دلم براي پايتخت تنگ شده
افشين علا
داشتم براي ديدن برنامهاي كه بتواندساعتي مرا پاي تلويزيون بنشاند شبكهها را مرورميكردم كه بياختيار ياد محسن تنابنده افتادم. ديدم چقدرجاي سريال پايتخت خالي است. باوركنيد به عنوان يك مازندراني دلم براي پايتخت تنگ شده. نميخواهم در اين مجال به نقد مبسوط اين سريال بپردازم فقط قصد دارم به اين نكته اشاره كنم كه براي جذاب شدن برنامهها به سحر وجادو نياز نداريم. استفاده از هنرمنداني چون محسن تنابنده و تيم «پايتخت» نمونه بارز تدبير براي ارتقاي برنامهها و جذب تماشاگرمشتاق است. بهويژه در ساحت خطير بهرهگيري از طنز در پرداختن به گويش وشوخي بافرهنگ اقوام كه غالبا بامشكل وسوءتفاهم نيزهمراه ميشود. اما پايتخت نه تنها من مازندراني را نيازارد كه اتفاقا بسياري از ظرايف و زيباييهاي فرهنگ سرزمين پرافتخار و باستانيام رابه يادم آورد. به جرات ميگويم برخورد غالب مازندرانيها و گلستانيهاي فهيم نيزچنين بوده است. البته دليل اين امرهم ظرفيت بالاي اين هموطنان غيور است و هم ظرافت وكارداني هنرمنداني چون محسن تنابنده. بيصبرانه منتظر سري جديد پايتختم.