در مراسم اهداي
جواير هفتمين جشنواره
جايزه تهران مطرح شد
خاطرات شهر را حراج ميكنيم
گروه اجتماعي
هفتمين جشنواره جايزه تهران با حضور محسن هاشمي، رييس شوراي شهر تهران، احمد مسجدجامعي، عضو شوراي شهر تهران و جمعي از تهرانپژوهان برگزار شد.
احمد مسجدجامعي، عضو كميسيون اجتماعي و فرهنگي شوراي شهر تهران در اين مراسم با اشاره به اينكه مساله تهران سهل و ممتنع شده و فكر ميكنيم مساله سادهاي است و پيچيدگيهاي مساله باعث ميشود به كندوكاو در آن نپردازيم و تصميمات سريع بگيريم.
او ادامه داد: از سوي ديگر بين روح و جان شهر تناسب برقرار نميكنيم. ساختوساز انجام ميدهيم اما نميدانيم شهروند چه آرزويي دارد. ممكن است شهر افسانهاي بسازيم اما آرامشي در آن نباشد. نمونههايي از شهركهاي صنعتي از اين دست داشتهايم.
مسجدجامعي گفت: وقتي طرحي اجرا ميشود بايد به نسبت طرح با طبيعت، تاريخ و جامعه محلي پاسخ دهيم. با همه اين موارد معلوم نيست به آرامش شهروندان كمك كنيم. در مديريت شهري اولين مساله حقوق و آرامش شهروندان است.
او با اشاره به چند پروژه اجرايي گفت: خاطرات شهر را از بين ميبريم و حراج ميكنيم شهر بدون خاطره مثل شهر بدون انسان است. اولويت ما به عنوان مديريت شهري بايد شهروند باشد.
مسجدجامعي به طرح مجلس درباره انتخابات شورا اشاره كرد و گفت: اولين انتخاب مدني در تهران كه همه گروهها ميتوانستند در آن شركت كنند انتخابات بلديه بود. انتخابات مجلس كه پيش از آن برگزار شد با حضور همه اقشار جامعه و گروهها نبود. تهران آن زمان ۲۵۰ هزار نفر بود و ۳۰ نفر انجمن بلديه بود، امروز تهران ۸ ميليون جمعيت دارد و در شوراي شهر ۲۱ نفر نماينده حضور دارند.
او ادامه داد: مشكل اين است كه در نيازهاي مردم و در وضع گذشته كنكاش نكرديم. قرار نيست در گذشته درجا بزنيم و گذشته را تكرار كنيم بلكه بايد پلهها را افزايش دهيم و روزآمد شويم تا گذشته به آينده وصل شود. هنر نيست كه يك ساختمان بلديه را عين ساختمان گذشته بسازيم بلكه بايد اين بنا با امروز شهر هم نسبتي داشته باشد. ما دروازههاي شهر را احيا كرديم اما بايد اين احيا با ساختمانهاي مجاورش متناسب باشد. وقتي دروازهها اصلا به چشم نيايد چه فايدهاي دارد؟
عضو شوراي شهر تهران گفت: براي نوشتن بودجه بايد مهمترين مشكلات مردم در تهران را بدانيم. اگر مساله عمده مردم آلودگي هوا و رفت و آمد است بايد به اين نيازها توجه شود. محسن هاشمي، رييس شوراي شهر تهران هم در اين مراسم گفت: اين مراسم در سالروز ورود ويروس كرونا در كشور شكل گرفت و بايد يادي كنيم از همه كساني كه از دست داديم. ۶۰ هزار فوتي و يك و نيم ميليون فوتي رسمي در طول يك سال داشتيم كه تعداد فوتيها سه برابر هر سال در جنگ تحميلي است.
او ادامه داد: تهران يكي از كلانشهرهاي جهان است و ميتوان با شهرهاي اقماري اطراف آن را يك ابرشهر دانست. جمعيت شهر اكنون در روز به ۱۰ ميليون نفر رسيده و مساحت ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار كيلومتر دارد. در طول سالها با پژوهشها درباره تهران به گذشته تهران بسيار پرداخته شده و تعداد كتب در مورد تهران از مرز ۱۰۰ كتاب عبور كرده است.
او با بيان اينكه حال و آينده تهران بايد به تهرانپژوهي اضافه شود، افزود: حمل و نقل، آسيبهاي اجتماعي، پسماند، نحوه شهرسازي و... مواردي است كه ميتواند داخل بحث تهرانپژوهي گنجانده شود. نبايد تنها به وضع تهران در گذشته كه عمدتا در اين مراسم به آن توجه ميشود توجه كرد. تهران ده ميليوني ميطلبد كه نگاه انسانمحور به موضوع تهرانپژوهي پيدا كنيم و پژوهش انساني را از پژوهش آجري كه به وفور انجام شده بيشتر كنيم.
هاشمي گفت: از دولت هاشمي رفسنجاني تا دولت روحاني هميشه اولين بحث انتقال پايتخت بوده است. به جاي اينكه دولتمردان به فكر اين باشند كه تهران را شهر بهتري براي ۱۰ ميليون نفر حاضر كنند به فكر انتقال هستند. معلوم نيست با اين جمعيت زياد بايد چه كرد؟ هميشه بحث اين است هزاران ميليارد براي جابهجايي پايتخت هزينه شود اما وقتي حرف از صدها ميليون براي اصلاح تهران زده ميشود همه جا ميزنند. وقتي دولتي تصميم كلان انتقال پايتخت ميگيرد چرا هزينه را براي اينكه تهران كلانشهر مناسب براي همه شهروندان شود، نميكند.
او ادامه داد: در پژوهشها ديده شده كه امكانپذير است تهران شهري براي زندگي شود. خيلي از كشورهاي دنيا اين كار را تجربه كردند. اينكه چرا دولتمردان در سياستها در مورد تهران كاري نميكنند معلوم نيست. از ابتداي انقلاب اين بحث مطرح بود كه در تهران پول خرج نكنيم كه مهاجرت به تهران كاهش يابد. همين صحبتها باعث شده شاخصهاي زندگي در استانها از تهران بهتر شود. تهران در اكثر موارد در شاخصها بين ۳۱ استان جايگاه بالاتر از ۲۵ است. هاشمي بيان كرد: ۴۳ شهر اقماري در اطراف تهران شكل گرفته كه چسبيده به تهران است و نميتوانيم آنها را جزو تهران فرض نكنيم. با درنظر گرفتن اين ايده كه به سمت تهران انساني برويم تا آجري ميتوانيم به اين نتيجه برسيم كه تهران را آباد كنيم. او در بحث حمل و نقل تهران گفت: در مورد حمل و نقل در تهران از نظر عمق پژوهشي كار كمي شده است. براي هر سيستم حمل و نقل بايد مبدا و مقصد سفرها مشخص شود تا كريدورهاي حركتي مردم مشخص شود و سيستم حمل و نقل مناسب براي آن كريدور درنظر گرفته شود. هيچ شهرداري تاكنون مبدا و مقصد مردم در تهران را بررسي نكرده است.
او ادامه داد: در بحث حمل و نقل و كرونا دچار مشكل هستيم. در مغازهها مردم را مجبور به ماسك زدن ميكنيم و از طرف ديگر يك ميليون نفر را با حمل و نقل عمومي جابهجا ميكنيم. حتما در واگنهاي مترو ويروس زنده كرونا وجود دارد و اين در حالي است كه ۱۵۰ نفر در يك فضاي كوچك بسته به هم چسبيدهاند.
او افزود: راه مبارزه افزايش تعداد قطارها و تشويق مردم به استفاده نكردن از مترو بوده است. كاملا مشهود است هم سيستم سلامت هم دولت و هم شهرداري در حمل و نقل عمومي در دوران كرونا بسيار ناموفق عمل كردهاند. به امكانات و توانايي فايق نيامديم.
او گفت: 10 كارخانه اتوبوسراني در كشور داشتيم كه ميتوانستيم توليد كنيم. ۴ كارخانه واگنسازي براي توليد داشتيم و لازم بود به بحث حمل و نقل مانند يك كالاي اساسي توجه شود. اگر ارز ۴۲۰۰ توماني به كالاهاي اساسي مانند گندم ميدهيم بايد به حمل و نقل عمومي هم ارز ۴۲۰۰ توماني بدهيم. تعجب ميكنم دولتمردان چرا توجه نميكنند. دليل اين امر نگاه غيرانساني به شهر است.
مردم را تحت فشار ميگذاريم به رستوران نروند اما در مترو و حمل و نقل عمومي آنها را كنار هم قرار ميدهيم.
او گفت: هيچ كدام از مصوبات دولت در يك سال اخير در موضوع حمل و نقل اجرايي نشده كه جاي بررسي دارد.
در اين مراسم پرويز دوايي به خاطر نگارش كتاب درخت ارغوان برگزيده شد و لوح جايزه تهران در بخش ادبيات به وي تعلق گرفت كه هوشنگ گلمكاني به نمايندگي او اين لوح را دريافت و پيام كوتاه او را خواند. دوايي گفته بود اين نوشتهها بيشتر پاسخ به نيازهاي روحي خودش است و از اينكه ديگران هم آن را پسنديدهاند خوشحال است. گلمكاني هم در سخنان كوتاهي گفت: آقاي دوايي 45 سال است از ايران رفته است و در پراگ زندگي ميكند يكي از نكاتي كه ميترسد به ايران بيايد اين است كه ميگويد ميترسم به ايران بيايم و هرچه برايم عزيز بوده نابود شده باشد.
گلمكاني ادامه داد: در تهران، تهرانپژوهي ربطي به پاريسپژوهي و رمپژوهي ندارد، به مرثيهسرايي ميماند تلاش براي ثبت چيزهايي است كه نابود ميشود اگر 10 سال به محلهاي پا نگذاريد ديگر شباهتي به شكل سابقش ندارد.
برندگان ديگر هفتمين جشنواره پژوهشي جايزه تهران محمد حسن آل كمونه پيشكسوت معماري، نصرالله حدادي، تهرانپژوه، علي محمد مختاري براي تلاشهايي كه در حوزه توسعه فضاي سبز شهر تهران انجام داده است، علي بلوكباشي براي كتاب جامعهشناسي مردم قديم تهران، اميررضا فرهبد نويسنده كتاب تهران من، فاطمه مجدنيا و همايون عبدالرحيمي براي كتاب طهران در قاب كاشي، ابراهيم اسكافي براي ترجمه كتاب بازار دولت در ايران، هيات علمي سياستگذاري جشنواره داستان تهران كه محمد طلوعي به نمايندگي هيات علمي لوح سپاس را دريافت كرد، سيفالله صمديان مستندساز، فريده صارمي براي ساخت فيلم گريز از مركز، احسان ميرآبزاده مرتضي رحيمي در بخش رسانههاي مكتوب، نورا حسيني، خبرنگار شهري در حوزه تهران، احسان رافتي، در بخش رسانه و شبكههاي اجتماعي، مركز آموزشي دارالفنون و شركت توسعه فضاهاي فرهنگي به خاطر پروژه پهنه رودكي ديگر برگزيدگان اين جشنواره بودند.
در بخش ويژه جشنواره امسال از مرتضي رضايي و فرحناز محمدي يكتا دو هنرمند نقاش براي تصويرگري 200 شهيد مدافع سلامت و كادر درمان تقدير و تشكر شد و لوح ويژه جشنواره تهران به اين هنرمندان اهدا شد.