شعارهاي پوچ
عباس عبدي
اين روزها سر و صداي اصولگرايان نيز در آمده كه چرا مجرمان اقتصادي را مجازات نميكنيد؟ در اين اعتراض به آنجا رسيدهاند كه حتي خط قرمزهاي مرسوم خود را نيز در نورديدهاند. چند نفر در قم حكم ميدهند و ديگري نيز در انتظار رجعت دوباره مرحوم خلخالي است! در اين يادداشت ميكوشم كه نشان دهم پيمودن اين راه نه تنها مشكلي را حل نميكند كه بدتر هم خواهد كرد. البته روشن است كه منظور عدم مجازات چنين افرادي نيست كه لازم و ضروري است ولي وضعيت كنوني به گونهاي است كه اين كار در بهترين حالت نوشداروي پس از مرگ سهراب خواهد بود. چرا؟ اول اينكه معناي اين درخواست چيست؟ آيا از قوه قضاييه ميخواهند كه قانون را اجرا كند يا فراتر از قانون عمل نمايد؟ اگر منظورشان اين است كه قانون اجرا ميشود ولي كافي نيست، در اين صورت بايد خواهان تغيير قانون و تشديد مجازات شوند و نه تشديد برخورد. ولي اگر معتقدند كه قانون اجرا نميشود و اختلاسكنندگان ميتوانند از مجازات فرار كنند، در اين صورت پيش از اعلام درخواست تشديد مجازات، بايد روشن كنند كه چرا قانون اجرا نميشود؟ در حالي كه قوه قضاييه دربست نزديك به اصولگرايان است. اگر قانون اجرا نميشود، يك تخلف مهمتر از اصل فساد رخ داده است كه بايد ابتدا آن را حل كرد. البته چون اين آقايان محترم به دقت معلوم نميكنند كه منظورشان كدام يك از دو حالت است، در اين باره نميتوان اظهارنظر قطعي كرد. نكته دوم اين است كه اگرچه مجازات ضروري است، ولي اجراي مجازات براي كاهش جرم شرط لازم است و نه كافي. در همين چند سال گذشته، تعداد زيادي بازداشت و حتي برخي اعدام شدند. معاون اول رييسجمهور سابق به همراه ساير همكاران وي راهي زندان شدهاند. ولي هيچ اتفاقي در جامعه از حيث كاهش فساد رخ نميدهد. چرا؟