ديپلماسي تحريمپذير نيست
محسن پاكآيين
قابل پيشبيني بود كه تحريم محمدجواد ظريف، وزير امورخارجه كشورمان توسط ايالات متحده امريكا نتيجهاي را در برنخواهد داشت و موجب انزواي هرچه بيشتر ايالات متحده امريكا و ايجاد نوعي وحدت و هماهنگي بيشتر در داخل كشور، در حمايت از ايشان ميشود. سفر ايشان به كويت، قبل از آن به قطر و حالا به سه كشور اسكانديناوي، نشاندهنده فعال بودن ديپلماسي ايران، با وجود تحريمها و فشارها است. در شرايطي كه ايران با ديپلماسي فعال در حال بياثر كردن تحريمهاي يكجانبه ايالات متحده امريكاست، ميبينيم كه كشورهايي كه در جبهه مقابل جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته بودند و متحد ايالات متحده امريكا در منطقه تلقي ميشدند، به شكل روزافزون در حوزههاي سياسي، امنيتي و ديپلماتيك با مشكلات بيشتري مواجه ميشوند. عربستان سعودي بعد از پنج سال تجاوز بينتيجه در يمن، روز به روز بيشتر تحت فشار تقابل مردم يمن قرار ميگيرد و فشارهاي بينالمللي براي پايان دادن به جنايت عليه يمنيها نسبت به رياض افزايش يافته است. اماراتيها نيز كه با مشكلات متعدد امنيتي و سياسي در منطقه مواجه شدهاند، مجبور به عقبنشيني از ائتلاف تحت رهبري عربستان در يمن شدند. همزمان با اين دو كشور، رژيم صهيونيستي هم با مشكلات متعددي چه در سرزمينهاي اشغالي و چه در روابط با جهان مواجه است. ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران در اين شرايط بايد فعالانه به حركت خود ادامه دهد، از يك سو در جهت گسترش همكاريهاي دوجانبه، به ويژه در حوزه اقتصادي با كشورهاي منطقه و كشورهاي دوست رايزني كند و در منطقه خليج فارس هم بايد با هدف تامين امنيت منطقه توسط كشورهاي منطقه گفتوگو كرد. ميتوان گفت كه جلب نظر كشورهاي منطقه به همكاري با جمهوري اسلامي ايران براي ايجاد يك ساز و كار منطقهاي با محوريت كشورهاي ساحل خليجفارس، ميتواند پادزهر تنشآفرينيها و تشنجزاييهاي فرامنطقهاي در اين آبراه مهم بينالمللي باشد. بسياري از كشورهايي كه پيش از اين فريب امريكا را خورده بودند و در فشار با ايران با دولت امريكا همراه شدهبودند، امروز به اين نتيجه رسيدهاند كه كاخ سفيد، حامي و همراه خوب و قابل اعتمادي نيست. اين نتيجهگيري روز به روز واضحتر ميشود كه دولت ايالات متحده امريكا به دنبال تامين منافع و امنيت هيچيك از كشورهاي منطقه نيست و بيش از هر چيز به جيب خود و تامين منافع اقتصادي امريكا فكر ميكند.
كمكم اين جمعبندي در بين كشورهاي بيشتري در منطقه خليجفارس شكل ميگيرد كه براي تامين منافع جمعي و امنيت مشترك منطقه به گفتوگو با جمهوري اسلامي ايران نياز است. سفر اخير يك هيات نظامي امارات متحده عربي به تهران و گفتوگوهايي كه در مورد استمرار همكاريهاي مرزي ميان ايران و امارات شكل گرفت و پالسهاي مثبتي كه گاهي از سوي برخي مقامهاي عربستان شنيده ميشود، نشان ميدهد تغيير رويكرد در قبال ايران، از سوي اين كشورها آغاز شده است و مطمئن هستم كه مقامهاي جمهوري اسلامي ايران هم از هر تغيير رويكردي كه در جهت تامين منافع مشترك باشد و باعث شود تا دست كشورهاي خارجي از منطقه قطع شود، استقبال ميكنند. تهران همواره صادقانه تاكيد كرده است كه در سياست منطقهاي دنبال روابط دوستانه و صميمانه با دوستان منطقهاي خود است. اگر فاصلهاي ميان تهران و كشورهاي حاشيه خليجفارس ايجاد شد، به دليل تصميم خود اين كشورها بود، برخي از اين كشورها فريب سياست تازه ايالات متحده امريكا را خوردند و حالا كم كم به اشتباه خود پي ميبرند. كاملا واضح است عربستان سعودي زماني كه رقابت با قطر را به مرحله قطع روابط و محاصره رساند، هرگز تصور نميكرد كه ايالات متحده امريكا جانب قطريها را بگيرد. اما خب حالا كمكم مشخص شده كه واشنگتن به تدريج بعد از آنكه به اندازه كافي از دوشيدن رياض سير شد، طرح نزديكي با دوحه را ريخته است. رقابتهاي ميان رياض و ابوظبي در يمن هم به شكلي شده كه نشان ميدهد تصور پيشين دو پايتخت از اتحاد در منطقه صحيح نبود. در چنين شرايطي ايران بايد با استفاده از ديپلماسي فعال و هوشمندانه يك موازنه تازه در منطقه ايجاد كرده و با تغيير تدريجي رويكردها، شرايط ثبات و امنيت پايدار را در همسايگي ايران و منطقه خليج فارس ايجاد كند.