باباطاهر و شعرهای جعلی
رضا ضيا
به آهی گنبد خضرا بسوزم
فلک را جمله سرتاپا بسوزم
بسوزم ارنه کارم را بسازی
چه فرمایی بسازی یا بسوزم
این شعر را با این صورت، جناب شجریان در مایه دشستانی(در آلبوم برآستان جانان) که فضایی غمآلود دارد به نام باباطاهر خواندهاند. در صورتِ خوانده شده، تأکید و مکث بر روی کلمات درست نیست، و معنی شعر کاملاً عوض شده؛ صورتِ درستِ تأکید این است که؛ «بسوزم ار، نه کارم را بسازی». یعنی اگر کارم را درست نکنی، من همه هستی را می سوزانم. نه این که؛ «بسوزم، ارنه، کارم را بسازی» (این طوری یعنی: من مجبورم بسوزانم وگرنه تو کار مرا می سوزانی) از اینها گذشته بنده این شعر را در سفینه شاعران قدیم، ص440 به نام «مهذب اصفهانی» که شاعری است گمنام یافتهام.
صورتِ کاملتر این شعر در آن سفینه به این ترتیب است؛
ببخشا گرنه گیتی را بسوزم/ جهان را جمله سرتاپا بسوزم
اگر در نیم شب آهی بر آرم/ دماغِ چرخِ پُرسودا بسوزم
بسوزم عالم، ار کارم نسازی/ چه فرمایی بسازی یا بسوزم؟
همانگونه که میبینید این شعر اصلاً «دوبیتی» نیست. کسانی که میخواستهاند این شعرها را به نام باباطاهر بیاورند، اصولاً نوعی«کهنه سازی» هم درظاهر شعر انجام میدهند. اینجا هم «بسوزم» را «بسوجُم» کرده و بیت دوم را حذف و نیز کلمات را هم تحریف کردهاند تا با سبکِ احتمالیِ باباطاهر موافق باشد. شبیه به کاری که با شعرهای دیگر هم کردهاند...