مافياي اكران چه كساني هستند؟
فرزاد موتمن
درباره اكران اينترنتي فيلمها يا نمايش فيلمها به صورت آنلاين سالهاست در سينماي دنيا بحث ميشود و گسترش شبكههايي نظير نتفليكس (كه تهيه بعضي از فيلمهاي مهم دنيا را بر عهده دارد و همزمان با اكران، فيلمهاي مربوطه را روي آنتن اينترنت هم ميبرد) اين بحث را پيش آورده كه شايد به زودي سينماهاي سراسر دنيا از شكل كلاسيك خود (كه مردم در سالن به تماشاي فيلم مينشينند) خارج و اشكال ديگري را هم تجربه كنند. وقوع چنين فرضيهاي تخيلي به نظر نميآمد چون گسترش تكنولوژي ديجيتال در سالهاي اخير تبعاتي در پي داشته كه لزوما مثبت نبوده است، نمونه آن هم خانهنشيني مردم است و اينكه اساسا مردم تنهاتر شدهاند و با فضاي مجازي ارتباط ميگيرند و داشتههايشان هم از اين فضا تامين ميشود. در نتيجه سهولت تماشاي فيلم در خانه، آنها را نسبت به سالنهاي سينما بيعلاقه كرده است، با اين حال تصور ميشد كه 20 يا 30 سال آينده فيلمها به شيوههاي جديدي نمايش داده شوند اما كرونا ناخواسته اين پروسه را جلو انداخت. در ايران از 5 يا 6 سال پيش بحث استفاده از وي او ديها در سينماها مطرح شد، به خصوص براي آن دسته از فيلمهايي كه براي مخاطب خاصتري ساخته ميشوند و مورد توجه سينماداران و دفاتر پخش نيستند طرح وي او ديها فرصت خوبي براي نمايش اين فيلمها فراهم ميكرد اما اين طرح هيچ وقت از سوي دفاتر پخش جدي گرفته نشد چون با منافع آنها سازگار نبود. اما در ماههاي اخير كه سينماها تعطيل شد و سينماگران مهمترين زمان نمايش فيلم در سينماها را از دست دادند و اساسا سينماداري دچار يك خسارت جدي شد و فيلمها براي اكران در سينماها با ترافيك عجيبي روبه رو شدند به نظر ميرسد كه نمايش فيلمها در وي او دي اهميت پيدا كرده است. از آنجايي كه ما كشوري هستيم كه ميزان توليد فيلم در سينماي ايران بيشتر از سينماهاي آن است سالنهاي سينما بعد از بازگشايي قطعا دچار آشفتگي ميشوند و هرج و مرج عجيبي در سينماي ايران به وجود ميآيد. اين وسط جالب است تهيهكنندگاني كه اكران فيلمها در سالنهاي سينما را در دست دارند به نمايش فيلمهايشان در وي او ديها فكر ميكنند. من شخصا فكر نميكنم اكران آنلاين براي سينماي ايران نجات دهنده باشد، دليلش هم اين است كه مشكل ما اساسا نداشتن امكان اكران نيست. به هر حال ما كشوري هستيم كه منابع سينمايي داريم. مشكل ما انساني است و ربطي به اكران ندارد. مشكل اصلي ما از بروكراسي اكران نشات ميگيرد. مشكلمان افرادي هستند كه چينش اكران سينماها را در دست دارند و از آنها در سينما به عنوان «مافيا» اسم برده ميشود. در واقع يكي، دو دفتر پخش هستند كه از نيمه دهه 80 كنترل همهجانبهاي روي اكران فيلمها پيدا كردهاند و در واقع اين افراد هم پولدار هستند و هم امكان اكران نزد آنهاست و هم با مديران ارتباط خوبي دارند. اين افراد اكران فيلم را در دست ميگيرند و اساسا سينماي ما آن چيزي را به صورت نمايش ميدهد كه اين چند نفر ميخواهند و در توافقي هم كه آنها با مديران فرهنگي دارند به علاقهمندي مديران آشنا هستند و همان علاقه را بسط و گسترش ميدهند. آنچه اين وسط خرد ميشود فيلمهاي مستقل است كه نه محبوب پخشكنندههاست و نه سينماداران اين نوع فيلمها را دوست دارند و نه مديران دولتي به اين نوع فيلمها علاقهمند هستند. اين فيلمهاي مستقل بافتشان شبيه فيلمهاي ايراني نيست و دنياي شخصيتري دارند و همواره بيشترين لطمه را در چند سال اخير از اكران خوردند و گاهي هم اصلا اكران نشدند. در نتيجه الان هم هيچ تضميني وجود ندارد كه آنتن آنلاين فيلمها با فضايي ناعادلانه روبه رو نشود. به نظر من همين الان وي او ديها توسط اين گروه محاصره شدهاند و مطمئنم آشفتگي سينماها، دامن وي او دي را ميگيرد چون «مافيا»ي سينما قدرت دارد. الان بخشنامه اخير وزارت ارشاد كه رانتها و قدرت بيشتري به «مافيا»ي سينما ميدهد كاملا نشان ميدهد بين آنچه كه «مافيا» نام برده ميشود و مديران فرهنگي تفاهم كامل وجود دارد. در نتيجه من به اين وضعيت خوشبين نيستم.