سينما سينهموند چه فيلمي داره؟
اسدالله امرايي
«اميرعلي حتما ميآيد؛ يا از لاي درختهاي كاج يا از در غسالخانه. مامان گفته تا خودش را نبيند باور نميكند. مامان باور ندارد. ميگويد تو هوش و حواس نداري. يكي ديگه رو تو بيمارستان نشونت دادن، نفهميدي.» نشر ثالث به تازگي دو كتاب منتشر كرده «خيابان وليعصر تهران؛ روايتهاي داستاني» و «خيابان وليعصر تهران؛ روايتهاي غيرداستاني» زيرنظر كاوه فولادينسب. كتاب «خيابان وليعصر تهران؛ روايتهاي داستاني»، آثاري از نويسندگان نامآشنا دارد از علياكبر حيدري، علي مسعودينيا، محسن حكيممعاني، ليلي فرهادپور، لادن نيكنام، حميد بابايي، فاطمه زاهدي تجريشي، سميهسادات نوري، ابوالفضل آقاييپور و زندهنام آزاده شريعت. در كتاب «خيابان وليعصر تهران؛ روايتهاي غيرداستاني» نيز جستارها و مموارهايي از دكتر عباس كاظمي، دكتر مريم كهنسال نودهي، شميم مستقيمي، نويد پورمحمدرضا، حامد يعقوبي، عشرت رحمانپور، ساهره رستمي، عاليه عطايي، مونا ترابيسرشت و محمدرضا زماني آمده است. زندهنام دكتر سيدمحسن حبيبي، مهندس وحيد قاسمي و كاوه فولادينسب نيز مقدمههايي بر هر دو كتاب نوشتهاند.
در بخشي از مقدمه دبير مجموعه، كاوه فولادينسب، آمده: «ما، روايتگران شهر، خاطرههاي جمعي و ميراث شهر را زنده نگه ميداريم -شيرين و تلخ و اين خود زندگي است- و در سكر دلانگيزشان به زندگي شهريمان، به شهروند بودنمان و به حقوق شهرونديمان جان و جلا ميدهيم. آنوقت است كه موج ميشويم -موجي كه آسودگياو عدم اوست- و آرام نميگيريم. گيريم دستمان نرسد جلوِ تصميمهاي خلقالساعه و يكشبه مديراني را بگيريم كه شهر را با پادگان يا هر جاي ديگر اشتباه ميگيرند؛ مهم نيست. ما قلم داريم و خيال و كلمه... ما خاطرههاي جمعي را زنده نگه ميداريم و ميل به زندگي را و اميد را؛ اميدي را كه حميد مصدق اينچنين دربارهاش سروده:
گرچه شب تاريك است،
دل قوي دار،
سحر نزديك است.»
همه نشانههاي شهر مدرن در تهران سده 1300 نمايان شد. سينماها، تئاترها، سالنهاي موسيقي، هتلها، كافهها، رستورانها، پاساژها، مالها، پاركها، بلوارها و مهمتر از همه، آن شاهراههاي اصلي و حياتي: خيابانها. اهميت خياباني با عظمت و به درازاي خيابان وليعصر در همين نكته اساسي نهفته است كه شهروند شهر مدرن را در مسيري پر از تصوير، رنگ، بو و صدا، به خاطره ساختن و خاطرهبازي دعوت ميكند. خياباني كه يك قرن عمر دارد و قريب به بيست كيلومتر امتداد يافته تا جنوبيترين ميدان تهران را به شماليترين ميدان آن وصل كند. كتاب «خيابان وليعصر تهران؛ روايتهاي غيرداستاني» با دبيري كاوه فولادينسب تجربههاي شخصي نويسندگان مجموعه است از زيست روزمره خياباني كه همچون سندي زنده، تاريخ تهران را در خود جاي داده است. اين روايتها اما ذكر مستند تاريخ از زبان مورخان نيستند، بلكه به مدد قدرت ذهن و زبان نويسندگانشان، روايتهاي ناگفته و حذف شده را براي خوانندگانشان به ارمغان آوردهاند.