سفر بايدن و هژموني منطقهاي ايران
محمدصادق جواديحصار
بسياري از تحليلگران به دنبال رمزگشايي از سفر بايدن به منطقه و تحولات برآمده از آن هستند. اينكه بايدن تلاش ميكند برا ساس يك مختصات جغرافيايي خاص سفرش را آغاز و تداوم بخشد، واجد معاني پنهاني است كه ريشه در تحولات منطقهاي، بينالمللي و جهاني دارد. بايد توجه داشت كه شرايط گفتوگوهاي برجامي به نقطه تعيينكنندهاي رسيده است. يعني همه طرفها كاملا پذيرفتهاند، سمتي كه بايد به برجام بازگردد، نه ايران بلكه امريكاست و آنكه بايد تعهداتش را اجرايي كند، امريكاست و نه ايران. اما امريكاييها همچنان از طريق فرافكني به دنبال فضاسازيهاي تخريبي هستند و اعلام ميكنند، ايران بايد با شرايط اعلامي ما به گفتوگوها بازگردد. از سوي ديگر شرايط جهاني و منطقهاي به گونهاي است كه به امريكا براي اينطور رفتارهاي تحكمي يكجانبه كمكي نميكند. فراموش نبايد كرد كه امريكا در شرايط دشواري قرار دارد و بيشتر از هر زمان ديگري نيازمند توافق است. آمدن بايدن به منطقه خاورميانه در شرايط كنوني و ديدارهايش با رهبران رژيم صهيونيستي، عربستان و... حاكي از آن است كه اقمار منطقهاي امريكا نيازمند حمايت گسترده امريكا هستند و در برابر ايران شديدا احساس ضعف ميكنند. در واقع كشورهاي منطقهاي در مواجهه با ايران خود را به اندازهاي فاقد ابزارهاي قدرت ميدانند كه براي ايجاد بالانس منطقهاي نيازمند ورود رييسجمهور امريكا شدهاند. يعني هژموني منطقهاي ايران همه تلاشهاي عربستان، صهيونيستها و... را بياثر ساخته و ايران را در موضع برتر قرار داده است. بر اين اساس درخواست از بايدن براي حضور در منطقه در راستاي اين ضرورت بنيادين صورت گرفته است كه وزن كشورهاي منطقه را در مواجهه با ايران كمي سنگينتر كند. كشورهايي كه بهرغم همه ظرفيتهايي كه براي آنها تدارك ديده شده، قادر به هماوردي با هژموني ايران در منطقه نيستند و خود را نيازمند مساعدت امريكا ميبينند. از سوي ديگر اخباري منتشر شده كه روسها از ايران براي ادامه جنگ با اوكراين رسما درخواست كمك نظامي كردهاند.
پهپادهاي ايران و حضور ايران در كنار نيروهاي روسيه ميتواند چرخش ويژهاي در مناسبات جديدي در سطوح منطقهاي و بينالمللي ايجاد كند. من فكر ميكنم مجموعه اين اتفاقات پيش از دور جديد گفتوگوها يك وزنكشي مهم محسوب ميشود كه دورنماي تازهاي را در خصوص گفتوگوها شكل ميدهد. هم ايران و هم امريكا با تحولات تازه راهي ميز مذاكرات خواهند شد و هركدام منافع خود را دنبال ميكنند. امريكاييها در دور جديد گفتوگوها كه با حضور وزراي خارجه استارت ميخورد، نميتوانند دست برتر را داشته باشند و اين ايران است كه از تحولات تازه منطقهاي دستاوردهاي خاص خود را خواهد داشت. امريكاييها به دنبال آن هستند با نمايشهايي كه در منطقه به راه مياندازند، خود را در موضع برتر قرار دهند، اما اين تلاشها با واقعيتهايي كه در بطن تحولات منطقهاي جريان دارد، بياثر خواهد شد. بنابراين بايد منتظر روزهاي آتي و تحولات بعدي باشيم تا مشخص شود دست امريكا تا چه اندازه در مذاكرات و رخدادهاي بينالمللي پر يا خالي است؟