اثر پروانهاي
حسن لطفي
شهرام مكري، فيلمساز خلاق كشورمان فيلمي كوتاه به نام «توفان و سنجاقك» دارد كه اگرچه مثل فيلم سينمايي شب قوزي (فرخ غفاري) براساس داستاني از هزار و يك شب ساخته شده، اما نيمنگاهي هم به پديده اثر پروانهاي دارد.
پديدهاي كه اگر بسياري از كانديداهاي سيزدهمين دوره رياستجمهوري ايران و طرفداران سينهچاكشان به آن باور داشتند به راحتي گناه ايجاد شرايط بدي كه براي مردم ايجاد شده را به گردن رقيب سياسي خود نميانداختند و از نقش خودشان در ايجاد آن غافل نميشدند، چراكه براساس تئوري مرتبط با اين پديده (تئوري آشوب) ميدانستند در تمامي پديدهها (علمي، سياسي، اجتماعي و...) نقاطي وجود دارد كه تغيير اندكي در آنها باعث تغييرات عظيمي ميشود. به قول ادوارد لورنتس بال زدن پروانهاي در برزيل ميتواند باعث ايجاد توفان در تگزاس شود.
قصدم برخورد علمي و شرح مبسوط اين پديده و تئوري مرتبط با آن نيست كه نه توان علمياش را دارم و نه جايش در اين مقاله كوتاه است. ميخواهم از آن به پديدهاي برسم كه در مناظره كانديداهاي ياد شده بيشتر خودش را نشان داده است. پديدهاي كه انگار شرط لازم سياست و رقابتهاي سياسي است.
رقابتهايي كه اگر افراد درگيرش به آخرت و اسلام و انسانيت و آزادگي اعتقادي نداشته باشند، ميشود با اغماض از كنار دروغها و وارونه جلوه دادنهايش گذشت (با اين استدلال كه قصد رسيدن به قدرت و منافع شخصي است). اما وقتي ادعاي رضاي خالق به ميان ميآيد و هدف از كانديدا شدن خدمت به مردم (خصوصا محرومان كه كم هم نيستند) ميشود (آنهم براي رضاي خالق) قضيه فرق ميكند. آنوقت ديگر نميتوانيم از سهم خودمان به عنوان عاملي موثر در تغيير شرايط و ايجاد اوضاع نامطلوب رد شويم.
مگر ميشود ليست بلند بالايي از مديريت و پست و مقام داشت و در ايجاد اين شرايط نقش نداشت. مگر ميشود رييس يك قوه تاثيرگذار ديگر بود و هنگام سخن گفتن فقط از يك نقش ديگران در ايجاد فساد و عدم تلاش براي از بين بردن آن سخن گفت. گمانم هنوز هم دير نشده. با آنكه اعتراف به اشتباه ممكن است در شرايط رقابتي، بهانهاي به دست رقبا بدهد تا آن را مستمسكي براي كوبيدن گويندهاش بكنند، اما بدون شك با اين كار سياستمان عين ديانتمان شده است. ديانتي كه اساسش بر راستگويي است. راستگويي كه جاي خالياش احساس ميشود. آنهم درحالي كه بسياري از رايدهندگان به راستگويان اعتقاد بيشتري دارند. راستگوياني كه ميدانند درك نقصي كه در ايجاد آن سهم دارند يا به تعبيري اعتراف به اشتباه و گناه اولين قدم براي رفع آن است. قدمي كه اگر برنداريم (يا بهتر بگويم برندارند) مشكلات برطرف كه نميشود بيشتر هم ميشود. البته گمانم بهتر است غير از اين پنج نفر (ببخشيد هفت نفر) ما هم هنگام راي دادن به اثر پروانهاي كانديداها در ايجاد تغييرات منفي توجه كنيم.