صداي آژيري كه هماكنون ميشنويد...
سينا قنبرپور
هم خوزستانيها و هم تهرانيها صداي آژير قرمزي كه هنگام حمله هوايي پخش ميشد تا مردم به پناهگاهها بروند را خوب به خاطر دارند. حالا سالهاست كه جنگ تحميلي پايان يافته ولي جنگ صورتهاي جديدي به خود گرفته است. شايد تهران به نسبت پايتخت بودن توانسته زخم بمبارانهاي هوايي جنگ تحميلي را مرهم بگذارد. تهران به سبب تمركزگرايي شديدي كه خواسته و ناخواسته بر آن مترتب شده، قطب بسياري از فعاليتهاست. به همين دليل اين روزها ميزبان ترددهاي بسيار است و همين موقعيت تهران را در جنگ جديدي كه با آن درگير شدهايم و اتفاقا لشكريانش را نميبينيم بسيار خطرناك كرده است. اما خوزستان برخلاف پايتخت هنوز با زخمهاي باقيمانده از جنگ دست و پنجه نرم ميكند و علاوه بر آن در سالهاي پس از جنگ با وجود آنكه موقعيت و پتانسيلهاي بزرگي داشته و در اقتصاد كشور هم نقشهاي حياتي ايفا كرده اما نتوانسته براي رفاه مردم خود پيشرفتي داشته باشد. اتفاقات مختلف و متنوعي بر آزرده شدن مردم افزوده است. از ريزگردها گرفته تا مشكل آب شرب و كاهش دبي كارون به سبب انتقال از سرچشمهها به ساير نقاط كشور. سوءمديريت در دهههاي اخير مشكلات مختلفي را در اين خطه انباشته كه اينك در شرايط به وجود آمده از شيوع ويروس كرونا بيشتر رخ نمايانده است. نشانه اين سوءمديريتها در بهمن 1395 اتفاقي عجيب را براي خوزستان رقم زد و به يكباره كل استان دچار بيبرقي سپس بيآبي شد. ماجرايي كه اگر به موقع با يك كار معمول و ساده يعني مقرهشويي تاسيسات برق انجام شده بود، ميتوانست رخ ندهد ولي داد. يكي از مشكلاتي كه اين روزها نگراني از شيوع ويروس كرونا و تعداد مبتلايان را بيشتر كرده است، كمبود كادر درماني و تخت بيمارستاني است. جالب است در همان خرمشهري كه تا چند روز ديگر سالگرد آزادسازي آن را پيش رو داريم، بيمارستان و تخت كافي نداريم. پيشتر روزنامه اعتماد در گزارشي وضعيت سلامت و درمان شهر خرمشهر را منعكس كرده بود. درست در روزهايي كه گرماي تير ماهي سال 1397 و قطع آب شرب در آبادان و خرمشهر مردم اين منطقه را آزرده بود، شهروندان اين دو شهر از نبود امكانات درماني در اين شهر گلهمند بودند و از اينكه مراكز خصوصي بسياري براي پوشش درماني توريستهاي عراقي راهاندازي شده دلخور. «اعتماد» همان زمان موضوع كمبود امكانات درماني را منعكس كرد. با همه اين تفاسير حال خوزستان همچنان خوب نيست. در همين روزهايي كه لشكر ناپيداي كرونا شهر به شهر خوزستان را درنورديده است، ريزگردها هم دوباره سر و كلهشان پيدا شده است. اين روزها شنيده ميشود، ميگويند ويروس كرونا از كولر هم ميتواند راه نفوذ بيابد و اين پرسش برجستهتر شده كه گرماي طاقتفرساي اين خطه را بدون كولر چگونه ميتوان تاب آورد؟ از سوي ديگر همه ما خوزستانيها ميدانيم كه فرهنگ و مراودات فاميلي در سرزمين مان زبانزد عام و خاص است و اگر خوزستانيها را به خونگرم بودن ميشناسند ناشي از آثاري در رفتار و كردار يا عادات فرهنگي آنهاست. حالا وضعيت به گونهاي رقم خورده كه همين آداب و رسوم فرهنگي و همين خونگرمي ممكن است، كار را برايمان سخت و پيچيدهتر كند.
در همين مدت كه مراكز اجتماع نظير رستورانها و سالنها و حتي مساجد و حسينيهها را بسته نگاه داشته بودند، خانههاي عيالواري خوزستانيها ميزبان مراسم و آيينها به ويژه در مصيبتهايي بود كه برايش «فاتحهخواني» برگزار ميكنيم. اين گردهماييها كار دستمان داده است و امروز خبرها چنان شده كه خطه ما در صدر شيوع و تلفات ويروس كرونا قرار گرفته است. عيد سعيد فطر كه براي خوزستانيها به ويژه اعراب اهميت دارد همراه مراسم و آيينهايي است كه از نو پوشيدن شروع ميشود و ديد و بازديدهاي بسياري را رقم ميزند. اين وضع ميتواند، موقعيت شيوع بيماري كوويد19 را وخيمتر كند. در چنين شرايطي معضل بسيار مهم اين است كه نميتوان با همان نسخهاي كه در تهران براي كنترل و مديريت بيماري و بحران آن پيش ميرويم در خوزستان هم پيش برويم. سالهاست گوش مردم از وعدهها و شعارها يا حرفهاي مسوولان پر شده بوده و اينك به سادگي با يك حرف و يك دستور گوششان به حرف مسوولان كشوري بدهكار نيست. از سوي ديگر در بحرانهايي كه پيش آمده از آب شرب گرفته تا ناآراميهاي مربوط به افزايش بهاي بنزين، پاسخ مناسبي دريافت نكردهاند و به نظر ميرسد اعتماد بين مردم و مسوولان مخدوش شده باشد و امروز به سادگي با برنامههاي تعيين شده براي مهار ويروس كرونا همراهي نكنند. اين در حالي است كه همه ما ميدانيم بدون همراهي و همكاري مردم در پيشگيري و كنترل بيماري كوويد19 نميتوانيم بر اين لشكر ناپيدا فايق آييم. پس تا دير نشده بايد راههاي جديد و موثر را به كار ببنديم و از اين موقعيت براي احياي سرمايه اجتماعي در خوزستان بهره بگيريم.