خاطرات گاهانه كرونايي
سيدمحمدعلي ابطحي
1- اوايل بهار كه خيلي ميخواستند اهميت كرونا را بگويند، ميگفتند فقط تابستان كرونا مرخصي خواهد داشت بعد از اول پاييز دوباره به سراغمان ميآيد. تابستان هم آمد و كرونا نرفت.
2- يك وقتي يكي از منبريهاي يك شهر ديگري كوچ كرد به مشهد. پرسيدم چرا؟ گفت تو شهر شما ميشود يك جوري منبر رفت كه مردم بفهمند ضد انقلابم و پاي سخنانم بيايند و حكومت نفهمد ضد انقلابيم و اذيت نكند. حالا همين شده رابطه ما با كرونا. يك جوري ميآييم تو كوچه و خيابان با ماسك و بيماسك. خلاصه هم ميخواهيم، كار و اقتصاد و زندگي را بچرخانيم و هم كرونا نفهمد توي دستوپا هستيم. روزگاري شده است. مراقب باشيد، خيلي نميشود سر به سر كرونا گذاشت. گفته باشم.
3- ميگويم وحشتناك است، خيلي وقته عدد فوتيهاي روزانه سه رقمي است. فوري ميگويد، اين عدد اصلي نيست. خيلي بيشتر است. ميگويم اوكي. ولي اين عدد هم كم نيست. نزديك به 200 نفر هر روز. يك جوري حرف ميزند انگاري براي اين 200 نفر نبايد احترام قائل بود.
4- در دهه اول انقلاب آقاي ولايتي خيلي ميرفت كشور بوركينافاسو. كسي اسمش را نشنيده بود. حالا اسم دومينيكن براي امريكاييها مثل بوركينافاسو است. تنها كشوري كه از قطعنامه امريكا حمايت كرد. ترامپ ابرقدرت امريكا را به وضعيت امروز رسانده است. اين سرمايه ابرقدرتي و مهد دموكراسي و آرزوي همه جوانان در دوران ترامپ آسيب ديد.
5- اولين تئاتر كرونايي را هم ديدم. اجراي قصههاي شاهنامه بود. اما در فضاي باز فرهنگسراي نياوران با فاصله و ماسك و ضد عفوني. يكي از اساتيد عكاسي زير عكس رعايت فاصله فيزيكي تئاتر نوشته بود اگر پارسال اين عكس را ميگرفتيم، سورئال بود. امسال جزيي از زندگيمان شده.
6- عاليجناب پاپ بيانيهاي داده كه در آن ميگويد، بيماري كوويد ۱۹ نشان داد كه بشر چقدر به يكديگر وابسته است. يك نگاه مثبت به منفيترين پديده تاريخ بشر معاصر. تنها اگر همه به هم كمك كنيم، ميتوانيم زنجيره كرونا را قطع كنيم. دوران همدلي و نياز همه بشر به همديگر.
7- مثل آدمي هستيم كه روزهاست در كوير داغ مانده و در آرزوي آب. نبايد تسليم تشنگي شد. اميد داشته باشيد. زندگي كرونايي يا از بين ميرود و يا ما راه سازگاري با آن را پيدا ميكنيم. ولي چيزي كه دوباره به دست نميآيد، جواني است. زندگي كردن و لذت بردنهاست. با حفظ پروتكلها جواني را فداي كرونا نكنيد.
8- واكسن روسي هم ظاهرا تقلبي از آب درآمد. ميگويند به دختر پوتين هم تزريق نشده بلكه مشابهش بوده. از وقتي سري توي سرهاي سياست دارم هر چيزي را ميتوانم احتمال بدهم. اصلا خود ويروس اينقدر شر و شيطان است كه نتوانستهاند آن را بشناسند. چه رسد به واكسن. يك آقايي بود كه به فرزندش تعليمات ديني درس ميداد. هي سوالات عجيب و غريبي از فرزندش ميپرسيد و ميگفت جهت احتياط. چون هيچكس نميداند، سوالهاي شب اول قبر چه شكلي است. اين ويروس منحوس صد جور علايم از خودش نشان داده. والا به مولا. كسي نتوانسته كشفش كند. تاكيد مجدد: مراقب باشيد.
9- اين هفته سه، چهار نفر از منبريهاي تلويزيوني و حكومتي در مورد اختلاس و دزديهاي دوران اميرالمومنين حرف زدند. منم توييت كردم وقتي خودمان اينقدر دور شديم از علي، علياي ميسازيم كه نزديك به ما باشد نه نزديك به حضرت علي. چه ميكند قدرت.