• 1404 شنبه 23 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6016 -
  • 1404 شنبه 23 فروردين

نمایندگان ایران و امریکا امروز در مسقط گفت‌و‌گو می‌کنند

راند اول دیپلماسی

گزارش‌هایی درباره مذاکرات امروز طرف‌های ایرانی و امریکایی در عمان

گفت‌وگو با اميرعلي ابوالفتح: ديپلماسي به وقت مسقط

گزارش 1 :  نيم قرن مذاكره

گزارش 2 : درباره عراقچی،  مردي براي تمام فصول مذاكره

علي باقري: سرمايه‌گذاري 2هزار ميليارد دلاري به توافق با امريكا كمك مي‌كند

هادي حق‌شناس: كشورها با منافع مشترك از تنش و تنازع دور مي‌شوند

با یادداشت‌هایی از کارشناسان سیاسی و اقتصادی در « اعتماد » امروز

 

حديث روشني

مسقط به كانون توجهات جهاني تبديل شده؛ جغرافيايي كه ميزبان مذاكرات غيرمستقيم ايران و امريكا با واسطه‌گري وزير خارجه عمان است. رايزني‌ها درحالي شكل مي‌گيرد كه تنش‌ها در منطقه و رويارويي لفظي بين تهران و واشنگتن به اوج رسيده است. در عين حال با توجه به اهميت اين مذاكرات، تحليلگران و ناظران سياسي به دقت جزييات و گمانه‌زني‌هاي مختلف در باب گفت‌وگوها را رصد مي‌كنند. گزارش‌هايي كه طي روزهاي اخير در اين زمینه منتشر شد حكايت از آن دارد كه دوطرف در تلاش هستند تا ضمن بررسي موضوعات كليدي، زمينه‌هاي لازم براي ايجاد يك توافق موقت را فراهم كنند. در اين بين، ادعاهايي و بعضا به نقل از منابع آگاه ايراني نيز منتشر شده است. از پذيرش شكل مذاكرات غيرمستقيم مورد نظر ايران توسط واشنگتن تا تمايل ايران به انجام يك توافق موقت در مراحل ابتدايي آغاز رايزني‌ها با اين هدف كه بستر براي توافق جامع‌تر در بلندمدت هموار شود. در هر صورت اما به ادعاي تحليلگران نشانه‌هايي از تمايل امريكا و ايران براي ديپلماسي و كاهش تنش‌ها وجود دارد و وجود اين اراده طرفين را در اين بازه زماني به پاي ميز مذاكره كشانده است. هر چند در باب نتايج حاصل از نشست روز شنبه تحليل متفاوت است و در اين راستا گمانه‌زني‌ها و سناريوهاي مختلفي مطرح است. برخي ناظران بر اين باورند كه اگرچه ممكن است مذاكرات در همان روزهاي ابتدايي به نتايج ملموسي نرسد، اما خود اين فرآيند مي‌تواند به عنوان يك گام مثبت در راستاي ايجاد فضايي براي گفت‌وگو و تعامل ميان دو كشور طي ماه‌هاي آينده تلقي شود. از سوي ديگر، گروهي نيز بر اين عقيده‌اند كه عدم توافق در اين دور از مذاكرات مي‌تواند عواقب جدي‌تري به دنبال داشته باشد و بر فعل و انفعال‌هاي منطقه و راهبرد ايران نيز تاثير بگذارد. بنابراين، مسقط امروز نه تنها ميزبان گفت‌وگوهاي سياسي است، بلكه به ميدان آزموني براي تعيين آينده خاورميانه و معادلات جهاني تبديل شده است. به اين بهانه روزنامه اعتماد با هدف واكاوي نتايج احتمالي دور نخست رايزني‌ها ميان ايران و امريكا با اميرعلي ابوالفتح، كارشناس مسائل امريكا گفت‌وگو كرده است. ابوالفتح در گفت‌وگو با «اعتماد» ضمن تاكيد بر پيچيدگي‌هاي اين دور از مذاكرات و ضرورت صبر و تدبير براي رسيدن به توافق سازنده بر اين باور است كه احتمال توافق بيشتر از عدم توافق است. به گفته ابوالفتح اما اگر اخبار مثبتي از مسقط مخابره نشد لزوما به معناي آغاز رويارويي نيست. مشروح اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد.

 

‌ ايران بر غيرمستقيم بودن رايزني‌ها تاكيد دارد و امريكا خواهان گفت‌وگوهاي مستقيم است.آيا حقيقتا خواست متفاوت طرفين در باب شكل رايزني‌ها مي‌تواند ماحصل گفت‌وگوهاي احتمالي ميان تهران و واشنگتن را در بازه زماني كنوني تحت‌تاثير قرار بدهد؟

همان‌طور كه آقاي عراقچي نيز اشاره كردند، شكل مذاكرات اهميت چنداني ندارد و اولويت اصلي، رسيدن به توافق است. در واقع، اراده طرفين براي دستيابي به توافق و موضوعاتي كه مي‌خواهند در مذاكرات مورد بحث قرار دهند، از اهميت بالايي برخوردار است. در حال حاضر، تاكيد ايران بر غيرمستقيم بودن مذاكرات به دليل ارسال پيام‌هاي متناقض از سوي واشنگتن است. ايران در اين شرايط نمي‌داند وضعيت به چه صورت است؛ از يك‌سو ادعا مي‌شود كه ايران نبايد به سلاح اتمي دست يابد و ازسوي ديگر، بر مسائل موشكي و موضوعات منطقه‌اي تاكيد مي‌شود. اين عدم شفافيت و بي‌اعتمادي ميان طرفين، به ويژه زماني كه طرفين نسبت به يكديگر بي‌اعتماد هستند، مي‌تواند منجر به موضع‌گيري‌هاي متنقاضي از سوي طرفين مبني شكل مذاكرات شود. اما در ابتدا، طرفين ممكن است به يكديگر اعتماد نكنند و به گفته معروف تلاش داشته باشند تا يكديگر را «محك بزنند»؛ بنابراين، مذاكرات غيرمستقيم مي‌تواند به عنوان يك روش اوليه براي ارزيابي عزم جدي طرفين در رسيدن به توافق قلمداد شود. اگر مشخص شود كه هر دو طرف واقعا خواهان توافق هستند، مذاكرات غيرمستقيم مي‌تواند به مذاكرات مستقيم تبديل شود. ايران نيز هرگز اعلام نكرده كه قصد دارد رايزني‌ها را به شكلي غيرمستقيم ادامه بدهد. تهران بارها با ايالات‌متحده مذاكره مستقيم داشته است. اكنون، تاكيد ايران بر برگزاري چند جلسه يك يا دو ساعته براي مذاكره غيرمستقيم جهت درك مواضع طرفين است. اگر طرف امريكايي واقعا مصمم باشد كه به توافق برسد و خواسته‌هاي منطقي ارائه بدهد، اين امكان وجود دارد كه مذاكرات به شكلي مستقيم برگزار شود. ايران در ابتدا بر مذاكرات غيرمستقيم اصرار داشت، اما هرگز مذاكرات مستقيم را رد نكرده و برگزاري آن را منوط به حسن‌نيت امريكايي‌ها و شرايط حاكم مي‌داند. ممكن است امروز نيز يك يا دو ساعت مذاكرات غيرمستقيم برگزار شود و پس از آن، با پس از انجام مشاوره‌هاي لازم، شرايط براي برگزاري مذاكرات مستقيم فراهم شود. اما نكته مهم اين است كه آيا امريكايي‌ها واقعا قصد دارند به توافق دست يابند يا خير.

‌‌ اخيرا ادعاهايي در باب تمايل ايران به توافقي موقت منتشر شده است. در صورت محتمل بودن چنين ادعايي، توافق موقت ممكن است شامل چه مواردي باشد كه به تامين منافع طرفين كمك كند؟ از منظري ديگر آيا ايالات‌متحده با اين گزاره موافقت خواهد كرد يا نه.

من آنچه در اين باره رسانه‌اي شده تا چه حد گمانه‌زني است، اما تجربه‌هاي قبلي نشان مي‌دهد كه الگويي مشابه وجود داشته است. در ابتدا در ژنو، توافقي شش‌ماهه به امضا رسيد كه طي آن ايران فعاليت‌هاي هسته‌اي خود را متوقف كرد و در ازاي آن، هر شش ماه مبلغي معادل 500 - 600 ميليون دلار از دارايي‌هاي ايران آزاد می‌شد. اين فرآيند به طرفين فرصت داد تا مذاكرات اصلي را آغاز كنند كه درنهايت به توافق برجام در وين منجر شد. اين احتمال وجود دارد كه اين‌بار نيز به همين صورت پيش برود، اما ممكن است امريكايي‌ها بر اين موضوع اصرار داشته باشند كه زودتر به نتيجه دست يابند. درنهايت، اين گزاره به اهداف طرف امريكايي بستگي دارد؛ آيا آنها تنها به بحث هسته‌اي مي‌پردازند يا موضوعات ديگري را نيز در دستور كار قرار خواهند داد؟ به هر حال، سندي تحت عنوان برجام وجود دارد كه فارغ از محتواي آن، مي‌تواند الگويي براي چارچوب كلي مذاكرات باشد و امكان به‌روز رساني آن وجود دارد. اگر طرف امريكايي بخواهد وارد فازهاي جديدي شود، نياز به مذاكرات بيشتري خواهد داشت. بنابراين، مشخص نيست كه آيا امريكا صرفا روي موضوع هسته‌اي تمركز خواهد كرد يا تلاش مي‌كند فراتر از مسائل هسته‌اي موضوعات ديگري را در دستور كارش قرار بدهد. از همين رو نيل به توافق در كوتاه‌مدت منوط به رويكرد واشنگتن است. شايد آنها بخواهند توافق موقتي داشته باشند و سپس بستر براي توافق در بلندمدت هموار شود.

‌‌ باتوجه به اينكه سرمايه‌داري فاقد سابقه ديپلماتيك ولي نزديك به ترامپ براي آغاز رايزني‌ها انتخاب شده، اين انتخاب از سوي امريكا چه پيامي دارد؟ حضور ويتكاف در دور نخست مذاكرات چقدر مي‌تواند بر موفقيت احتمالي آن تاثير بگذارد؟

انتخاب ويتكاف به عنوان نماينده امريكا در خاورميانه صرفا يك پيام به ايران نيست. انتخاب او به عنوان نماينده ويژه امريكا، به اين دليل است كه او بخشي از بدنه ساختار سياسي امريكا نيست و بيشتر به عنوان يك تاجرمسلك در حوزه كسب و كار و املاك شناخته مي‌شود. ويتكاف سابقه ديپلماتيك ندارد و از دوستان نزديك و مورد اعتماد دونالد ترامپ است. اين ويژگي‌ها به او قدرت مانور بيشتري مي‌دهد و مي‌تواند به عنوان يك عامل مثبت در مذاكرات قلمداد شود. يكي از مزاياي ويتكاف اين است كه او به‌ طور كلي تعصبات ضدايراني يا افكار حمايتگرايانه راديكال از اسراييل را ندارد. چنين متغيرهايي مي‌تواند به روند مذاكرات كمك كند، زيرا اگر فردي با تفكرات ايدئولوژيك و راديكال جان بولتون يا تام كاتن مسوول مذاكرات بودند، احتمالا تعصبات ضدايراني بر فضاي حاكم بر مذاكرات سايه جدي مي‌افكند. ويتكاف به عنوان چهره‌اي عمل‌گرا، فاقد ذهنيت‌هاي ايدئولوژيكي است و هدف اصلي‌اش خدمت به رييس‌جمهور امريكاست. اين خود مي‌تواند يك نقطه قوت براي مذاكرات باشد، به شرطي كه دستور كار او تحت تاثير جريان‌هاي نئوكان و ضد ايراني مانند جان بولتون قرار نگيرد، چراكه آنها مدعي اجرا شدن الگوي ليبي درمورد ايران هستند. اما اگر او بتواند با تكيه بر آراي طرفداران صلح را كه به دنبال توافق با ايران هستند، در مسقط رايزني‌ها را به پيش ببرد، اين گزاره مي‌تواند به پيشرفت مذاكرات كمك كند. بنابراين، موفقيت مذاكرات به دستور كار ويتكاف در عمان منوط است و همچنين به نظرات و فشارهاي مختلف درون ساختار سياسي امريكا.

‌ ‌ترامپ بارها مدعي شده كه در صورت عدم دستيابي طرفين به توافق احتمال توسل به گزينه نظامي ادعايي وجود دارد؛ ادعايي كه از جانب تهران بي‌پاسخ نمانده است. آيا مي‌توان گفت تهديدهاي ادعايي رييس‌جمهوري امريكا بلوف سياسي است يا با لحاظ كردن آرايش جنگي در خاورميانه، ترامپ مي‌تواند گزينه پرهزينه‌اي را برگزيند؟

توجه داشته باشيد كه يكي از تكنيك‌هاي معمول در مذاكرات، اتخاذ مواضع سرسختانه است كه طرفين براي تحت فشار قرار دادن طرف مقابل به اعطاي امتيازات بيشتر از آن استفاده مي‌كنند. اين شيوه تنها مختص به امريكا نيست. هر چند كه واشنگتن به دليل قدرت نظامي و اقتصادي خود، مي‌تواند به تهديدات موثرتري متوسل شود و اين موضوع به نوعي به افزايش فشار بر طرف مقابل كمك مي‌كند. اما در طرف ايراني نيز شاهد هستيم كه با استفاده از ابزارهاي مختلف، نظير نمايش قدرت نظامي، مانورهاي نظامي و انتشار تصاويري از زيرساخت‌هاي نظامي مانند شهرهاي زيرزميني موشكي، سعي مي‌كنند موضع و توان بازدارندگي‌اش را تقويت كرده و به نمايش بگذارد. اظهاراتي كه از سوي مقامات ايراني از‌جمله آقاي شمخاني مطرح مي‌شود، به نوعي نمايش قدرت و اراده ايران براي دفاع از منافع خود و جلوگيري از هرگونه فشاري است كه ممكن است بر تهران وارد شود. اين تهديدهاي لفظي مي‌تواند به عنوان بخشي از استراتژي مذاكره محسوب شود، به اين معنا كه با ايجاد فضاي قوي‌تر، ايران مي‌تواند شانس خود را براي رسيدن به توافق مناسب‌تر افزايش بدهد. اين نوع رويكردها در مذاكرات مي‌تواند به طرفين كمك كند تا در نهايت به يك توافق معقول و متوازن دست پيدا كنند، زيرا هر دوطرف به ‌دنبال حفظ منافع خود و كاهش ريسك‌هاي موجود هستند. بنابراين، اين نمايش قدرت مي‌تواند به عنوان يك ابزار براي تقويت موضع مذاكره‌كنندگان و افزايش احتمال رسيدن به توافق درنظر گرفته شود.

‌‌ نقش اسراييل و شخص نتانياهو را در اين مرحله از مذاكرات چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ با توجه به نفوذ تل‌آويو بر چهره‌هاي نزديك به ترامپ و همچنين اعضاي جمهوري‌خواه كنگره، آيا اين احتمال وجود دارد كه اسراييل در مسير رايزني‌ها سنگ‌اندازي كرده يا با توسل به اهرم‌هاي مختلف، خللي در دستيابي به توافق باشد؟

واقعيت اين است كه ترامپ به‌ طور كلي تمايل داشته كه به نتانياهو و اسراييل امتيازات قابل توجهي بدهد، چه در قالب توافق‌ها و چه در ديگر زمينه‌ها. اما اسراييل در اين زمينه قدرتي براي توقف مذاكرات ندارد، بلكه بيشتر مي‌تواند با كارشكني و سنگ‌اندازي در روند مذاكرات تاثير بگذارد. زماني كه ايالات‌متحده عزمش را براي رايزني با ايران اعلام كرده، اسراييل عملا نمي‌تواند به ‌طور مستقيم در برابر اين تصميم بايستد، اما مي‌تواند كارشكني كرده تا به‌ طور غيرمستقيم بر روند مذاكرات تاثير بگذارد. نمونه بارز آن در زمان برجام بود كه اسراييل به ‌طور فعال تلاش داشت تا مانع از آن شود تا توافق حاصل گردد و اكنون نيز احتمالا همين رويكرد را دنبال مي‌كند. نكته مهم اين است كه ترامپ در تلاش است تا مذاكراتي با ايران انجام بدهد و از همين رو نتانياهو را در دقيقه نود در جريان تصميم خود قرار داد،
به گونه‌اي كه او را بر همان صندلي نشاند كه پيش‌تر زلنسكي را نشانده بود. نتانياهو نيز در مقابل گفته ترامپ مبني بر مذاكره مستقيم با ايران سكوت كرد چراكه ترس از شكل‌گيري برخوردي مشابه برخوردي كه در كاخ سفيد با زلنسكي شده بود، وجود داشت. اين نشان مي‌دهد كه ترامپ به دنبال ايجاد فضايي مثبت براي مذاكرات است و به نتانياهو نيز اعلام كرده كه ايالات‌متحده به دنبال صلح است، نه درگيري. با اين حال، موفقيت يا عدم موفقيت مذاكرات به رويكرد ايران نيز بستگي دارد. اگر ايران به سمت تعامل و انعطاف پيش برود و بتواند امتيازاتي ارائه بدهد، اين امر مي‌تواند قدرت مانور اسراييل را كاهش بدهد. اما اگر ايران انعطافي نداشته باشد، قدرت تاثيرگذاري اسراييل بر سياست‌هاي ايالات‌متحده و ديگر كشورها ممكن است افزايش يابد. بنابراين، در اين روند، تعادل ميان تمايل ايالات‌متحده به مذاكره، واكنش اسراييل و رفتار ايران نقش بسيار مهمي ايفا مي‌كند و هر يك از اين عوامل مي‌تواند بر نتيجه نهايي تاثيرگذار باشد.

‌‌ چشم‌انداز كلي شما از نتيجه رايزني‌ها در مسقط چيست؟ آيا فضاي فعلي امكان رسيدن به توافقي پايدار را فراهم مي‌كند يا صرفا در اين بازه زماني شاهد يك مانور ديپلماتيك هستيم؟

در مذاكرات بين‌المللي، به ويژه در مسائل پيچيده‌اي مانند برنامه هسته‌اي ايران، انتظار نتيجه‌گيري سريع و بدون چالش‌هاي جدي اغلب غيرواقعي است. بسياري از عوامل و موضوعات مختلف وجود دارند كه مي‌توانند بر روند مذاكرات تاثير بگذارند و اين امكان وجود دارد كه حتي اگر مذاكرات به خوبي پيش بروند، رسيدن به توافق نهايي ماه‌ها يا حتي سال‌ها به طول بينجامد. در هر صورت من پيش‌بيني نمي‌كنم اما آرزو مي‌كنم كه توافق سازنده‌اي حاصل شود. علاوه بر اين، پيچيدگي‌هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي حاكم بر ساختار دو طرف و همچنين تاثيرات خارجي فعل و انفعال‌ها، مي‌تواند بر نتايج مذاكرات تاثير بگذارد، اما حتي اگر روز شنبه نتايج مطلوبي از مذاكرات به دست نيايد، اين به معناي پايان راه نيست. تاريخ نشان داده است كه مذاكرات مي‌توانند در دوره‌هاي مختلف به جلو و عقب رفته و هميشه امكان بازگشت به ميز مذاكره وجود دارد. از طرفي طرفين هنوز انگيزه‌اي براي ادامه مذاكرات و يافتن راه‌حل‌هاي ممكن دارند. اين خود يك نشانه مثبت است و نشان مي‌دهد كه عزم جدي براي رسيدن به توافق وجود دارد. درنهايت، مهم است كه به روند مذاكرات به عنوان يك فرآيند طولاني‌مدت نگاه كنيم كه نياز به صبر و تدبير دارد. هر چند كه ترامپ و ديگر مقامات ممكن است ادعا كنند كه مشكلات را مي‌توان به سرعت حل كرد، اما واقعيت اين است كه مسائل پيچيده‌اي وجود دارد كه نياز به زمان و تلاش‌هاي مداوم دارند.

 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون