• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۲ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5978 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۱ بهمن

موازنه قدرت و تهديد در سياست خاورميانه‌اي ترامپ

علي ودايع

تغييرات در كاخ سفيد و بازگشت «دونالد ترامپ» به رياست‌جمهوري امريكا منجر به شكل‌گيري شرايط ويژه در سطح كلان و خرد روابط بين‌الملل شده است. ترامپ به شكلي جاه‌طلبانه بالاترين سطح منافع را به سود ايالات‌متحده مطالبه مي‌كند؛ اين در شرايطي است كه تغيير وزن‌كشي‌ها پيش از او آغاز شده است. در چارچوب فكري ترامپ، عدم ورود به نبردهاي مستقيم، اعمال فشار سخت، سقف مطالبه منافع و منابع و در نهايت ديكته خواسته‌هاي «مرد ديوانه» داراي اولويت است. رفتار رييس‌جمهوري امريكا چه در مقابل دوستان بلوك غرب و چه در برابر رقباي بلوك شرق از يك الگوريتم واحد تبعيت مي‌كند؛ «همه‌چيز بايد به نفع ايالات متحده باشد.»

به موازات وضعيتي كه تصوير شد، غرب آسيا و خاورميانه در نگاه كاخ سفيد داراي اهميت پيچيده و راهبردي است. ترامپ پيش از بازگشت به واشنگتن به هرقيمتي دنبال رسيدن به آتش بس بين حماس و اسراييل بود كه رسيد اما حالا مي‌گويد كه تضميني براي ادامه اين وضعيت وجود ندارد. بنا به روايت «فارن افرز»، «امريكا و اسراييل نمي‌خواهند حماس قدرت را در نوار غزه برعهده داشته باشد و از همين رو دولت جديد امريكا با مصر، امارات متحده عربي و ساير كشور‌هاي عربي براي ايجاد يك دولت جايگزين موقت مي‌بايست همكاري داشته باشد.» در قلب اين گزاره، مساله بنيادين ريشه‌هاي حماس در عمق خاك غزه است. پيش از شروع جنگ غزه پس از ماجراي هفتم اكتبر، انديشكده‌هاي اسراييلي هشدار داده بودند كه «بنيامين نتانياهو» و كابينه جنگ «نه تنها توانايي انهدام ساختار مقاومت را ندارند كه در آينده نسلي از نيروهاي تهاجمي جايگزين نسل قبلي حماس خواهند شد» كه بنا به روايت آمار اين اتفاق تا همين لحظه هم رخ داده است.

 

شيفت راهبردي خاورميانه

شرايط امروز خاورميانه با شرايط ديروز خاورميانه به ‌شدت متفاوت شده است. فضاي پساتوفان‌الاقصي معادلات و متغيرهاي متفاوتي را رقم زده است. در نگاه اول، سطح آسيب‌پذيري اسراييلي به شكل بي‌سابقه‌اي افزايش يافته است. اگرچه برخي معتقدند كه عملكرد ضعيف ارتش صهيونيستي مقابل نيروهاي حماس در هفتم اكتبر، سناريو ميكنيگ براي اتفاقات و سناريوهاي بعدي بوده است اما مساله اينجاست كه وضعيت متفاوتي در تقابل با اسراييل رقم خورده است.

مقامات اسراييلي مدعي هستند كه با اجراي پروژه موج انفجار پيجرها و هزار ترور توانسته‌اند ساختار عملياتي و ميداني حزب‌الله را منهدم كنند. اتاق جنگ صهيونيستي همچنين ترور «سيد حسن نصر‌الله» دبيركل حزب‌الله و فرماندهان ارشد رضوان را يك دستاورد تاريخي براي اسراييل قلمداد مي‌كنند. نتانياهو در ملاقات با ترامپ، «پيجر طلا» هديه داد تا آنچه كه «موفقيت بزرگ» مي‌نامد مانور داده باشد.

نكته اينجاست كه اسراييلي‌ها هم مي‌دانند شايد «پيروزي‌هاي تاكتيكي» كسب كرده باشند اما آنها تا كسب «پيروزي استراتژيك» همچنان فاصله طولاني دارند. جبهه مقاومت در لبنان، غزه، يمن، عراق همچنان قدرت عملياتي دارد. سقوط رژيم بعث سوريه شايد يك فضاي تنفس براي اسراييل باشد اما در نگاه تل‌آويو يك وضعيت مبهم به مراتب خطرناك‌تر از گذشته است. فراتر از همه آنچه كه گفته شد؛ ايران و اسراييل به ناچار از جنگ در منطقه خاكستري عملا خارج شدند. دشمنان قسم خورده ظرف چند دهه درگير نبردهاي اطلاعاتي يا زد و خوردهاي پنهان و آشكار با يكديگر بودند اما تعرض اسراييل و عمليات وعد صادق1 و 2 عملا طرفين را وارد جنگ مستقيم كرد.

 

هدف‌گذاري ترامپ

رييس‌جمهوري امريكا طيف گسترده و در هم تنيده از اهداف را دنبال مي‌كند. رئوس برنامه‌هاي اقتصادي و امنيتي ترامپ معطوف به تثبيت هژموني ايالات‌متحده و افزايش نفع اقتصادي امريكا است.

1- حفظ پايگاه‌هاي نظامي

امريكا با حفظ پايگاه‌هاي نظامي در كشورهاي كليدي مثل قطر، عربستان سعودي و امارات متحده عربي، به دنبال ايجاد نفوذ و تاثيرگذاري در منطقه است. اين پايگاه‌ها به او اجازه مي‌دهد كه در بحران‌ها به سرعت واكنش نشان دهد. ترامپ افزايش فروش تسليحات به كشورهاي منطقه مانند عربستان سعودي، امارات متحده عربي و قطر را همانند گذشته دنبال خواهد كرد.

۲- توسعه تجارت و نفوذ اقتصادي

تقويت روابط تجاري با كشورهاي خاورميانه به منظور بهره‌برداري از منابع طبيعي، به ‌خصوص نفت و گاز و همچنين جذب سرمايه‌گذاري‌هاي خارجي به منطقه. باتوجه به وابستگي جهاني به نفت خاورميانه، امريكا در تلاش است تا با هم‌پيماني با كشورهاي توليدكننده نفت، آرامش بازار انرژي را حفظ كند و از بحران‌هاي احتمالي جلوگيري نمايد. نكته حائزاهميت براي برنامه‌هاي اقتصادي امريكا، ضميمه شدن سود سرشار اقتصادي براي پيمان ابراهيم است.

ناگفته نماند كه اين توافق‌ زمينه را براي افزايش تجارت و سرمايه‌گذاري بين رژيم صهيونيستي و كشورهاي عربي فراهم كرد. براي مثال، شركت‌هاي اسراييلي و اماراتي در حوزه‌هايي مانند فناوري، انرژي و كشاورزي شروع به همكاري كردند.

۳- ديپلماتيك

نوع ديپلماسي ترامپ مبتني بر اعمال فشار حداكثري بر دوست و دشمن امريكا است. تلاش براي دستيابي به توافق‌هاي صلح ميان كشورهاي متخاصم و مناطق درگير، مانند اسراييل و فلسطين، يا درگيري‌هاي داخلي در سوريه و يمن، به منظور كاهش تنش‌ها و ايجاد ثبات. تشكيل ائتلاف‌هاي استراتژيك با كشورهاي عربي در قالب گروه‌هاي مانند «اتحاد عربي» يا «ناتو عربي» براي مقابله با تهديدات مشترك، به ويژه از جانب ايران.

۴- مساله رقباي منطقه‌اي و جهاني

ايران تنها تهديد عليه امريكا در خاورميانه نيست. چين و روسيه در غرب آسيا منافع و نفوذ گسترده‌اي دارند. ماجراي مصالحه ايران و عربستان به ميزباني چين اتفاقي به‌ شدت نامطلوب براي منافع راهبردي غرب محسوب مي‌شود. اژدهاي زرد ظرف 4 سال گذشته به بالاترين سطح نفوذ و تاثير‌گذاري در خاورميانه دست يافته است. روسيه هم توانسته با شركاي امريكا روابط دوستانه‌اي برقرار كند. يك حساب و كتاب ساده نشان مي‌دهد كه اگرچه تمركز آشكار امريكا روي ايران است اما شرقي‌ها هم دست رفقاي عرب امريكا را در دست گرفته‌اند. فراتر از وضعيتي كه تصوير شد؛ پيمان راهبردي ايران و روسيه يا تركيب ايران با چين در وضعيتي كه رفقاي بلوك شرق رسما «ائتلاف ساختارشكنان» را دنبال مي‌كنند، يك تهديد فزآينده براي ايالات‌متحده است. مولفه رقباي منطقه‌اي و جهاني در خاورميانه يك وضعيت ويژه وراي تقابل‌هاي ايدئولوژيك براي نقشه‌هاي ترامپ است.

 

سرنوشت بي‌بي در دست ترامپ

وضعيت داخلي سرزمين اشغالي مولفه‌اي است كه در غالب تحليل‌ها ناديده گرفته مي‌شود اما مساله بحران سياسي و اجتماعي اسراييل يا وضعيت اقتصادي رژيم صهيونيستي به شكلي ناملموس روي رفتار اسراييل تاثير مي‌گذارد. حدود 41 هفته پيش از ماجراي هفتم اكتبر، تل‌آويو، حيفا، بيت‌المقدس اشغالي و ده‌ها شهر ديگر صحنه اعتراضات اسراييلي‌هاي عمدتا ليبرال عليه كابينه مذهبي بود. گسل‌هاي داخلي اسراييل تا نقطه آشوب و نافرماني مدني مقابل نتانياهو پيش رفته بود.

در اوج جنگ غزه، اعتراض خانواده هاي اسراييلي و كشته شدن 130 اسير در آتش توپخانه اسراييلي با اعتراضات قديمي همراه شد. بي‌بي براي فرار از پيگرد دادگاه مفاسد اقتصادي و بحث قصور در هفتم اكتبر مانع هرگونه تلاش براي آتش‌بس مي‌شد اما ترامپ دستور آتش‌بس موقت را صادر كرد. نتانياهو كه مي‌دانست تمرد از خواسته ترامپ چه تبعاتي دارد، به خواست «مرد ديوانه» تن داد. نخست‌وزير اسراييل مي‌داند اگر ناقض يكجانبه آتش‌ باشد؛ بايد هزينه سنگيني بپردازد پس خواسته واشنگتن را مي‌پذيرد. نتانياهو به آب و آتش مي‌زند تا خواسته‌هاي ترامپ را تامين كند، زيرا بقاي او در نخست‌وزيري به خواست رييس‌جمهوري امريكا بستگي دارد. مساله بنيادين اينجاست كه در صورت احساس خطر يك اقدام غيرعقلاني درباره اماكن اتمي ايران عملياتي كند كه تبعات آن آتش به گستره خاورميانه است.

 

چالش براي معامله بزرگ

ترامپ پشت تمام الفاظ تهاجمي و فشار حداكثري مي‌گويد كه «معامله‌گر قرن» است. تمركز ترامپ در خاورميانه مشخصا روي ايران است. او مي‌خواهد به هر قيمتي با تهران معامله كند. اجراي «فشار حداكثري» عليه اقتصاد ايران، ارسال سيگنال تمايل به گفت‌وگو يا حتي تمجيد نامتعارف از ايران، افزايش سطح حضور نظامي، تجهيز اسراييل به تسليحات سنگرشكن در غالب تلاش براي اعمال «صلح از موضع قدرت» قابل تحليل و ارزيابي است. نكته پنهان در تمام معادلات خرد و كلاني كه تفسير شد؛ اين است كه «مرد ديوانه» همانند گذشته عنصر غافلگيري را دراختيار ندارد. اگرچه اين وضعيت ممكن است سطح بي‌سابقه‌اي از امكان وقوع تنش را رقم بزند اما در طرف مقابل هم توانايي اجراي استراتژي‌هاي متفاوت را ايجاد مي‌كند. اسراييل تلاش مي‌كند كه القا كند كه سطح قدرت ايران آنچنان تضعيف شده كه توانايي ضربه زني وجود دارد اما پاسخ تهران به «معماواره حيات» در چارچوب رئاليسم با يك سوال بدون پاسخ مواجه شود كه برعكس گذشته عنصر غافلگيري را دراختيار ايران قرار مي‌دهد. سياست موازنه قدرت و تهديد رويكردي است كه مشخصا جمهوري اسلامي در مقابل مرد ديوانه در دستور كار قرار داده است. وضعيت چالش‌برانگيز توفان خاورميانه زماني پيچيده‌تر مي‌شود كه آتش به گستره در شرايطي كه روابط كلان با تخاصم بزرگ مواجه است؛ يك موقعيت كشنده محسوب مي‌شود.

كارشناس روابط بين‌الملل

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون