نكوداشت خانم دكتر شجاعي و سه تامل
علی ربیعی
در يك سنت پسنديده جمعي از انجمنها و بانوان فعال اجتماعي و سياسي براي خانم دكتر زهرا شجاعي نكوداشتي ترتيب دادند. به اعتقاد من نكوداشتهايي از اين دست صرفا در حد يك تقدير باقي نميمانند بلكه گراميداشتي براي منشها، كنشها و نمادها هستند. نكوداشت خانم دكتر شجاعي از سه منطر قابل تامل است:
۱. مساله زن، امروز و آينده ايران و زنان
۲. اهميت و ضرورت نكوداشت آدمهايي كه نمادگونه هستند
۳. فضاي اجتماعي سياسي ايران، تشكلهاي مدني و زنان
خانم شجاعي پيشتاز كنشگري فعاليت زنان بوده است. از سالهاي دور در خصوص اهميت فعاليت زنان در جامعه و حضور اقتصادي، اجتماعي و سياسي آنان پيشگامانه و هوشمندانه سخن گفته و فعاليت كرده است. بدون ترديد موضوع زن در همه جوامع يك مساله مهم و مورد بحث و گفتوگو است و هريك از جوامع متناسب با شرايط خود به نحوي با اين موضوع مواجهه دارند. در كشوري شبيه ايران با تحولات ساختاري و جمعيتي كه رخ داده، زنان به عنوان فرصتهاي بزرگ به حساب ميآيند (نگاه كنيد به پنجره جمعيتي زنان ايران كه در برگيرنده بيش از 31.9 ميليون نفر جمعيت در سن كار 4.3 ميليون نفر جمعيت فعال است) و در صورت نداشتن سياست، بيبرنامگي و حتي سياستهاي منفي، فرصت از دست رفته و آثار معكوس ظاهر ميشود.
لازم به ذكر است كه بهرغم اينكه در برخي مقاطع نظير دولت اصلاحات و اعتدال شاهد سياستگذاريهاي معطوف به زنان بودهايم اما هيچگاه يك اجماع عمومي و برنامه بلندمدت و هدفمندي نتوانست شكل بگيرد.
متاسفانه در هياهوهاي اين سالها بسياري از اصالتها و فعاليتهاي صادقانه، فداكاريها، از خود گذشتگيها از دو سو ناديده گرفته شدهاند. از داخل عدهاي با منافع سياسي به تخريب سرمايههاي انساني ميپردازند و از خارج هم براي نفي كليت هر سرمايهاي از درون، عدهاي بيرحمانه همه نمادهاي انساني كه ميتوانست الگوساز باشد را هدف ميگيرند. بنابراين برگزاري اينگونه نشستها فقط پاسداشت يك فرد نيست بلكه نشان دادن الگوهاي انساني به نسلهاي جديد و جامعه است. خانم شجاعي در كابينه حضور داشته و الگويي از رجل سياسي است با بنيادهاي فرهنگي و اجتماعي زيستي همراه با سلامت اقتصادي و رفتاري، ضمن آنكه از صلاحيتهاي علمي قابل توجهي برخوردار است. ايشان همواره در خصوص فهم مساله زنان پيشتاز بودهاند و براي كمك به پيشرفت جامعه زنان از هيچ تلاشي دريغ نكردهاند.
ما در جامعه نيازمند نهادهاي مدني هستيم. ثبات جامعه به وجود اين نهادها وابسته است. خانم شجاعي در اين خصوص نيز پيشتاز بوده است و تشكيل مجمع زنان اصلاحطلب نتيجه تلاشهاي ايشان است. متاسفانه بنابر اطلاعاتي كه دارم ايشان با تمام خصوصيات ممتاز خود مورد بيمهري نهادهاي متولي سمنها قرار گرفته است.
اين يادداشت بهانهاي است براي ابراز نگراني از سياستهاي محدودكننده سمنها و نهادهاي مدني. به راستي وقتي امثال خانم شجاعي نتوانند مسووليت سمني را بر عهده داشته باشند، چه اميدي براي نسهلهاي آتي باقي ميماند.
پاسداشت خانم شجاعي فرصتي است تا مرور شود، بايد به مسائل زنان و نيازهاي تغييرات نسلي توجه كنيم. نيازمند توسعه نهادهاي مدني به مثابه ميانجيهاي اجتماعي در حوزه زنانيم و نمادهاي انساني كه ثمره فرآيندهاي اجتماعي پيچيده و طولاني هستند را قدر بدانيم. چندي پيش با او گفتوگويي داشتم بيش از آنكه از رنج بيماري سرطانش بگويد، از رنجهاي جامعه سخن گفتند.
ما به سهم خود قدردان بانو شجاعي هستيم.