• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۷ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4858 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۶ بهمن

اعدام مسيحيان در ناكازاگي

مرتضي ميرحسيني

اواخر قرن شانزدهم ميلادي مسيحيان ژاپن نسبت به كل جمعيت اين كشور اقليتي كوچك بودند و تعدادشان به 300 هزار نفر هم نمي‌رسيد. برخي از آنان واسطه معاملات تجاري بودند و برخي ديگر هم در گروه‌هاي كوچك- و به ظاهر بي‌آزار- در گوشه و كنار اين كشور زندگي مي‌كردند. البته سال به سال بيشتر مي‌شدند، ريشه‌هاي خودشان را در خاك ژاپن محكم مي‌كردند و دنبال نقش‌آفريني پررنگ‌تر و موثرتري در جامعه بودند. همين مساله هم به شكل‌گيري تنش‌ها و پيچيدگي‌هايي منجر شد. زيرا حكومت ژاپن كه آن زمان در سايه قدرت شوگان‌ها قرار داشت، گسترش مسيحيت و تثبيت آيين كاتوليك را خطري براي استقلال اين كشور تلقي مي‌كرد(شوگان‌ها سلسله‌اي از ديكتاتورهاي نظامي بودند كه زير نام امپراتور ژاپن، قدرت را در دست داشتند.)
از نظر آنان بيگانگان ابتدا با لبخند و به بهانه تبليغ مسيحيت قدم به ژاپن مي‌گذاشتند و بعد كه مبلغان ديني زمينه را آماده و مسير را هموار كردند، استعمارگران از راه مي‌رسيدند و به استقلال و ثروت اين كشور چنگ مي‌انداختند. از اين‌ رو كم‌كم به مسيحيان سخت گرفتند و فعاليت‌شان را نه كاملا ممنوع اما بسيار محدود كردند. اوضاع به همين منوال بود تا اينكه پاييز 1596 يك كشتي اسپانيايي به نام سن‌فيليپ كه از توفان آسيب ديده بود در جزيره شيكوكو به گِل نشست.
حاكم ژاپني جزيره همه بار كشتي را به زور مصادره كرد و ناخداي كشتي را هم با خود برد. جزييات ماجرا به كنار، ناخدا در گفت‌وگو با حاكم جزيره-گويا ناخواسته از بي‌احتياطي- اعتراف كرد «سياست پادشاهي اسپانيا اين است كه پيش از هر كاري به واسطه مبلغان مسيحي به سرزمين‌هاي ديگر رخنه كنند.» حاكم جزيره اين صحبت‌ها را مكتوب كرد و مُهر و موم شده براي مقامات دولت مركزي فرستاد. نامه به دست شوگان آن زمان ژاپن، تويوتومي هيده‌يوشي رسيد.
او مردي بود راسخ، متعلق به پايين‌ترين طبقات جامعه ژاپن كه به نيروي اراده خودش را بالا كشيده، قدرت واقعي را در اين كشور در دست گرفته بود و هم در جنگ و هم در اداره كشور به گرفتن تصميم‌هاي قاطع شناخته مي‌شد. او اعترافات ناخداي كشتي سن‌فيليپ را دليل ديگري براي تاييد خطر مسيحيت ديد و دستور به سركوب مسيحيان داد. در اجراي دستور او بود كه يك گروه 26 نفري از مبلغان مسيحي را در چنين روزي از سال 1597 در ناكازاگي به صليب كشيدند و اعدام كردند.
از اين 26 نفر كه در وقايع‌نگاري كاتوليك‌ها «26 شهيد ناكازاگي» ناميده مي‌شوند چند نفرشان اسپانيايي و پرتغالي و بيشترشان ژاپني بودند. اين اعدام به نقطه عطفي در تاريخ مسيحيت در ژاپن تبديل شد و از آن پس نه فقط تبليغ مسيحيت و ترويج آن كه حتي پيروي شخصي از اين دين هم ممنوع بود و ماموران حكومت دستور داشتند جلوي هر شكل از فعاليت مسيحيان را بگيرند.
 بيشتر مسيحيان هم به جاي دست كشيدن از باورهاي خودشان، سكوت و پنهانكاري را انتخاب كردند و به اين ترتيب بود كه مسيحيت در ژاپن به ديني زيرزميني تبديل شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون