احتمال زلزلههاي ديگر
مهدي زارع
منطقهاي كه ديروز در آذربايجان شرقي به دليل زلزلهاي 9/5 ريشتري لرزيد به سبب گسل معروفي كه دارد قبلا نيز شاهد وقوع زلزلههايي بوده است. يكي زلزلهاي ويرانگر در قرن نوزدهم و ديگري 23 سال قبل و در 10 اسفند ماه 1375 كه در گلستان و مسير اردبيل (يعني شمال منطقه كنوني حادثه) رخ داد و 600 نفر تلفات انساني را به همراه داشت. اما در مورد زلزله اخير ميانه ميتوان گفت كه اين زلزله خوشبختانه از زلزلههايي بود كه كمترين تبعات را براي ما به همراه داشت، چرا كه عمق زياد مركزيت وقوع زلزله و كانون آنكه در محلي خالي از سكنه رخ داده است، باعث شده تا اين زلزله خوشبختانه خسارتهاي زيادي را به همراه نداشته باشد. در واقع بعد از وقوع زلزله سرپل ذهاب كه تقريبا با همين مشخصات به وقوع پيوست، اين دومين بار بود كه مردم ما خوششانس بودند وگرنه هر كدام از اين دو زلزله ميتوانست تلفات مالي و جاني فاجعهآميزي به همراه داشته باشد. اما با توجه به عمق زلزله و محل وقوع آن، زلزله ديروز خوشبختانه تلفات جاني زيادي به همراه نداشت، گرچه مرگ حتي يك نفر هم پذيرفتني نيست. كمااينكه در اكثر كشورهاي توسعهيافته و نسبتا توسعهيافته، زلزلهاي در عمق 20 كيلومتري مطلقا نبايد تلفات جاني به دنبال داشته باشد بنابراين حتي مرگ 6 نفر در زلزله اخير جاي بسي تاسف دارد! اما از سويي بايد خدا را شاكر بود كه اين زلزله درمناطق جمعيتي مثل خود ميانه يا سراب و تبريز و... رخ نداده است كه اگر اينچنين ميشد الان كشور با فاجعهاي جبرانناپذير مواجه بود. نكته ديگر اينكه زلزله ديروز تقريبا در محل تلاقي گسلهاي بزقوش (گرم رود) با گسل شمال تبريز رخ داده است و با توجه به شيب منطقه كه سوي شمال غرب است و همچنين با توجه به پسلرزههاي ثبت شده كه به سمت جنوب استان گرايش دارد، به شخصه معتقدم كه اين دادهها ميتواند هشداري باشد براي وقوع زلزله احتمالي شديد ديگري در آينده نه چندان دور و در همين محدوده. آيندهاي كه شايد از فردا تا چند ماه آينده باشد. براي همين، به نظر ميرسد مسوولان بايد بسيار جديتر از امروز و با نگاهي ويژهتر به اين منظقه و تحركات گسلهاي آن دقت داشته و به نوعي آماده باشند. در مورد پس لرزههاي اين زلزله نيز واقعيت اين است كه تا لحظه تنظيم اين يادداشت، يعني غروب هنگام، بيش از 7 زلزله بيشتر از 3.5 ريشتري و بيش از 100 زلزله 2 تا 3.5 در اين منطقه ثبت شده كه در نوع خود قابل توجه و تامل است. از لحاظ علمي نيز، شتاب و شدت زلزلههاي رخ داده به سمت غرب صحنه كانوني است و بيشترين شتاب آن نيز در تركمنچاي ثبت شده است.
جالب اينجاست كه در سال 92 و طي يك پروژه ملي قرار شد تا با كمك معاونت علمي رياستجمهوري سامانه هشدار پيش هنگام را در تبريز نصب كنيم كه ميتوانست با هشدارهايي كه ميدهد، به نوعي باعث حفظ مراكز استراتژيك و حساس اين شهر شود اما متاسفانه در آن برهه با مقاومتي كه از سوي مسوولان استاني و محلي شد، اين طرح به سرانجامي نرسيد. در حالي كه اگر آن سامانه بومي نصب شده بود، امروز هم ميتوانست به خوبي در محك آزمايش قرار گيرد و احتمالا باعث كاهش خسارتهاي وارده به مراكز حساس شهر و استان شود. كوتاه سخن آنكه امروز تبريز و بخش زيادي از آذربايجان شرقي از لحاظ گستردگي و وسعت گسلها، وضعيت تقريبا خطرناكي دارد. به خصوص آنكه گسل شمال تبريز كه تا 30 سال قبل از حاشيه اين شهر گذر ميكرد، به لطف ساخت و سازهاي بيرويه و بيحساب و كتاب، كاملا داخل شهر و بخش شمالي آن شده و در صورت وقوع زلزلهاي شديد ميتواند فاجعهاي واقعي رقم بزند. بنابراين اميدواريم مسوولان با جدي گرفتن هشداري علمي كارشناسان، تا دير نشده فكري براي اين محدوده بكنند كه شايد چند ماه ديگر دير باشد! ضمن آنكه اميدواريم با زلزلهاي كه رخ داده، حداقل در سال آينده شاهد راهاندازي اولين سامانه پيش هنگام زلزله در تبريز باشيم.