شادي بطلب كه حاصلِ عمر دمي است

شنبه چه اخباري از عمان مي‌رسد؟ نمي‌دانم!‌ هر قدر هم كه خبر و تحليل بخوانم باز همه ‌چيز بر پايه حدس و گمان خواهد بود. در كنار اينها با خودم حساب و كتاب مي‌كنم كه از اين شنبه‌ها در عمر 44 ساله‌ام زياد ديده‌‌ام، شب انتخابات چه شب‌ها كه كنار تلويزيون روشن نخوابيديم تا بفهميم دولت به دست چه كسي مي‌افتد، در زمان مذاكرات برجام با چه وسواسي اخبار را دنبال كرديم، دوره قبل انتخابات امريكا بيشتر از مردم هر جايي از دنيا نتيجه آراي هر ايالت را دنبال مي‌كرديم!‌ در زمان اعتراضات منتظر سخنراني‌‌هاي مسوولان بوديم تا بفهميم واكنش آنها به خواسته‌هاي مردم چيست! چه صبح‌ها كه اولين كارمان مرور اخبار بود تا بفهميم شب قبل آيا اتفاقي افتاده است يا نه! 
در ميان اين همه خبر و حادثه و موقعيت‌هاي حساس كنوني عمر ماست كه مي‌گذرد. ژاله آموزگار در درسگفتارهاي خود با موضوع شناخت اساطير ايران به راهكار خوبي اشاره مي‌كند‌، درباره اساطير بخوانيد و از اين همه خبر خود را ساعتي جدا كنيد، از اينكه اين شنبه و شنبه بعد چه مي‌شود!‌ با غرق شدن در دنياي اسطوره‌ها به آرامش مي‌رسيد و درمي‌يابيد در زندگي خودتان چقدر همچنان اسطوره‌ها نقش پررنگي دارند. 
به گفته خانم آموزگار عمل كردم، تلاشم اين است در اين روزهاي پرآشوب و خبر با گوش دادن به درسگفتارهاي او و خلاصه‌برداري، ساعتي از هياهوي بيرون جدا شوم. در كنار آن در هر مسير رفت و آمد به محل كار و خانه «راديو كرگدن» گوش مي‌دهم. در قسمت اول آقاي سيدعلي ميرفتاح مي‌گويد به رسم قصه‌هاي شب گذشته، برخي متون قديمي را مي‌خواند.
هر قسمت بين 15 تا 20 دقيقه است. تا به خانه برسم دو، سه قسمت را گوش مي‌دهم. او پس از پايان هر قسمت مي‌گويد به شرط آنكه زنده باشد، شب بعد بخش ديگري را خواهد خواند. خدا به او عمر طولاني دهد، تاكنون‌ «سمك عيار»، «ابومسلم‌نامه»، «داراب‌نامه» و «هزارويك شب» را خوانده است، به خود مي‌گويم به شرط زنده بودن مي‌توانم هر سه متن را با صداي او بشنوم. زندگي همين است ديگر ممكن است دقيقه‌اي بعد تمام شود، چرا همه زمان را در نگراني و اضطراب فردا بگذرانيم و از آن بهره نگيريم.