نفري چند؟
سيد علي ميرفتاح
ميگويند مملكت، انشاءالله تعالي- دارد وارد يك فاز جديد – بهتر بگويم، يك دوره جديد- ميشود. تحريمها كه برداشته شود، بخش قابل اعتنايي از پولهاي بلوكه شده ايران آزاد ميشود. طبق اخباري كه اين طرف و آن طرف ديدهام در يك فقره فقط صد ميليارد دلار به حساب مملكت واريز ميشود. به تومن بخواهيم حساب كنيم ميشود سيصد هزار ميليارد تومن. علاوه بر اين درآمد نفتي هم هرچه هست، خيلي زود ميشود دو برابر. يعني يك ميليون بشكه، با يك دستور اقدام وزير ميشود دو ميليون بشكه. اينها به كنار وزرا و تجار اروپايي صف كشيدهاند كه بيايند تهران و قراردادهاي كلان ببندند. در مجموع چنين پيشبيني ميكنند كه ميزان درآمد كشور چند برابر درآمد فعلي شود. بنابراين بايد زودتر يك اتفاقي در نظام مديريتي كشور بيفتد تا خداي نكرده اين پول هرز نرود و هبا و هدر نشود. لذا خوب است كه از آقاي دكتر احمدينژاد تقاضا كنيم تا پرو پازالي بدهند كه چطور ميشود اين پول را - و در اسرع وقت هم - خرج كرد. اين سرعت بسيار مهم است و نبايد از آن غافل شد. تجربه دولت قبل در اين باره بسيار مفيد فايده است و با توجه به درآمدي كه در دوره قبل به حساب ايران منظور شد، هيچكس بهتر از مشاوران اقتصادي- اجتماعي ايشان نميتواند به شمار سه اين دارايي را مورد مصرف قرار دهد و به سرعت برق تمامش كند، كف خزانه را هم آب و جارو كند...
البته اين داراييها را به شكلهاي ديگر هم ميتوان كاري كرد كه نه خاني آمده باشد و نه خاني رفته باشد. كار سختي نيست و با توجه به تجربه كاسبان تحريم ميتوان با استخدام صد اختلاسكار حرفهاي، در كمتر از دو هفته ته سيصد هزار ميليارد را درآورد. البته قبول دارم كه جمع كردن صد اختلاسكار، سخت و نشدني است. شايد بهتر باشد 10 نفر از اين خيرالموجودين را آپگريد كنيم و بخواهيم تا توانشان را افزايش دهند و جور بقيه را بكشند و طي يك اقدام خلاقانه و شبانهروزي، اين زحمت سيصد هزار تا را از دوش ملت و دولت بردارند. اگر اين كار را نكنيد اول مصيبت و بدبختي است و يكي ميخواهد صنايع مادر را سروسامان دهد، يكي ديگر ميخواهد بنيههاي اقتصادي كشور را قوي كند، يكي ميخواهد اوضاع اقتصادي را سامان دهد... و همه اينها يعني زحمت، يعني كار، يعني گير و گرفتاري چه كاري است؟ بياييد تقسيم كنيد بين يارانه بگيرها و ازدم نفري... نفري چقدر؟ سه ساعت است توي دفتر كرگدن داريم ضرب و تقسيم ميكنيم نميفهميم نفري چقدر گيرمان ميآيد. يكي ميگويد نفري سه ميليارد و خردهاي. يكي ديگر ميگويد سيصد و هفتاد و پنج ميليارد. من كه ميگويم به سه ميليون و هفتاد و پنج هزار تا هم قانعم و كارم راه ميافتد. ماشاءالله دراين دفتر ما عدد از چهار رقم بالاتر ببينند غش سرپا ميكنند. گفتم خوب شد دزد نشديم وگرنه سر تقسيمش خون و خونريزي راه ميافتاد. طرف دكل ميدزدد به اين گندگي، دقيق ميداند نفري چند سانت به هر كس ميرسد. بعد ما با ماشين حساب هم بلد نيستيم حساب و كتاب كنيم.