30 شماره آخر
گر دهد دستم، كشم در ديده همچون توتيا خاك راهي كان مشرف گردد از اقدام دوست ميل من سوي وصال و قصد او سوي فراق ترك كام خود گرفتم تا برآيد كام دوست حافظ اندر درد او ميسوز و بيدرمان بساز زانكه درماني ندارد درد بيآرام دوست حافظ