زنان و ساختار متراكم و خشن شهري
زهرا نژادبهرام
شهرها به دليل توسعه غيرمتوازن معمولا با نوعي درهم ريختگي و آشفتگي بصري و محتوايي همراه هستند. رشد شهرها كه از هستههاي اوليه آغاز شده، به دليل تراكم جمعيت و نياز به سكونت و فعاليت و اوقات فراغت دچار نوعي درهم تنيدگي و نامنظمي شده است؛ هر چند در بينظمي ميتوان نظمي را جستوجو كرد! شهر تهران جدا از اين نوع بههم ريختگي نيست. زماني كه تهران قريهاي بيش نبود و به عنوان پايتخت انتخاب شد، با همين رويكرد مواجه شد! با رشد شهرنشيني و ورود مدرنيزاسيون به ايران شهر از نقاطي كه تراكم جمعيت بيشتري داشت شروع به توسعه كرد اما در چند دهه اخير به دليل توسعه نامتوازن و حاشيهنشيني و گاهي پيوستگي حاشيه به شهر و چند مركزي شدن آن كه به ماكروسفالي شهري نيز مرسوم است، چهرهاي خشن و ساختاري متراكم به خود گرفته است، چراكه بخش اعظم امكانات و منابع ثروث و قدرت در چند شهر و به ويژه در پايتخت متمركز است. اين رشد جمعيت بيرويه و نامتناسب در چند شهر بزرگ علاوه بر آنومي، سيماي ديگري را بر شهرها تحميل ميكند. سيمايي كه شهر را به جايي با ديوارهاي بلند و خيابانهاي پرتراكم و ديوارهايي ناهمدل مبدل كرده است. فضاي سبز محدود و حاشيههاي پرتراكم معابر شهري و تولد روزافزون ماشينهايي كه به صورتهاي گوناگون شهر را تسخير كردهاند (پاركهاي دوبل و... تردد و ترافيك و...) چهره شهر را به عنوان مكان زندگي و اوقات فراعت و فعاليت به بستري براي توليد بيماريهاي گوناگون روحي و جسمي و درنهايت نوعي ناهمدلي مبدل كرده است! در اين شرايط، زنان كه نيمي از جمعيت شهري هستند، گاهي بيش از اينكه از مواهب شهري بهرهمند شوند، آسيبهاي آن را تجربه ميكنند. آنان براي زندگي و فعاليت و اوقات فراغت به دنبال ايجاد همدلي و همگرايي با محيط هستند مساله اول آنها در تردد در شهر همدلي است وپس از آن امنيت و بعد از آن فعاليت و از اين رو شهر تهران را بايد دوباره نگاه كرد از منظر مادران و از منظر دختران از منظر خواهران از منظر غيرمردانه! شهري كه با غلبه آهن و مصالح ساختماني سخت و ترافيك سنگين و آلودگي هواي غيرقابل كنترل و معدن توليد پول براي ادارهاش فروش تراكم را در دستور كار خود قرار داده و نگاهي به وضعيت هوا و معماري سازهها آخرين نگاه مديريت شهري به آن است! نيمي از شهروندانش را در حصاري از بيماري و دلتنگي و نگراني و ناهمدلي و سختي قرار داده است! در دوره شوراي پنجم طرحي تحت عنوان غربالگري سرطان «برست»(1) انجام شد كه بستري براي توجه به سلامت زنان بود! اما اين كار ادامه پيدا نكرد! وجود بيش از 19 مركز درماني و خانه سلامت شهري در مناطق مختلف كه زيرنظر مديريت شهري اداره ميشود بستري براي توجه به اين مساله مهم! سلامت زنان! اين مهم در كنار ساير بيماريهاي صعبالعلاج كه به واسطه زيست مكانيكي شهري بر زنان تحميل شده نياز به توجه ويژه به امكانات روحي و مراقبتي به آنها كه در معرض اين مسائل قرار گرفتهاند جدي است. مديريت شهري ميتواند با دراختيار گرفتن امكانات بهداشتي و درماني و مراكز شهر بانو در همكاري با وزارت بهداشت خدمات مشاورهاي و مددكاري دراختيار اين زنان قرار دهد! آنان كه دست به گريبان مشكلات جدي در اداره خانواده و سلامت خود هستند! درواقع به نظر ميرسد اين شهر به هم پيچيده نيازمند نگاهي نوين براي عبور از اين ناهمدلي براي زنان است و اين ميسر نميشود مگر آنكه توجه ويژهاي به سلامت و مشاركت زنان در همه عرصهها صورت پذيرد. در دوره پنجم(2) با تاكيد شوراي شهر مديريت شهري موظف به بهكارگيري زنان(3) در عرصههاي مديريتي(4) شده بود كه اين مهم بستري براي نفوذ نيازها و انتظارات نيمي از شهروندان به تصميمسازيها و تصميمگيريها بود! اما با تغيير مديريت شهري اين مهم به حاشيه برده شده و مجددا شهر به چرخ قبلي خود به گردش آمد و تصميمسازيها و تصميمگيري به نمايش جداسازيها و تفكيكها افول كرد در حالي كه بيش از هر چيز شهر و مديريت شهري نيازمند ديده شدن نيمي از شهروندان خود است كه نقشي در شكلگيري كنوني شهر نداشتند! در اين شهر نيازمند آن هستيم تا نماهاي ساختمان كه در دوره قبلي شورا با حضور زنان و جوانان در كنار پيشكسوتان و اساتيد حوزه معماري تركيبي متفاوت براي تصويب نماهاي ساختمان پيدا كرده بود فعالتر شود و نسبت به نماهاي سازهها با حساسيت بيشتري روبهرو شويم! در اين شهر نيازمند آن هستيم تا فضاهاي بيدفاع شهري با تمركز بر سند امنيت زنان در شهر، برطرف شود و حس امنيت لمس شدني باشد! در اين شهر نيازمند آن هستيم كه ديوارنگاريها و بيلبوردها و... با حضور زنان تصويري متفاوت به خود بگيرد. طرح شهرداري تهران براي روز مادر قابل توجه بود، اين نوع نگاهها نبايد متعلق به ايام خاص باشد بلكه بايد به شكل مداوم در سطح شهر نقش بگيرد! در اين شهر نيازمند آن هستيم تا رنگ بر سيمان و آهن مستولي شود و رنگارنگي شهرمان چهره زندگي را به شهروندان به ويژه زنان شهرمان انتقال دهد! در اين شهر نيازمند مشاركت هممحلهايها و همكوچهايها و همساختمانيها (همسايگان) براي تسري بهداشت عمومي و نگهداري از شهرمان هستيم و اين مهم ميسر نميشود جز با مشاركت جدي زنان و بهكارگيري طرحهاي زنده و پويا از خود آنان! مديريت شهري بايد بياموزد كه زندگي در شهرهاي كنوني تصويري از مطالبهگري است و اين مطالبهگري از سوي همه شهروندان است يعني زنان و مردان پس اختصاصيسازي مطالبات يعني حذف شهروندي! از آن دوري كنيد!!
پاورقي
1- Breast
2- برنامه سوم توسعه شهرداري تهران
3- https: //www.hamshahrionline.ir/news/ در دوره پنجم 20درصد مديران شهرداري تهران زن بودند.
4- https: //www.isna.ir/news/ از 680 پست مديريتي شهرداري تهران فقط 47 پست دراختيار زنان است كه معادل 7درصد است.