• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5267 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۸ مرداد

ماه محرم

سيد عطاءالله مهاجراني

سيد عطاءالله مهاجراني

امروز نخستين روز ماه الهام‌بخش و زندگي‌ساز محرم است. با دعاي عرفه امام حسين عليه‌السلام در حال و هواي عرفان نظري امام حسين قرار گرفتيم. محرم و عاشورا، عرفان عملي اوست. آنچه در عرفه بر زبانش جاري شده بود و با كلمه بيان كرده بود، در عاشورا با خون بر صحراي كربلا نقش زد و به تعبير درخشنده اقبال لاهوري:  نقش الّا ‌الله در صحرا نوشت/ سطر عنوان نجات ما نوشت/ رمز قرآن از حسين آموختيم/ ز آتش او شعله‌ها اندوختيم

عاشورا مكتب عشق و انسانيت و پاكي و پارسايي و ايمان و يقين يافته است. عاشورا تجلي توحيد است و نجات و آزادي و نيز شناخت قرآن و «آتشي كه نميرد، هميشه در دل ماست». هلال ماه محرم كه مي‌تابد، چنين حال و هوايي دارد. يادش گرامي در غروب روز ۲۹ ارديبهشت ۱۳۷۵ كه مصادف با ۲۹ ذي‌الحجه بود، به همراه دوست يگانه سيد محمود دعايي در ساحل دريا در بندر طرطوس سوريه قدم مي‌زديم. چشمش به هلال شب اول ماه محرم افتاد. روايت او را بعدا به عنوان مقدمه‌اي تازه بر كتاب «پيام‌آور عاشورا» نوشتم: «رفيق شفيق درست پيماني به افق اشاره كرد و با مهر و اندوه گفت: هلال ماه محرم! ‌اللهم صل علي محمد و آل محمد، برقي از اشك در چشمانش درخشيد و هاله‌اي از غم چهره‌اش را پوشاند. ساعتي پيش كوشيده بوديم غروب خورشيد را در دريا بنگريم، انگار خورشيد در دريا پرپر شد و حالا هلال ماه محرم و شفق در يكديگر آميخته شده‌اند...»(۱)  آيت‌الله ميرزا جواد ملكي‌تبريزي، در كتاب پرلطف «المراقبات» كه با مقدمه علامه سيد محمدحسين طباطبايي منتشر شده است، علامه در مقدمه خود، كتاب مراقبات را، دريايي كه نمي‌توان عظمت و شگفتي آن را سنجيد و كتابي كه به اعتبار اعتلايش نمي‌توان به اوج آن دست يافت، وصف كرده است. ميرزا جواد ملكي‌تبريزي وقتي به تبيين ماه محرم مي‌رسد، مي‌گويد: «شايسته است، دوستداران محمد و آل محمد، به حكم ولايت و وفا و ايمان به خداوند علي عظيم و رسول كريم، احوال‌شان در اين دهه نخست ماه محرم دگرگون باشد، آثار اندوه و حسرت و درد در دل‌ها و سيماي‌شان پديدار باشد... در ماه محرم، حال و روزي متناسب با همين ماه پيدا كنيم. گويي كودكانم در خانه متوجه فرا رسيدن ماه محرم مي‌شدند. كسي به آنها چيزي نگفته بود. گويي جنس زمان متفاوت مي‌شود.»(۲)  رحمت و رضوان خداوند بر مرحوم حاج يدالله صفدر‌زاده‌حقيقي، سال‌ها پيش در ماه محرم در اصفهان مهمانش بوديم. قرار بود فرش «دنياي ماهي‌ها» را ببينيم. گفت: در ماه محرم و صفر، شيريني و شكلات وارد خانه ما نمي‌شود. فرش «ثارالله» كه گنجينه‌اي از هنر و صفا و لطف و ظرافت است، با طرح استاد فرشچيان و استاد رشتيان و با همت ايشان و كار كارستان بافندگاني كه در تمام مدت با وضو پشت‌ دار قالي نشستند، نقشي ماندگار از مكتب عاشورا در تاريخ هنر ايران ثبت شد. روزگاري صدام و حزب بعث در عراق گمان مي‌كردند، مي‌توانند آفتاب عاشورا و مكتب امام حسين را خاموش كنند. وقتي در سال ۱۳۵۳ عزاداري عاشورا و محرم را به بهانه ترويج خرافات ممنوع كردند، جمعيت عظيمي از مردم در نجف و كربلا به خيابان آمدند و فرياد زدند: 
يا صدام قل للبكر
ذكر الحسين ما ينكر
اي صدام به حسن البكر بگو، ياد حسين فراموش نمي‌شود!
چنين است! صدام و حزب بعث رفتند و محرم و عاشورا باقي ماند و راهپيمايي اربعين تبديل به پديده‌اي جهاني و تاريخي شد. اين چراغي است كه در همه خانه‌هاي ما مي‌سوزد. مثل نام‌هاي اهل بيت كه مثل ستاره در خانواده‌ها مي‌تابد و جاري است. محرم مثل باران است كه تاريكي و غبار را مي‌زدايد و مي‌شويد و مي‌برد. اشكي كه در ماه محرم از چشمان مردمان، به ويژه در آينه چشمان زلال و با صفاي كودكان و جوانان مي‌درخشد، مايه و بنياد زندگي است. محرم همان رنگ خداست! و كدام رنگ‌آميزي از رنگ‌آميزي خداوند زيباتر و درخشنده‌تر؟
پي‌نوشت: 
 (۱) سيد عطاءالله مهاجراني، پيام‌آور عاشورا، تهران، اميد ايرانيان، ۱۳۹۴، ص يك
(2) الحاج ميرزا جواد آقا ملكي‌تبريزي، المراقبات، بيروت،‌ دار الاعتصام، بي‌تا، ص ۲۵ و ۲۶


 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون