جنس گزينه وزارت...
محمد داوري
حسين باغگلي نخستين گزينه پيشنهادي رييس دولت سيزدهم براي وزارت آموزش و پرورش و تنها گزينهاي كه نتوانست از مجلس همسو با دولت راي اعتماد بگيرد، در نطق دفاع خود گفته بود كه اگر او راي نياورد و نمايندگان به او اعتماد نكنند گزينه بعدي هم از جنس او خواهد بود. باغگلي با اعتماد به نفسي كه كاذب به نظر ميرسيد با جملات تهديدآميز نمايندگان را مورد خطاب قرار داده بود و گفته بود كه در معرض انتخاب سختي قرار دارند و به عبارتي منظورش از سختي اين بود كه يا بايد به او راي بدهند يا اگر به او راي ندهند مجبور خواهند شد به گزينه بعدي كه از جنس او خواهد بود راي بدهند. حالا كه مدت سهماهه سرپرستي كاظمي رو به اتمام است و رييس دولت مجبور بوده كه گزينه بعدي را معرفي كند از چهرهاي رونمايي شده است كه بيش از هر چيزي بايد پيرامون او به اين پرسش پاسخ داد كه آيا مسعود فياضي از جنس حسين باغگلي است يا نه؟ به اين دليل پاسخ به اين پرسش مهم است كه اگر واقعا فياضي از جنس باغگلي است كه تكليف نمايندگان و فرهنگيان مشخص است و به همان دلايلي كه به باغگلي راي ندادند و با او مخالفت كردند بايد به فياضي هم راي ندهند و با وي مخالفت كنند تا پيامي را كه سري قبل بدنه فرهنگيان و نمايندگان به آقاي رييسي اعلام كردند و دريافت نشده است اينبار جديتر و روشنتر اعلام شود تا رييس دولت سيزدهم بداند كه چگونه وزيري را براي بزرگترين و مهمترين وزارتخانه دولتش انتخاب كند و اگر هم فياضي جنسش متفاوت است بايد حاميان و مدافعان او به صورت مستند و با دلايل منطقي اثبات كنند كه گزينه پيشنهادي متناسب با شرايط اين وزارتخانه و خواست و مطالبه فرهنگيان و نمايندگان و دانشآموزان و والدين است. بيترديد اين دو روي سكه است كه به كمك رزومه، كارنامه و برنامه مسعود فياضي ميشود آن را روشن ساخت و در اين سهگانه بيش از همه رزومه و كارنامه وي مهم است چرا كه برنامه را هر كسي ميتواند به يك تيمي سفارش بدهد تا برايش بنويسند و ضعيفترين فرد هم ميتواند قويترين برنامه را ارايه دهد اما مهم اين است كه آيا رزومه و كارنامه او نشان از توانايي وي براي تحقق آن برنامه دارد يا نه. لذا نخستين وظيفه مدني فعالان صنفي و سياسي و رسانهاي و مدني و كارشناسان حوزه آموزش و پرورش اين است كه بر اين پرسش تامل و تمركز نمايند و مشخص كنند كه جنس گزينه پيشنهادي براي تصدي وزارت آموزش و پرورش با حدود 15 ميليون دانشآموز و يك ميليون پرسنل شاغل در بيش از 100 هزار مدرسه چيست و چه تناسبي با اين دستگاه مهم و سرنوشتساز دارد تا به تناسب اين پاسخ بشود مستند و منطقي مخالفت يا موافقت نمود.