• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5053 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۲۹ مهر

نهنگ سفيد در كوهستان

اسدالله امرايي

«بخاري زورش نمي‌رسيد سالن قهوه‌خانه با آن كف سردش را گرم كند. سر شب پسر دبه ده ليتري را برداشت و شلان شلان زد بيرون تا نفت بياورد. بشكه دويست و بيست ليتري كج و كوله كنار ديوار بود. زير سقف شيب‌دار نيم‌بندي از ايرانيت‌ها كه با موج و انحناهاي خوشگل روي چارچوبي آهني به شكل داربست كار گذاشته شده بود. مرد كه پسر نامش داده بودند از نفت آوردن متنفر بود، چرا كه او را ياد ايام‌كودكي‌اش‌مي‌انداخت كه همچين‌آش دهان‌سوزي نبود.» رمان سوز سفيد نوشته علي چنگيزي در نشر چشمه منتشر شده است. 
در خلاصه اين كتاب آمده است: «جسدي گم مي‌شود و پسراني براي يافتن آن به دل كوه مي‌زنند. همه‌جا سفيد و مرموز است. آيا هيولايي عظيم‌الجثه مي‌خواهد انتقام بگيرد؟ گرگي كه به اجساد هم رحم نمي‌كند چه برسد به زندگان. از سويي زندگان نيز پي اين موجود مخوف‌اند و بي‌محابا پيش مي‌روند تا بتوانند با او چشم‌در‌چشم شوند.» چنگيزي با گفت‌وگويي بينامتني با رمان موبي‌ديك اثري نوشته كه مخاطب را با ترسي باستاني تنها مي‌گذارد. هراس از چيزي در اعماقِ طبيعتي سرمازده كه خشن و بي‌رحم است. سوز سفيد قصه‌ برفي‌ است كه قرار است سرخ شود. علي چنگيزي با سوز سفيد درياي آبي موبي‌ديك را به سفيدي برف‌هاي كوهستان پيوند داده و شخصيت‌هايش در جست‌وجويي كه گويي تمام‎نشدني است، فقط مي‌خواهند با آن موجوديتي روبه‌رو شوند كه نمي‌دانند چيست ولي مي‌دانند كه مهيب است و درنده‌خو. سوز سفيد حكايت همه ترس‌ها و افسون‌هاي برآمده از دل اعصار است كه با اسطوره و افسانه به گونه‌اي عجين است كه گويي واقعيت هيچ نيست جز تاريخ اسطوره، دروغ و عصيان، هراس و خون‌. رمان كوتاه چنگيزي، جست‌وجويي است ميان زنده‌ها و مرده‌ها كه انگار معلوم نيست چه كساني در پي چه كساني هستند و فقط خون و قرمزي مانده بر سفيدي است كه پاسخ است و همه اينها در سوزي سفيد در دل طبيعتي قهار و بي‌رحم گرد هم آمده‌اند.«‌سيب‌زميني‌خورها در سكوت سيب‌زميني‌ها را داغ‌داغ سق مي‌زدند. هوا داشت تاريك مي‌شد و مردها از زور خستگي با مختصر چرچر و ته‌بندي كه كرده بودند پلك‌هايشان سنگين شده بود و همانجا كنار آتش دراز كشيدند.»
علي چنگيزي متولد آبادان است كه پس از آغاز جنگ تحميلي به همراه خانواده به كرمان مهاجرت كرد.اولين داستان كوتاه او با نام «باران در يك روز گرم» در ماهنامه آزما منتشر شد. از علي چنگيزي پيش‌تر «زير درختان تاغ»، «پنجاه درجه بالاي صفر» و «آدوري‌ها» به مخاطبان عرضه شده بود و همچنين مجموعه‌داستان‌هاي «كاج‌هاي مورب» و «بزهايي از بلور» از او منتشر شده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون