انجمنهاي زنان در انقلاب مشروطه
ثريا عباسي قيداري
داستان تشكيل انجمنهاي نيمهمخفي زنان در جريان انقلاب مشروطه براي اولينبار در كتاب اختناق ايران توسط مورگان شوستر براي دنياي خارج روايت گرديد.شوستر كه در مدت اقامتش چندين بار از ياري انجمنهاي زنان بهرهمند شده بود، از سهم زنان در آرمان انقلاب با تحسين ياد كرد (انقلاب مشروطه ايران، ص ۲۳۳).
انجمنهاي زنان كه در سالهاي ۱۹۰۷-۱۹۱۱ (۱۲۸۵-۱۲۹۰) فعال بودند.عبارتند از ۱-انجمن آزادي زنان كه از اولين جمعيتها در نوع خود بود كه در اوايل ۱۹۰۷ (۱۲۸۵) تشكيل شد.۲- اتحاديه غيبي نسوان نيز در سال ۱۹۰۷ تشكيل شد و گرايشهاي انقلابي نيرومندي داشت؛ مدافع ضعفا بود و با نمايندگان مجلس بر سر مساله فقرا مجادله ميكرد. (اتحاديه غيبي نسوان، نداي وطن، ص۴) .۳- انجمن نسوان هم در مشروطه اول و هم در مشروطه دوم فعاليت داشت. ۴- انجمن مخدرات وطن جلسات خود را در سال ۱۹۱۰آغاز كرد.در اين انجمن عدهاي از زنان برجسته عضو بودند كه با رهبران مشروطهخواه ارتباط نزديك خانوادگي داشتند و در تظاهرات ۱۹۱۱ (آذر ۱۲۹۰)، نقش اصلي را ايفا كردند.شركت خيريه خوانين ايران و انجمن خوانين ايران كه ممكن است نامهاي مخدرات وطن باشند.آنها به جمعآوري پول براي مدارس، درمانگاهها و يتيمخانهها كمك ميكردند. (ايران نو، شماره۱۸۷,ص۳) اتحاديه نسوان، انجمن همت خوانين، و هيات خوانين مركزي نيز در جريان اولتيماتوم روسيه در سال ۱۹۱۱ (۱۲۹۰) نقش فعالي داشتند. (ايران نو، شماره ۲، ص۲) مبارزترين انجمنهاي زنان، يا لااقل آنهايي كه ندايشان در مطبوعات آن دوره انعكاس مييافت در تهران بودند، فعاليت انجمن زنان منحصر به ايران نبود؛ در آذربايجان نيز چنين انجمنهاي تشكيل شدند. انجمن آزادي زنان يكي از نخستين جمعيتهاي زنان بود كه پس از تصويب قانون اساسي در سال ۱۲۸۵تشكيل شد. اين انجمن عمدتا يك تشكل آموزشي بود.زنان كه تنها سخنگويان در اين انجمن بودند از امور اجتماعي و سياسي بحث ميكردند.
انجمن مخدرات وطن توسط شصت زن در سال ۱۲۸۹در تهران تأسيس شد.اعضاي اين انجمن از تحريم اجناس خارجي و منع استقراض خارجي حمايت كردند و در امور عامالمنفعه و خيريه، مانند تاسيس مدارس دخترانه، كلاسهاي سوادآموزي بزرگسالان و يتيم خانه مشاركت ورزيدند. مورگان شوستر در كتاب خود به انجمنهاي زنان و حمايتهاي آنان از اقدامهاي خود چندينبار اشاره نموده است. او مينويسدكه«نفوذ عظيم، ولو پنهاني زنان در امور كشور كاملا احساس ميشد.»و اشاره ميكند با اينكه نام رهبران اين گروهها را نميدانم اما با دفعات متعدد واقف گشتم كه از پشتيباني پرشور و ميهنپرستان هزاران زن برخوردارم. (انقلاب مشروطه ايران، ص ۲۴۶).
علماي ضد مشروطه با نهضت اصلاح تعليم و تربيت مخالف بودند و خيلي وقتها زنان فعال نهضت را به داشتن گرايشهاي بابي متهم ميكردند.حمله علما و طلاب سبب جدايي زنان مبارز از علماي مخالف شد. بعد از تشكيل مجلس اول عدهاي از زنان زماني كه با مجلس و برنامههاي بياثر آن مقابله كردند، موضوع انجمن زنان سرانجام در مجلس مورد بحث قرار گرفت.نمايندگان انجمن زنان را مغاير با اسلام ندانسته بودند و آنها ادامه حيات انجمنها را مجاز شمرده بودند ولي اين اجازه بدون هرگونه حمايت مالي يا رسمي از جانب مجلس بود. زماني كه در سال ۱۲۸۷ مجلس به توپ بسته شد و مركز مشروطيت به تبريز انتقال يافت، گروههاي زنان اين شهر به نهضت مقاومت پيوستند و براي اعاده مشروطيت مبارزه كردند.در جريان محاصره دهماهه تبريز توسط قشون سلطنتي، گروههايي از زنان با شجاعت و دليري تمام با لباس مبدل براي دفاع از شهر به مردان ملحق شدند.در ميان نيروهاي ملي كه تهران را فتح كردند، چندين زن حضور داشتند. در سالهاي ۱۹۰۶-۱۹۰۸ (۱۲۸۵-۱۲۸۷) زنان در نهضت ملي فعال شده بودند.آنها انجمنهايي تشكيل دادند، مدارسي تاسيس كردند، و با علماي مستبد و نمايندگان منفعل مجلس رويارو شدند.با اعاده حكومت مشروطه در سال ۱۲۸۸، زنان فعال علنيتر به كار پرداختند.انجمن مخدرات وطن و چندين جمعيت ديگر زنان با استقراض خارجي از بريتانيا و روسيه مخالفت كردند و بحثهاي عمومي درباره انواع مسائل اجتماعي و سياسي، از جمله حقوق زنان را تشويق كردند. | دكتراي تاريخ معاصر، هيات علمي دانشگاه فرهنگيان