• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3294 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۲۵ تير

وقتي دنياي مجازي نقش موثر خود را در دنياي واقعي ايفا مي‌كند

انكارش نكن، قبولش كن

نازنين متين‌نيا / هشتگ «ايران ديل» روز سه‌شنبه پربازديدترين هشتگ دنيا شد. ايراني‌‌ها و غيرايراني‌ها، همه و همه سروقت اين هشتگ مي‌رفتند تا خبرها را پيدا كنند و ببينند و بخوانند و بدانند. يك‌جور پاتوق همگاني مجازي شده بود اين «ايران ديل» تا همه در هر گوشه‌اي از جهان، لحظات حساس، مهم و تاريخي توافق مذاكرات هسته‌اي را از دست ندهند و جزوي از تاريخ باشند. همين‌طور هم شد، همه باهم بودند، بدون اينكه بدانند. فيس‌بوك، توييتر، اينستاگرام و تلگرام، در خدمت مردماني آمد كه يك چشم‌شان به آينده بود و چشم ديگر به مردان سياستمدار جمع شده در وين. معناي واقعي تكنولوژي در خدمت انسان، در تمام بيست‌و‌چهار ساعت قبل از اعلام نتيجه خودنمايي مي‌كرد. ايراني‌هاي بيدار در نيمه‌شب سه‌شنبه، خبرها را از توييتر مي‌گرفتند و تقريبا ديگر مطمئن شده بودند خبري خوش در راه است و خود را براي صبحي متفاوت و تازه آماده مي‌كردند. همين دنياي مجازي هم بود كه به آنها كمك كرد تا صبح تا ظهر سه‌شنبه را در استرس ميان جلسه‌هاي سياستمداران در دفتر سازمان ملل در وين تا رسيدن به سالن كنفرانس و اعلام نتيجه را تاب بياورند و با خواندن حرف‌هاي يكديگر يا فرستادن جوك‌هاي شوخي و خنده، حواس خود را تا لحظه موعود پرت كنند. بعد ديگر همه‌چيز شادماني بود و خوشي.

شادي شبيه يك ويروس همگاني نه تنها در فضاي مجازي كه در تمام ايران پيچيد و آنقدر گسترش پيدا كرد كه چهارشنبه پيدا كردن چهره‌هاي اخم‌آلود و بي‌حوصله، بعد از سال‌ها و در خيابان، كار واقعا سختي بود. البته روايت‌هاي شادي‌ها و خوشي‌هاي مردم، ديگر كاري عادي و حتي تكراري شده. همه مي‌دانند كه در فضاي مجازي چه اتفاقي افتاده و چطور همه، از مردم عادي تا چهره‌هاي مختلف دولتي، چهره‌هاي هنري، سياسي، فرهنگي و ورزشي به اين اتفاق واكنش نشان دادند و استوس نوشتند و عكس گذاشتند و تبريك گفتند. اما هيچ‌كس تا اين لحظه به عنصر مهم دسترسي آزاد اطلاعات، همراهي مجازي و خوبي تكنولوژي كه تا ديروز جزو خطرهاي اجتماعي حساب مي‌شد، اشاره نكرد. هيچ‌كس نگفت كه همين روايت‌هاي ثانيه‌اي از مذاكرات در فيس‌بوك و توييتر، همين پخش شدن حرف‌ها و عكس‌هاي ظريف و باقي مذاكره‌كنندگان، همين خواست مردم براي توافق كه در سرتاسر دنياي مجازي پخش شده بود و هزاران اتفاق مهم ديگر، چقدر خوب و دوست‌داشتني در اين «توافقي به قصد صلح» تاثير داشت؛ همراهي و همزباني كه اگر نبود، كار را براي همه سخت مي‌كرد. آنهايي كه پاي كامپيوترها مي‌نشينند و پروفايل‌هاي فيس‌بوك و توييتر خود را به‌روز مي‌كنند و دنبال خبرها مي‌گردند و مي‌خواهند نقش موثر خود در جامعه را بازي كنند، همين مردم واقعي در كوچه و خيابان‌ها هستند. همين آدم‌هايي كه از صبح تا شب در جريان زندگي واقعي با هزار و يك ماجرا روبه‌رو مي‌شوند و در فضاي مجازي به دنبال امثال خود مي‌گردند تا حرف مشترك، دغدغه مشترك و راه مشترك پيدا كنند و زندگي واقعي را كمي تغيير دهند و تازه كنند.

واقعيت اين است كه پذيرفتن اين مردمان، پذيرفتن جامعه است و رد آنها، ناديده گرفتن آن. مردمان مجازي، بخشي از همان‌ مردماني هستند كه سال 92، سيد حسن روحاني را انتخاب كردند تا رييس‌جمهوري شود براي صلح و تدبير و امروز بعد از دوسال اگر دقيق‌تر به پروفايل‌ها و استوس‌ها نگاه كنيم مي‌بينيم كه در ميان هجمه خوشحالي و شادي غريب، عده‌اي هم هستند كه نوشته‌اند: «چقدر حيف كه راي ندادم» يا «چه خوب كه لحظه آخر تصميم گرفتم راي بدهم» و همين جملات ساده، نشانه بزرگ نقش مهم و پررنگ مردمان مجازي است كه از حالا به بعد بايد آنها را به رسميت بشناسيم و برخلاف تمام اين سال‌ها كه تنها در لحظه‌هاي حساس از حضورشان استفاده كرديم و بعد آنها را در دايره احساس خطر و فيلترينگ گم كرديم، با كمي اعتماد به حرف‌ها و دغدغه‌هاي مشترك‌شان گوش كنيم و آنها را ناديده نگيريم. كه انكار همه اين مسير خوب را برعكس مي‌كند و چه كسي حاضر است هزينه خدشه‌دار كردن اين شادي و غرور ملي بازگشته به مردمان چه در دنياي مجازي و چه در دنياي واقعي را بدهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها