غريبي در حلقه آشنايان در رثاي رضاي آل محمد(ص)
علياصغر شعردوست
سيام صفر مصادف بود با شهادت مهاجري كه براي گسترش دين خدا و هدايت امت به قلمرويي روي آورد كه مردمانش در طول تاريخ اسلام، مهر دوستي و محبت او و خاندانش را چونان گوهر جان خويش پاس داشتهاند و خود و هويت تاريخي و فرهنگي خود را با قرار گرفتن در دايره محبت خاندان رسول اثبات كردهاند. به ديگر سخن، اگر اين خاندان شريف، سايه حمايت و محبت خويش را بر سر ملت ما نميافكندند، ما نيز در عرصه تاريخ، در اقوام ديگر مضمحل ميشديم. حضور ما در عرصه تاريخ، مرهون و مديون قرار گرفتن در سايه هماي سعادت اهل بيت است و حضرت ثامنالحجج(ع)، نخستين كوكب سعادتي است كه در آسمان ايران پرتو افشاني نمود. گرچه پيام پيامرسان توحيد، در آغاز، كنگرههاي قصر كسري را فروريخت و تا قبل از هجرت حضرت رضا(ع)، ايران عرصه تجلي آفتاب معنويت شده بود، اما حضور او در جمع دوستداران مشتاقي كه جان مهرآميزشان با پيام حضرت دوست پيوند خورده بود، به ما توان زيستن داد. آن روز كه موكب مباركش به نيشابور رسيد، پيامي را از حنجره مباركش به گوش مردم رساند كه رسول وحي بيان كرده بود. آن روز كه رسول با بار سنگين رسالت بر دوش، از غار حرا پايين آمد، خطاب به توده مردم فرمود: «قولوا لا اله الله تفلحوا». پيامي كه امام شهيد در نيشابور در جمع مشتاقان و مخلصان بيان فرمود نيز ادامه همان كلامي بود كه جهان را در معرض دگرگوني و تحول قرار داد. ابن صباغ مالكي در كتاب فصول المهمه مينويسد: «حضرت ايشان فرمود: حديث كرد مرا پدرم موسي كاظم از پدرش محمدباقر از پدرش علي زين العابدين از پدرش حسين شهيد كربلا، از پدرش علي بن ابيطالب كه گفت: عزيزم و نور چشمانم!
سول خدا –صليالله عليه والله و سلم- فرمود: جبرئيل حديث كرد مرا و گفت: شنيدم پروردگار سبحانه و تعالي ميفرمايد: كلمه «لاالله الاالله» دژ من است، هر كه آن را بگويد به دژ من وارد گشته است و آنكه به دژ من وارد شده، از عذاب من ايمن و آسوده است.»او عطر شهادتي است كه از بوستان محمدي(ص) در سرزمين ايران پراكنده شد و طي اعصار و قرون، ميليونها شيعه را مشتاق خود كرد. اين ميهمان غريب كه اكنون جهاني به حلقه دوستيش درآمدهاند، صورت نمادين دوستي ملت ما با خاندان شريف نبوت است. خانه حميد بن قحطبه، در سناباد، بدل به مشهدي شد كه عطر شهادت را در سرزمين ايران پراكند و صورتي از مظلوميت شيعه شد. چرا كه او همسايه خليفه جابري شد كه در مشهد او دفن شده است.
يا ارض طوس سقاكالله رحمتهماذا حويت من الخيرات يا طوس
طابت بقاعك في الدنيا وطيبهاشخص ثوي بسناآباد مرموس
شخص عزيز علي الاسلام مصرعهفي رحمهالله مغمور و مغموس
يا قبره انت قبر قد تضمنهحلم و علم و تطهير و تقديس
فافخر فانك مغبوط بجثتهو بالملائكه الابرار محروس