نام‌هايي كه از نظر او «بي‌كلاس» بود، داشتند. سارا مي‌گويد‌: «خود شما مي‌توانيد مدعي شويد كه براي انتخاب يك پزشك نام و نام‌خانوادگي‌اش هيچ تاثيري در انتخاب شما نداشته است؟ ديگر مثل سابق نيست كه نام تنها يك نام باشد، بلكه به نوعي برند شماست. تصور كنيد در اپليكيشن‌هاي جديدي كه پزشكان به صورت آنلاين بيمار ويزيت مي‌كنند و نام شما در كنار نام‌هاي بسيار ديگر مي‌آيد و تخصص و ميزان تحصيلات هم تقريبا به يك اندازه است آن وقت اين نام شماست كه مي‌تواند مثل قلاب عمل كند.» او با خنده مثالي از روزنامه‌نگاري مي‌زند: «گاهي نام مانند تيتر يك مطلب يا نام يك كتاب كار مي‌كند.» سارا از روزهايي مي‌گويد كه هر روز پدر و مادرش را سرزنش مي‌كرد كه چه نام بدي براي او انتخاب كرده‌اند و آنها در پاسخ به او مي‌گفتند كه به نظرشان هنوز او نام زيبايي دارد. انگار نام او شده بود مصداق شكاف دو نسل كه زيبايي‌شناسي متفاوتي با هم دارند. سارا اما نامش را نه در شناسنامه كه به صورت شفاهي تغيير داد همان كاري كه بسياري براي دور زدن قوانين و سختي‌هاي تغيير نام شناسنامه مي‌كنند.

 

نامگذاري دستوري، دخالت در ساحت خانواده

ردپاي تغيير نام يا استفاده از نام مستعار براي دور زدن اجبار براي تعيين نام را كه در قوانين ثبت احوال وجود دارد، مي‌شود در جاهاي مختلفي ديد. اجباري كه از نظر اردشير گراوند، جامعه‌شناس دخالت در خصوصي‌ترين تصميمات در ساحت يك خانواده است. گراوند در گفت‌وگو با «اعتماد» تطور يا تغيير و تحول نام‌ها را يك شاخص اجتماعي مي‌داند: «در جامعه‌شناسي تطور و تغيير و تحول مدل نامگذاري شاخصي است براي اينكه حكومت خودش را با نظامات اجتماعي تنظيم كند يا از اين طريق نظامات اجتماعي را تشخيص بدهد.» از نظر او تطور و تغيير فرهنگ در نامگذاري فرزندان دماسنجي از نوع نگاه مردم به مدل حكمراني است. آن‌طور كه اين جامعه‌شناس مي‌گويد پيگيري اين تغييرات كه هر ساله با فراواني بالا اتفاق مي‌افتد، مي‌تواند به نوعي يك پژوهش بي‌هزينه و ساده باشد از نگاه مردم به حاكميت و قوانيني كه مي‌گذارد: «مداخله در نوع نامگذاري در واقع از دست دادن فرصت عظيم يك پژوهش بزرگ و بي‌هزينه است تا از اين طريق حاكمان بفهمند كه نگاه مردم به ويژگي‌هاي فرهنگي و اجتماعي چيست.» او از نسل متولدين دهه شصت مي‌گويد كه در تعارض با نام خود قرار مي‌گيرند و از اطرافيان‌شان مي‌خواهند آنها را به نام ديگري خطاب كنند. مطمئنم شما هم اگر تا امروز دست به چنين كاري نزديد و از نام خود راضي بوديد لااقل در اطراف خود با اين تجربه روبه‌رو شديد حتي اگر دهه شصتي نباشيد.

گراوند با اشاره به سياست‌هاي دستوري كه در اقتصاد و سياست و فرهنگ مي‌شود، مصداق‌هاي بي‌شماري از آنها را برشمرد و نامگذاري دستوري را عجيب‌ترين نوع اين سياست‌هاي دستوري مي‌داند: «ما در دوره انقلاب يك شرايط خاصي داشتيم؛ دوره انقلابي‌گري بود و مردم روحيه متفاوتي داشتند، اما بعد از 40 سال ديگر بايد به دوره عقلانيتي رسيده باشيم كه به مردمي كه خودمان تربيت كرديم، اجازه بدهيم و ببينيم چه نامي انتخاب مي‌كنند.» او با ريشه‌يابي شاخص‌هاي كلاني كه باعث شكل‌گيري جامعه ايران شده از وزارتخانه‌هايي مانند آموزش و پرورش، وزارت ارشاد، سازمان تبليغات اسلامي مثال مي‌آورد كه نقش مهمي در ساختارهاي فرهنگي جامعه داشتند: «در ميان سياست‌هايي كه حاكمان در قالب‌هاي مختلف براي تربيت كودكان گذاشتند، بچه‌هايي تربيت كرديم كه يكسري ويژگي‌هايي دارند كه برخلاف آن چيزي است كه حاكميت انتظار داشت، اما باز هم براي آنها محدوديت مي‌گذاريم. در حالي كه يك‌بار از خودمان نمي‌پرسيم كه چرا به اين شكل شد. سياستگذاران هيچ ‌وقت نمي‌پرسند خودمان چه كرديم و دايم مي‌پرسند مردم چه كار مي‌كنند.» او معتقد است سياست‌هاي نامگذاري كودكان در كشور نتيجه يك نظام مطالعاتي و پژوهشي نيست، بلكه حاصل تصميمات شخصي است؛ تصميماتي كه از نظر او نتيجه‌اي جز شكاف بيشتر بين مردم و حاكميت ندارد.

البته گراوند تمام تقصيرات را به گردن سيستم نمي‌اندازد و بخشي از تعارضاتي كه افراد با نام خود دارند را حاصل نوعي شكاف نسلي مي‌داند. مصداق آن را در گفت‌وگو با سارا در بالا خوانديم كه از نظر پدر و مادرش نام خوبي انتخاب كردند و از نظر او اسمي بي‌كلاس بود: «سيستم بايد آنقدر منعطف باشد كه آن نام را عوض كند.» گراوند تاثير نام را در قشر‌بندي افراد جامعه بسيار موثر مي‌داند و معتقد است نام زيبا مانند صورت زيبا يا تحصيلات در يك دانشگاه خوب مي‌تواند در سرنوشت افراد تاثيرگذار باشد. تاثيري كه مي‌تواند تا پايان عمر همراه افراد باشد. اما به نظر با تغيير ساختارهاي اجتماعي مي‌توان هر چيزي را تغيير داد؛ همان‌طور كه مي‌شود بيني را عمل كرد يا با عمل پيكرتراشي خود را به قشر جديدي متصل كرد، مي‌شود با نام مستعار هم تمام محدوديت‌ها را دور زد.

 

یک نام چگونه تغییر می کند؟

«درخصوص دادخواست... با وكالت...فرزند... به طرفيت اداره ثبت احوال... به خواسته تغيير نام كوچك از (فاطمه) به (باران) در شناسنامه با كدملي ... بدين توضيح كه خواهان در شرح دادخواست اظهار داشته: در شناسنامه صادره از اداره ثبت احوال نام موكل فاطمه ثبت گرديده در حالي كه از ابتدا بين اقوام و دوستان به نام باران مشهور مي‌باشد نظر به اينكه تعدد نام موجب بروز مشكلاتي براي موكل گرديده از دادگاه محترم صدور حكم بر تغيير نام در شناسنامه فوق با حفظ ساير مندرجات مورد استدعاست»؛ اين بخشي از متن لايحه براي درخواست تغيير نام از «فاطمه» به «باران» در فضاي اينترنت است كه به دليل تعدد درخواست‌ها حالا به يكي از صفحات به ‌نسبت پربازديد در اينترنت فارسي و صفحات مرتبط با تغيير نام تبديل شده است. اين البته مربوط به اولين مراحل نخستين تغيير نام نيست و به ‌نظر مي‌آيد افراد با چنين نام‌هايي براي تغيير اسم خود بايد مراحل طولاني را طي كنند و درنهايت هم مشخص نيست كه اين درخواست به سرانجام برسد يا نه؟ اما اين روند دقيقا چگونه است و چه نام‌هايي شانس تغيير دارند و انتخاب چه نام‌هايي ازسوي والدين يا حتي بعدتر از سوي افراد براي نام‌ جايگزين ممنوع است؟ اگرچه به تازگي يك اظهارنظر اين موضوع را خبرساز كرده، اما سال‌هاست كه افراد زيادي با چنين دغدغه‌اي روبه‌رو هستند و اين‌طور كه قانون به ما مي‌گويد بعضي ممكن است هيچ‌گاه به نتيجه هم نرسند. براي بررسي قوانين بياييد اطلاعات رسمي پايگاه ثبت ‌احوال ايران را ببينيم.

قوانين ايران درباره تغيير نام و فاميلي چه مي‌گويد؟

درباره تغيير نام كوچك به‌طور خلاصه قوانين مي‌گويد كه اگر نام شما در فهرست نام‌هاي پيشنهادي باشد تغيير آن به سادگي نيست، اما اگر در فهرست اسامي ممنوعه باشد اين روند ساده و به ‌راحتي قابل انجام است. در مواردي غير از اين فهرست موضوع بايد به شوراي حل اختلاف و در مرحله بعد قوه قضاييه كشيده شود. درباره نام كوچك، ماده 20 قانون ثبت احوال كشور مرجع است كه مي‌گويد: «انتخاب نام‌هايي كه موجب هتك حيثيت مقدسات اسلامي مي‌گردد و همچنين عناوين و القاب و نام‌هاي زننده و مستهجن يا نامتناسب با جنس ممنوع است. تشخيص نام‌هاي ممنوع با شوراي عالي ثبت احوال مي‌باشد و اين شورا نمونه‌هاي آن را تعيين و به سازمان اعلام مي‌كند. انتخاب نام در مورد اقليت‌هاي ديني شناخته شده در قانون اساسي تابع زبان و فرهنگ ديني آنان است. ذكر سيادت در اسناد سجلي ساداتي كه سيادت آنان در اسناد سجلي پدر يا جد پدري مندرج باشد يا سيادت آنان با دلايل شرعي ثابت گردد الزامي است، مگر كساني‌كه خود را سيد ندانند يا عدم سيادت آنان شرعا احراز شود.» اين ماده در ادامه نام‌هاي قابل تغيير را به صورت زير تشريح مي‌كند: «به موجب ماده 20 قانون ثبت احوال و تبصره‌هاي آن انتخاب نام‌هاي زير ممنوع و دارندگان آنها مي‌توانند با رعايت مقررات مربوطه نسبت به تغيير آن اقدام كنند:

1- نام‌هايي كه موجب هتك حيثيت مقدسات اسلامي مي‌گردد. مانند: «عبدالات، عبدالعزي» (لات و عزي نام دو بت در مكه معظمه دوران قبل از اسلام است).

2- اسامي مركبي كه عرفا يك نام محسوب نمي‌شوند (اسامي مركب ناموزون) مانند: «سعيد بهزاد، شهره فاطمه، حسين معروف به كامبيز و ...»

3- عناوين - اعم از عناوين لشكري يا كشوري يا تركيبي از اسم و عنوان مانند: «سروان، سرتيپ، دكتر، شهردار يا سروان محمد و شهردار علي.»

4- القاب - اعم از ساده و مركب مانند: «ملك‌الدوله، خان يا شوكت‌الملك، حاجيه سلطان و سلطانعلي.»

5- اسامي زننده و مستهجن - زننده و مستهجن آن ‌دسته از نام‌هايي است كه بر‌حسب زمان، مكان يا مورد به دلايل و جهات زير براي دارنده آن زننده و مستهجن باشد و مراتب به تاييد شوراي عالي برسد.

- نام‌هايي‌ كه معرف صفات مذموم و مغاير با ارزش‌هاي والاي انساني است مانند: «گرگ، قوچي و...»

- نام‌هايي‌كه با عرف و فرهنگ غالب و مقدسات مذهبي مردم مغاير باشد مانند: «ات، خونريز، چنگيز و...»

-نام‌هايي‌كه موجب تحقير اشخاص بوده يا معناي لغوي آن در جامعه قابل پذيرش نباشد مانند: «صد توماني، گَت آقا، كنيز، گدا و...»

6- اسامي نامتناسب با جنس مانند: «ماشاءاله براي اناث يا انتخاب نام اشرف يا اكرم براي افراد ذكور.»

7- حذف كلمات زائد و غيرضروري در نام اشخاص مانند: «قلي، غلام، گرگ، ذولف و قوچ.»

8- تصحيح اشتباهات املايي در نام اشخاص كه به دليل عدم آشنايي مامور با لهجه‌ها و الفاظ و معاني محلي يا ناشي از تلفظ اظهار‌كننده پيش آمده مانند: «زهراب به سهراب يا منيجه به منيژه يا ...»

9- هم‌نام بودن فرزند با پدر يا مادر در يك خانواده.

10- هم‌نام بودن برادران يا خواهران در يك خانواده.

11- تغيير نام‌ها از صورت عربي به شكل فارسي از قبيل رحمن به رحمان، اسمعيل به اسماعيل، اسحق به اسحاق و...

12- تغيير نام كساني‌كه با تاييد مراجع ذي‌صلاح به دين مبين اسلام مشرف مي‌شوند.

13- تغيير نام كساني كه نام آنها اسامي ايام هفته باشد.

14- تغيير نام كساني‌كه تغيير جنسيت داده و دادگاه صالحه حكم به تغيير نوع جنس در اسناد سجلي و شناسنامه آنان صادر نموده است. پيشوند «عبد» خاص اسامي و صفات ذات پروردگار است و در ساير موارد متقاضي مي‌تواند تقاضاي حذف آن را بنمايد. به عبارت ساده‌تر و براساس اين قانون انتخاب نام‌هايي مانند «سردار»، «سطان‌علي»، «شنبه» و «اشرف» براي جنس مذكر و هرگونه تركيبات مرتبط با «غلام» و «قلي» مانند «غلام‌علي» و «علي‌قلي» ممنوع است. اما همين قانون در نام‌هايي كه امكان تغيير ندارد، چه مي‌گويد؟ «برابر مقررات جاري اسامي و نام‌هاي معصومين نظير: محمد، علي، حسن، حسين، فاطمه، زهرا غيرقابل تغيير مي‌باشند.» يك بحث مرتبط و خبرساز در روزهاي گذشته اما تكليف افرادي است كه در شرايط كنوني نام‌شان يكي از اسامي ممنوعه است؛ اگرچه بسياري رسانه‌ها نوشتند كه اين افراد بايد براي تغيير نام مراجعه كنند و حتي موضوع فوتباليست مشهور ايران يعني «سردار آزمون» هم خبرساز شده است، اما سازمان ثبت ‌احوال در اطلاعيه‌اي به اين موضوع واكنش نشان داده كه به‌طور خلاصه اين مساله را رد مي‌كند.

 

تغيير اسامي ممنوعه الزامي است؟

اين اطلاعيه كه در پايگاه اطلاع‌رساني سازمان ثبت احوال كشور منتشر شده، مي‌گويد: «تغيير اسامي اعلام شده كه در رسانه‌ها مطرح شده، الزامي نيست و صاحبان اين نام‌ها در صورت تمايل مي‌توانند درخواست خود را به سازمان ثبت احوال كشور اعلام كنند تا مورد بررسي قرار گيرد. برابر ماده 20 قانون ثبت احوال انتخاب نام با اعلام‌كننده است و وي مي‌تواند نام‌هايي را كه مغاير قانون منع به كارگيري اسامي و اصطلاحات بيگانه نباشد يا از سوي شوراي عالي ثبت احوال ممنوع نشده باشد، انتخاب كند. در صورتي كه نام افراد جزو نام‌هاي ممنوع شده باشد، فرد مي‌تواند نسبت به تغيير نام خود اقدام كند لذا ضرورتي براي تغيير نام افراد وجود ندارد. نكته قابل توجه اين است كه سازمان ثبت احوال كشور هيچ‌گونه دخل و تصرفي در نام ثبت شده در اسناد هويتي افراد ندارد و تنها هنگام نامگذاري فرد، كارشناسان اين سازمان براساس ضوابط و قوانين موجود اقدام مي‌كنند.» به‌طور ساده اين اطلاعيه مي‌گويد: افرادي كه در حال حاضر نامي از فهرست ممنوعه دارند الزامي براي مراجعه و تغيير آن اسم ندارند، اما اگر چنين درخواستي داشته باشند، با آنها همكاري مي‌شود و درخواست محقق خواهد شد.

داستان تازه نام‌ها در ايران درحالي است كه پيش‌تر و در اوايل دهه ۹۰ رييس وقت سازمان ثبت ‌احوال اعلام كرده بود كه سالانه بيش از ۷هزار درخواست تغيير نام به اين سازمان ارايه مي‌شود. در اين باره البته به ‌نظر مي‌آيد آمار و ميزان درخواست‌ها بسيار بالاتر از اين عدد است و اين شدت درخواست‌ها تا جايي پيش رفت كه حتي در همان اوايل دهه ۹۰ دولت لايحه به مجلس ارسال كرد كه هر ايراني بتواند به راحتي و يك‌بار در طول عمر نام خود را تغيير دهد؛ لايحه‌اي كه نه تنها به سرانجام نرسيده كه حتي ممنوعيت‌ها افزايش يافته است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون