• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3326 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۴ شهريور

تعدد احزاب، پويايي يا بيماري؟

آمار در بسياري از مواقع گمراه‌كننده است. وقتي كه مي‌شنويم تعداد احزاب و گروه‌هاي سياسي كشور سه‌رقمي و رو به افزايش است، چه برداشتي بايد داشته باشيم؟ آيا اين نشانه پويايي و سرزنده بودن فضاي سياسي در كشور است؟ آيا نقطه مقابل آن يعني تعداد كم احزاب به معناي فقدان پويايي سياسي است؟ براي تعداد كم احزاب نشانه‌اي قطعي نمي‌توان يافت، ممكن است علامت استبدادي باشد. ممكن است فضاي رقابتي سازنده‌اي در آن باشد، ولي زيادي تعداد احزاب به طور قطع علامت بيماري سياسي است. چرا؟

حزب چيست؟ حزب را از يك جهت مي‌توان به مثابه يك تيم ورزشي آماده براي مسابقه دادن براي كسب يك جام مشخص كه همان قدرت يا هيات دولت و مجلس است دانست ولي مسابقه سياسي براي رسيدن به اين جام، نه به صورت حذفي است و نه حتي به صورت دوره‌اي و هيچ حد نصابي هم از حيث تعداد ندارد. در اين صورت منطقي‌ترين حالت براي اين وضعيت اين است كه مسابقه با حضور دو تيم برگزار شود زيرا هر كس و گروهي سعي مي‌كند كه ميان تامين حداكثر منافع خودش و احتمال پيروزي و ائتلاف با ديگران، تركيب بهينه‌اي را به وجود آورد. در نتيجه همه احزاب و گروه‌هاي كوچك به مرور به حاشيه رانده شده و در گروه‌هاي قوي‌تر ادغام مي‌شوند، زيرا اين گروه‌ها هيچ شانسي براي موفقيت در اين مسابقه ندارند. البته در صورت ادغام در احزاب بزرگ‌تر به ميزان وزن خودشان در گروه بزرگ‌تر نيز تاثيرگذار خواهند بود، به عبارت ديگر گروه بزرگ‌تر نيز به ازاي اضافه شدن افراد و گروه‌هاي كوچك و جديد، برخي امتيازات را نيز به آنان مي‌دهد.

از سوي ديگر حزب به مثابه كارخانه توليد و عرضه كالاي سياسي نيز هست. براي توليد هرچه بهتر و ارزان‌تر يك كالا، لازم است كه كارگاه‌هاي كوچك در يكديگر ادغام شوند. براي نمونه گفته مي‌شود كه كارخانجات خودروسازي با تيراژ كمتر از چند صد هزار و حتي يك ميليون خودرو در سال چندان به صرفه نيستند.

 

 

حال فرض كنيد كه در يك جامعه مثل ايران ده‌ها و صدها كارخانه خودروسازي باشد، معلوم است كه همه آنها ضررده هستند. احزابي كه حداكثر چند ده نفر عضو دارند و داراي نيروي ثابت سازماني نيستند، هيچگاه نمي‌توانند تحليل و آموزشي سياسي بدهند و در انجام فعاليت‌هاي حزبي نيز ضعيف هستند و نمي‌توانند كادرسازي كنند و چون تعداد اعضاي آنها كم است، بار مالي بر دوش افراد اندكي سنگيني مي‌كند يا آنكه مجبورند از جاهاي خاص و شرايط ويژه به اين منابع دسترسي پيدا كنند.

چگونه احزاب بزرگ شكل خواهند گرفت؟ در درجه اول استقلال مردم از دولت زمينه را براي تحرك سياسي فراهم مي‌كند. سپس تمايزهاي طبقاتي و اجتماعي و متشكل شدن حول منافع اين گروه‌ها مي‌تواند به شكل‌گيري احزاب بزرگ كمك كند ولي مهم‌تر از همه وجود يك جريان سياسي قوي است كه موجب مي‌شود بسياري از احزاب كوچك خود را درون جريان بزرگ‌تر قرار دهند و با آن هماهنگ شوند. در واقع وقتي بارش‌هاي جوي كم است آب‌هايي كه در جويبارهاي دامنه كوه روان مي‌شوند، نمي‌توانند به يكديگر بپيوندند و يك جريان قوي رودخانه‌اي را ايجاد كنند ولي هنگامي كه اين‌بارش‌ها ممتد و قابل توجه باشند، به سرعت تبديل به يك جريان غالب مي‌شوند كه هر جويباري به ناچار به آن خواهد ريخت.

بنابراين تنوع گروه‌هاي سياسي و كثرت آنها، يا ناشي از فقدان جريان غالب سياسي است يا به دليل فقدان ايفاي نقش حزبي در اين گروه‌هاست. در فضايي كه هر كس ساز خود را بزند و تمايزات خُرد اجتماعي، مهم‌تر از مسائل كلان جامعه باشد به تعداد اين تمايزات احزاب و گروه‌هاي سياسي شكل مي‌گيرد. در اين صورت آنها بيش از هر چيز به بنگاه‌هاي توزيع پست و مقام و رانت تبديل مي‌شوند و براي اين هدف هرچه كوچك‌تر باشند، بيشتر به نفع اعضاي آن است. همچنين در اين حالت هيچ يك از كاركردهاي احزاب سياسي از جمله ارايه تحليل و راهبرد، آموزش و كادرسازي و تدوين برنامه را در اين گروه‌ها نخواهيد ديد. اساسنامه آنها نيز همچون اساسنامه ثبت شركت‌ها به صورت تيپ وجود دارد و مي‌توان از وزارت كشور تهيه كرد. تاكنون از اين چند صد حزب ايراني چند تحليل راهبردي و ارايه طريق و برنامه ديده‌ايد؟ همه آنان مطالب را به صورت شفاهي و غيررسمي مي‌گويند و در نهايت هم معلوم نمي‌شود كه مشكل چيست و راه‌حل پيشنهادي كدام است؟ اين مغازه‌اي است كه به صورت فصلي و هر چهار سال يك بار در انتخابات مجلس كركره‌اش قدري بالا كشيده مي‌شود و با اتمام آن نيز اين مغازه زيرپله‌اي بسته مي‌شود. برخي از آنان حتي در حد زيرپله‌اي هم نيستند، مثل دستفروش‌هاي روزهاي پيش از عيد هستند كه در كنار خيابان بساط مي‌كنند.

البته قصد تحقير و تخفيف فعالان حزبي نيست بلكه مسووليت اين وضع به عهده كليت نظام اجتماعي ما است و همه ما به سهم خود در برابر آن مسوول هستيم ولي بايد بدانيم كه جهت‌گيري فعاليت خود را بايد به سمتي نشانه رويم كه از تعداد اين احزاب از طريق ادغام در يكديگر كاسته شود. براي اين كار بايد دنبال تقويت جريان سياسي كشور بود و از طريق شفاف‌سازي و پاسخگويي اجازه نداد كه باندهاي توزيع رانت در اين گروه‌ها شكل بگيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون