در سوك دكتر قرهياضي
ژاله حساسخواه
ما استادان زيادي داريم كه در زمينه علمي موفق بودند، مديراني داريم كه در مديريت موفق بودند اما شخصيتي كه هم ويژگيهاي اخلاقي داشته باشد، هم ويژگيهاي نوآورانه داشته باشد و هم آدمي باشد كه عشق در دستور كارش است، محبت در دستور كارش باشد و اگر مسووليتي هم داشت براي مسووليت نميخواست، ميخواست خدمت بكند! دكتر قرهياضي چنين شخصيتي بود. وقتي كه از دنيا رفت واقعا خيليها دلشان سوخت اگرچه ما عزيزان زيادي را در اثر كرونا از دست داديم ولي داستان قرهياضي متفاوت است. دكتر قرهياضي در طول خدمتش به دليل جسارت و صراحت لهجهاي كه داشتند خيلي مورد كملطفي قرار گرفتند. ولي حتي در اين شرايط هم اگر شعري [از فريدون مشيري] در پروفايل خودشان ميگذاشتند همهاش اميد بود. حتي پيامهايشان را ببينيد؛ ميگفتند يك لحظه را از دست ندهيد و تلاش كنيد و فرا بگيريد، خدمت كنيد، يعني آدمي كه خيلي مورد كممهري قرار گرفته بود عاشق كشور و پيشرفت كشور بود و براي چيزي كه باور داشت به شدت ميجنگيد. مثلا در مورد همين مساله محصولات تراريخته، ايشان خيلي فعاليت كردند ولي از زماني كه شروع كردند و علني شد، همه به او حمله كردند. او معتقد بود كه اين دور از انصاف و عدالت است چون بايد حداقل اگر دغدغه آسيب تراريخته را داشتند از روز اولي كه اين موضوع وارد مملكت ميشد بايد به آن توجه كرده و از ترويج آن ممانعت ميكردند. او فردي بود كه هم در داخل و هم در خارج، هم بين كاركنان، هم بين دانشجويان و هم بين همكارانش هيچكس نميتواند يك نقطه منفي دربارهاش بگويد. با اين حال پسرشان ميگفتند پدر من بهشدت از كممهريها رنج برد اما هرگز به رويش نياورد و نگذاشت در رفتارش با ديگران تاثير بگذارد.
اين از ويژگيهاي بارز شخصيت كامل آقاي قرهياضي بود. به خاطر دارم كه يكي از همسنگران ايشان ميگفت با وجود بسياري مخالفتها زماني كه او را به عنوان مسوول دفاعي دانشگاه انتخاب كردند، مرتب خلاقيتهايي از مرحوم ديدند كه هيچگاه از تصميمشان پشيمان نشدند. دكتر قرهياضي آدم جمعگرايي بود و دوست داشت شبكه درست كند.
ايشان در واقع از شخصيتهاي علمي بودند كه فعاليت سياسي هم داشتند و اين دو جنبه يعني از يك طرف فعاليتهاي علمي و از يك طرف فعاليتهاي سياسي، در وجود ايشان تجميع شده بود.
آقاي دكتر قرهياضي اصلاحطلب بود؛ اصلاحطلب به معني واقعي كلمه. اصلاحطلبي را زندگي ميكرد. او دنبال خط سياسي نبود كه از طريق آن به جايي برسد؛ به باورهايش بسيار اعتقاد داشت. دكتر قرهياضي همچنين از بنيانگذاران انجمن مدرسين بود و حتي لوگوي انجمن گيلان دستخط ايشان بود. در اين دست فعاليتها مشاركت ميكرد چون اصلاحات را براي بهبود وضع جامعه و برقراري عدالت ميخواست. حتي در كار و دفتر شخصيشان هم اين مشي مشاركتي جاري بود و مثل يك برادر كاري را از رييس دفترش ميخواست يا مثلا خودش زمين را جارو ميزد.
اينطور نبود كه پست و منصب و مدرك برايش وسيلهاي باشد كه خود را تافته جدا بافته بداند. به هر حال قرهياضي جميع جهات اصلاحطلبي بود كه با باور توسعه و پيشرفت و حقطلبي براي همه هم در جامعه خدمت كرد، هم در خانه رعايت كرد، هم در روابط اجتماعي كه با ديگران داشتند بروز داد. اصلاحطلبي جامع احوال ايشان بوده، هم در سياست و علم و هم روابط اجتماعي و خانواده؛ دقيقا اي كاش همه اصلاحطلبان ما اينجور بودند و بهترين را براي كشور ميخواستند.