اهميت عمليات كربلاي چهار؛ حداقل بيتوجهي به آن!
محمد دروديان
عمليات كربلاي چهار در سوم ديماه سال 1365، در منطقه جنوب و جنوب شرقي بصره انجام شد، با وجود اهميت عمليات كربلاي چهار تاكنون هيچ گونه اثر مستقلي به صورت مقاله يا كتاب براي بررسي عمليات منتشر نشده است. احتمالا يكي از مهمترين عوامل موثر در بيتوجهي به عمليات كربلاي چهار، شكست عمليات در همان ساعات اوليه است، در حالي كه اين موضوع بسيار مهم است و بايد دستمايه پژوهش قرار بگيرد. در عمليات كربلاي چهار به عنوان راوي قرارگاه در كنار فرمانده كل سپاه، آقاي محسن رضايي حضور داشتم و در حال ضبط گزارشها بودم. لحظه به لحظه گزارش وضعيت نيروها، از يگانهاي عملكننده به فرماندهي كل عمليات ارسال ميشد، شواهد و قراين ناظر بر هوشياري كامل دشمن بود. با گذشت نزديك به دو ساعت از زمان عمليات، اين موضوع روشن شد كه دشمن هوشيار بوده و عمليات لو رفته است. آقا محسن در واكنش به اين وضعيت گفت: «عمليات از رده به كلي سري لو رفته است.» اين عبارت را فقط يك بار به كار برد و هيچ گاه فرصت نشد از ايشان سوال شود، چرا به اين نتيجهگيري رسيد، علت لو رفتن عمليات چه بود؟ در صورتي كه عمليات كربلاي چهار به پيروزي ميرسيد، قواي نظامي ايران با عبور از رودخانه اروند، از منطقه جنوب و جنوب شرقي بصره، از طريق ابوالخضيب وارد اين شهر استراتژيك (بصره) ميشدند. تحول يادشده با توجه به اينكه فاو در اختيار نيروهاي خودي بود، جنوب عراق را با همه برتريهاي ژئوپولتيك آن، از بصره تا امالقصر و فاو در اختيار ايران قرار ميداد. پيروزي نظامي در عمليات كربلاي چهار، پس از تصرف فاو و دستاوردهاي آن عراق را براي ادامه جنگ، از نظر سياسي و نظامي، در شرايط بسيار دشواري قرار ميداد.
توضيح يادشده ناظر بر اهميت عمليات كربلاي چهار است كه با وجود شناسايي و طرحريزيهاي دقيق طي چندين هفته و فراهم آوردن امكانات و 250 گردان نيروي رزمنده پاي كار، به دلـيل شكست عملــيات، هيچگاه درباره اهـــميت و ويژگيهاي اين عمليات، همچنين دستاوردهاي احتمالي آن در صورت پيروزي، سخني گفته يا مطلبي نوشته نشده است. نظر به اينكه عمليات كربلاي چهار در حد فاصل دو عمليات فاو، (از 21 بهمن سال 64 تا 10 ارديبهشت سال 65) و كربلاي پنج (از 18 دي ماه سال 65 الي بهمن همان سال) قرار گرفته است و هر دو با پيروزي به پايان رسيده، شايد ملاحظه يادشده نيز در ناديده گرفتن اين عمليات بيتاثير نبوده است. نظر به اينكه عمليات كربلاي چهار، آخرين عمليات آبي- خاكي ايران با عبور از رودخانه اروند بود، لذا ميتوان از اين عمليات به مثابه اوج نبوغ و خلافيت فكري در طراحي و اجراي يكي از پيچيدهترين عملياتهاي نظامي در جنگ حتي در مقايسه با عمليات فاو نام برد.
انديشه اوليه براي انتخاب منطقه و طراحي عمليات، از نظر سياسي تابع اين هدف بود كه پس از پيروزي در فاو، يك پيروزي بزرگ ديگر موردنياز است تا استراتژي ايران، برابر نظر آقاي هاشمي به عنوان فرمانده عالي جنگ، مبني بر كسب يك پيروزي استراتژيك و اتمام جنگ، به نتيجه برسد. از نظر نظامي، تجربيات عمليات در فاو، به شكل پيچيدهتري در عمليات كربلاي چهار مورد استفاده قرار گرفت و در صورتي كه عراق نسبت به عمليات كربلاي چهار غافلگير و همانند فاو، منطقه تصرف و تثبيت ميشد، روند تحولات جنگ صورت ديگري به خود ميگرفت، چنانچه با شكست اين عمليات نيز چنين شد. در عين حال پافشاري آقاي هاشمي براي انجام يك عمليات پيروز، همچنين ابتكار عمل و خلاقيت فرمانده كل سپاه در مجموع موجب طراحي و اجراي عمليات كربلاي پنج و كسب پيروزي در منطقه شرق بصره شد.